امیرالمومنین علی علیه السلام:
«آدمیزاد ، شبیه ترین چیز به ترازوست : یا با نادانى سبُک شود و یا به دانش ، سنگین گردد.»
رضاعلی نوروزی سال ۱۳۵۳ در یکی از محرومترین روستاهای شهرستان فریدن در خانوادهای مومن و ساده دل پای به عرصه حیات گذاشت و دوران کودکی خود را تا پایان تحصیلات راهنمایی در هوای پاک و کوچههای خاکی این روستا گذراند. در شرایطی که وی دور از آغوش گرم خانواده به موفقیتهای پی در پی چون کسب مقام استانی در مسابقات علمی و نهجالبلاغه دست مییافت، خانوادهاش از سال ۱۳۷۰ به شهرستان برخوار و میمه مهاجرت کردند. وی در سال ۷۲ با اخذ مدرک دیپلم، به عنوان معلم همان روستاهای سرد و پربرف مشغول به کار گردید. جذب یک جوان نخبه و پر انرژی ۱۸ ساله که تواناییهای خود را بارها با کسب مقامهای استانی ثابت کرده بود میتوانست نقطه عطفی در نظام تعلیم و تربیت باشد که متاسفانه در طول سالها زمینه رشد و پیشرفت وی فراهم نگردید. کسی که میتوانست بنیانگذار خدمات ارزشمند و تغییرات بنیادی در نظام آموزشی باشد به تحصیل روی آورد و توانست همزمان با تدریس، مدرک کارشناسی خود را اخذ نماید. او در سال ۱۳۷۶ از شهرستان فریدن به شهرستان برخوار و میمه منتقل گردید تا در کنار خانواده خویش قرار گیرد. وی که معتقد به بهرهگیری از فرصتها و نعمتهایی است که حضرت حق برای بندگان خویش فراهم میآورد در این سالها ازدواج کرد و همزمان به عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش پذیرفته شد. در این مقطع رتبه اول دانشگاه اصفهان را در رشته خویش کسب نمود و از کتاب ترجمه شده توسط نامبرده با عنوان بچههای فیلسوف در سطح کشور تقدیر به عمل آمد.
رضاعلی نوروزی در سال ۱۳۸۲ در مقطع دکترای تخصصی فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت مدرس تهران پذیرفته شد و به عنوان استاد به دانشگاه اصفهان راه یافت و تدریس در دانشگاههای مختلف پیام نور از جمله شاهینشهر و دولتآباد برخوار و دانشکده معارف اسلامی اصفهان را پذیرفت. وی همچنین عضو شورای آموزشی دانشگاه پیام نور دولتآباد و مدرس پژوهشکده تخصصی مهدویت (موسسه آینده روشن) قم گردید. او با داشتن همسر و فرزند هیچگاه از تلاش بازنایستاد و با کسب عنوان دانشجوی نمونهی کشور در مقطع دکترا در سال ۸۴ وجود خود را در عمل بیش از پیش اثبات نمود. وی جزء معدود نخبگان کشور است که توانسته تقدیرنامههای متفاوتی را به خاطر انجام فعالیتهای علمی مختلف از دفتر مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری دریافت نماید.
دکتر نوروزی در عین حال به عنوان مدیر تیم کارشناسی فرهنگسرای خانوادهی شهرداری اصفهان، عضو شورای برنامهریزی امور تربیتی آموزش و پرورش استان اصفهان و رئیس کمیته جوانان شهرستان برخوار و میمه فعالیت نموده و یکی از بنیانگذاران “موسسه خیریه مهر” اصفهان است. به زعم دیگران او صادق و راستگوست و در اثبات حقایق مصمم و در دستیابی به اهداف بلند خویش ثابت قدم.
او آرزوهای بسیار بزرگی دارد و به امید زمانی است که همه کودکان، نوجوانان و جوانان این مرز و بوم فرصتها و امکانات لازم را برای رشد و شکوفایی کامل داشته باشند. به نظر وی مهم نیست انسان در چه موقعیتی باشد، هر کسی میتواند مهم و موثر واقع شود اگر به تعهدات اخلاقی و انسانی پایبند باشند.
به نظر وی نسل جوان امروز مستعد، باانرژی و با انگیزه است که توانایی مقابله با نابسامانیها و از بین بردن ناهنجاریهای موجود را دارد. نوروزی بسیارفعال و با نشاط است و هرفردی با او برخورد میکند ناخودآگاه احساس میکند قویتر و باانگیزهتر از قبل شده است. دانشآموزان شاهین شهر هنوز چهره خندان و پرانرژی او را بیاد میآورند که حتی لحظهای هم از تلاش بازنمیایستاد و دانشجویان دانشگاههای مختلف استان اصفهان او را استادی جوان، فعال، متخصص و همواره جویای علم و دانش و منتقد میدانند که برای رشد و اعتلای علمی کشورش و ساختن جامعهای دور از نابرابریهای گوناگون اجتماعی در هر سنگری تلاش میکند.
دکتر نوروزی در اولین حضور جدی خود در صحنه اجتماعی – سیاسی با کسب نزدیک به چهارده هزار رای در شهرستانهای شاهینشهر و میمه / برخوار نفر دوم شد و توانمندی خویش را در تاثیرگذاری بر اجتماع و طراحی و رهبری پروژههای بزرگ در عمل بیش از پیش اثبات نمود. این مهم در حالی اتفاق افتاد که نامبرده یک چهره جوان و ناشناخته در میان مردم بود.
دکتر نوروزی در شهریور ماه ۱۳۸۸ به عنوان مدیر کل فرهنگی دانشگاه اصفهان منصوب شد و امیدوار است فضایی ایجاد کند که دانشگاه اصفهان بتواند سبک جدیدی از مدیریت را در عرصه فرهنگی به کشور عرضه نماید. وی در پی ان است تا بهرهگیری از حاشیه ها در متن و به حاشیه راندن متنها زمینه ساز تحولی عظیم شود و فضا را به گونه ای پیش ببرد که کشور از وجود نخبگان در عرصههای گوناگون بهره گیرد و این امر زمینهساز جهشی عظیم در عرصههای مختلف شود.
با توجه به روند اتفاقات دانشگاه، او در دی ماه ۱۳۸۹ با توجه به شرایط موجود در حوزه فرهنگی دانشگاه از این پست کناره گیری نمود. وی با ساختارشکنی منفی در پی ان بود که ساختار جدیدی را برای دانشگاه اصفهان رقم زند که در برخی از فرایندها و عرصه ها این مهم صورت گرفت و اثرات ان در عمل و فرایند عمل و حتی نتایج کار قلمرو فرهنگی دانشگاه قابل مشاهده بود هر چند محافظه کاریهای موجود اجازه تحرک و ساختار شکنی لازم را نمی داد و بخشی از فرایندها، ساختارها و عرصه ها دست نخورده باقی ماند.