دیشب یه مطلب با عنوان ناامیدی نوشتم (منظورم همون موضوعه قبلیه).

نظراتی بود که مجبورم کرد بحث را در متن‌های کوچک اما جدی تر با عنوان بهتر ادامه بدم!

لذا از این به بعد این موضوع را در خدمت عزیزان خواهم بود .

بذارید بحثا با یه سئوال شروع کنم:

شما دوست دارید با کیا دوست بشید؟ و با چه کسانی همراه بشید؟ ادمهایی که نق میزنند و یا شعار میدن و شلوغ می کنن یا ادمهایی که اهل کارن و وظایف خودشون را به نحو احسن انجام میدن؟

حتی اگر دو نفر باشن اهل کار و فعالیت، شما دوست دارید با اونی که فعاله و بی ادعاتر کار کنید یا اونی که فعاله اما ادعا هم داره؟

 فکر کنم قضیه روشن باشه (هر چند شما نظرات خودتون را در همین موضوع می نویسید)

 نتیجه گیری امروز ما اینه که همه ما از ادمهای فعال خوشمون میاد چرا؟

 چون کار کردن با اونا موجب موفقیته و یه جور موفقیته تضمین شده است ( حالش بود یه روزم راجع به این قضیه توضیح میدم)

اما نکته کلیدی بحث همون موضوع ماست ما دوست داریم با کسایی باشیم که امیدها را زنده نگه می دارند!

حرفشون، رفتارشون و همه چیزشون امیدوار کننده است البته نه امید بی خود و واهی.

خوب اگه این درست باشه که هست

بیاید از خودمون شروع کنیم ما هم هستی دار بشیم و امیدها را زنده نگهداریم

(بعدا به این موضوع بر می‌گردم؛ یعنی چطور می تونیم هستی دار بشیم)

فعلا نظر دوستان را راجع به دو سئوال و این بحث می طلبم.

Keep hope alive

17 thoughts on “امیدها را زنده نگهدارید!!!

  1. سلامی دیگر
    جبر و اختیار و این بحثا که کاربردی نیست تهش میرسه به این که بگید بل امر بین الامرین که اینم شعاره که شاید تو مسائل ارادی و غیر ارادی که مربوط به جسمه یا بعضی مسائل نه صرفاً جسمی بهش برسیم اما این شعاریه که فقط امثال اونایی که این حدیث ازشون نقل شده تو زندگیشون به واقع دیدند.
    (بازم خودم نفهمیدم چی شد!)
    ما دوست داریم با دوستانی همراه بشم که موفقن خصوصاً تو هدفی که ما هم داریم و ادعایی هم ندارن اما میگن:
    کبوتر با کبوتر باز با باز
    کند همجنس با همجنس پرواز
    ما کجا اونا کجا خب پس ما هم ناچاراً میریم سراغ هم سطحامون که درسته سطح امید کمتری نسبت به ما دارن اما لااقل تو مراتب موفقیت مثل خودمونن و متأسفانه همین دوستا هستن که انگیزه رو از آدم میگیرن(و البته تنبلی خودمون) و حتی به آدمای همسطح خودشون که امیوارن میگن: چقدر تو الکی خوشی!!
    خدمت آشنا هم عرض کنم که: من نگفتم آدمای قوی شعار میدن اونم شعاری که عملی نمیکنن؟اتفاقاً ضعیفا این کارو میکنن

  2. سلام
    بر خلاف دیدگاه شما بحث جبر و اختیار کاملا یه بحث کاربردیه
    کاربردی بودنشم باید من و شما به تصویر بکشیم
    در مورد کبوتر با کبوتر باز با باز باهاتون موافق نیستم
    این شعار هم مثل خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو که می تونه پیامد مثبتم داشته باشه اما عقل سلیم تسلیمش نمیشه
    قرار نشد مغالطه کنید اگه یکی با ما دوست نشد شما حاضرید با خیلی پایین تر از خودتون دوست بشید (شعار ندید لطفا واقعی بگید) می بینید خیلی سخته
    حداقلش در عمل.
    به نظر من بحث امید زنده نگهداشتن یه بحث جدیه مبنای کلامی و فلسفی خودشم داره منتهی مثل بقیه کارامون ما معمولا بی تفاوتی،بی اگاهی،بی حالی و غیره خودموناتوجیه می کنیم
    مجددا سئوال پابرجاست ما ازادمهای موفق (البته تعبیر بهترش همون هستی دار ، یکه منحصر به فرد)بیشتر خوشمون می اد یا ادم های توده وار و گوسفند و تفاوت این‌ها در چیه!!!

  3. سلام
    با اين brain stroming خواب بعدازظهرمردم كنسل شده
    اشكال نداره چون شادابي حاصل از كار به نظر من خيلي بيشتر از شادابي خواب بعداظهره خوابيدن تنشهاي جسمي را كمتر ميكنه اما فهميدن تنشهاي روحي را
    از اين بابت دست شما بي بلا الهي برين كربلا
    من قبلا نظرم را تقريبا گفتم اما بازم تاكيد ميكنم بودن با آدمهاي هستي دار و آدمهايي كه اميدها را زنده نگه ميدارند لذتي داره كه با هيچ لذتي در عالم قابل مقايسه نيست براي بودن با اين جور آدمها دنبال هيچ بهانه اي نگرديم چون اونا بدون بهانه دور و بر ما هستند ماييم كه به اونها توجه نمكنيم وقتي ما كنار كسي باشيم كه شور و نشاط و حيات در رگهاش جاريه قطع به يقين بدونيم همنشيني و همراهي با او روي ما هم تاثير ميگذاره و اين نه شعاره نه دروغ بلكه عين واقعيته چون در عمل ثابت شده به امتحانش مي ارزه يه بار برا چند لحظه با يه نفر كه اين خصوصيات را داره باشيم وبعد در موردش قضاوت كنيم و حقيتا اين كار سختي اصلا نداره سختيش توي اراده كردن و خواستن خود ماست……………بسم اله امتحانش مجانيه
    .
    .
    استاد من از يه زاويه ديگه هم مساله را حل كردم با عمليات زير

    دوتا ادم داريم (فعال بي ادعا )و (فعال باادعا) طبق اون قضيه اتحادهاي تو رياضي و اينا اگه ما از دو پرانتز عامل مشترك(فعال) را فاكتور بگيريم و بياريم قبل پرانتز اين بدست
    مياد
    (بي ادعا) *(باادعا) فعال
    اول بي ادعا را ضربدر با ادعا ميكنيم تا يه چيز متعادل بدست بياد بعد حاصل را ضربدر فعال ميكنيم ديگه فكر كنم يه چيز دزست و حسابي از توش در بياد حالا اگه ديديم راست راستي درست و حسابيه دل دل كردن نداره ميريم و باهاش رفيق ميشيم به همين آسوني!!!!!!!!!!!

  4. یک بحث کلامی کاربردی:
    خب اگه ما با توجه به اختیار که بسیار نقش مهمی تو زندگی داره تو کارامون به همه چیز نگاه کنیم اونوقت مقصر فقط خودمونیم و بس چون این ماییم که تلاشمون کم بوده و کوتاهی کردیم. اما ما مطمئناً تو خیلی چیزایی که عوامل موفقیت رو برامون کمرنگ میکنه دخیل نیستیم اونم مسائلیه که کاملاً جبریه و یا به اختیار ما کار نداره اختیار بقیه ساختتش اینا یا به خالق برمیگرده یا به مخلوقهایی که قبل از ما بودن و شرایط رو برا چطور اومدن و بودن ما تعیین کردن.
    ما نه تنها دوست داریم دوستامون از موفقین بی ادعا و هستی دار باشن بلکه میخوایم مثل اونا بشیم و ازشونم عقب نمونیم اما نمیشه به همین دلایلی که گفتم و خب انسان یه موجود اجتماعیه ناگزیره از اینکه یه دوست و همنشین برا خودش انتخاب کنه اونوقته که بر خلاف میلش سطح توقعشو پایین میاره و دوستاشو همسطح یا پایینتر از خودش انتخاب میکنه کی از آدمای بی تفاوت خوشش میاد؟؟؟…
    (هیچ کس غیر از من نیست تو این بحث؟حتماً من دارم بی ربط میگم چه سایتتون خلوته!!)

  5. بحث خوبی بود. از راهنماییاتون متشکرم. گرچه…………………………………….. .
    از نگاه یه جورایی رمانتیک و یه جورایی ایده آل آشنا هم ممنونم خیلی خوب و خلاقانه بود! و لازمه بگم:

    با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه!

    گشتم نبود نگرد نیست!

    باش تا صبح دولتت بدمد!

    و ایضاً: بیخیالی ز جهان ما را بس!…

    و

    در ناامیدی بسی امید است

    پایان شب سیه سپید است!

    شب خوش یاعلی

  6. سلام
    بلاخره هر کسی تبیین خودشا از قضایا داره
    من با اینکه ما باید دوستانی پایین تر از سطح خودمان انتخاب کنیم موافق نیستم
    این توجیه کاریشم نمیشه کرد ادمای هستی دار اگه بی دوستم بمونن (بخونید بی پستم بمونن!!!) تن به هر کسی (کاری) نمیدن
    همین تسلیم شدن یا توجیه کردن با سرشاری و سرزندگی ناسازگار البته هر چیزی بهایی داره که باید بها ان را پرداخت
    نمیدونم چرا فکر می کنید بحث تموم شده بحث تازه اغاز شده هر چند کسی جواب نده
    منتظر بقیه مباحث از همین دست باشید

  7. سلام
    135 منم از لطف شما ممنونم
    باور كنيد اينا رمانتيك نيست عين واقعيته چون من خودم تجربه اش را داشتم كه اينجا هم مطرح كردم
    اتفاقا شما استعداد و زمينه مساعد اين اتفاق را دارين فقط قدري مصمم تر باشيد زندگي را هم سخت نگيرين ديگه حل حله
    در ضمن كلكسيون اشعار شما هم خلاقانه بود

  8. “سرمایه ی هرکس حرفهایی است که برای نگفتن دارد”
    ندای حافظ هم که بعضیا بهش میزنگن فال میگیرن و اعتقادم دارن مدل حرفای شما خیلی میگه البته اونا که به نظر من کارشون خراب کردن شعر حافظه
    منم تجربه کزدم از خیلی وقت پیشا دارم تجربه میکنم دانشگاه هم که قبول شدم و … تجربه کردم حالام دوباره اون مدلی دارم تجربه میکنم!!!!

    حلال اینا بیخیالی که من حتی اینم…
    بازم ممنون از آشنا
    راستی بازی تون چند چند شد؟! کارخونه قند و شکر برد یا فراورده های گوشتی- لبنی؟

  9. سلام
    خوب اشنا فرقش با من اینه که مشاور بلده سر همه شیره بماله اما بازی همیشه سه بر صفر به نفع منه
    چون جلسه دفاع ازش دفاع نمی کنم تا یاد بگیره الکی حرف تو دهن استاد راهنماش نذاره
    حالا خوبه دو سه واحد با ما پاس کرده من موندم اگه 20 سی واحد پاس می کرد مثل خیلیایی که اینجا میان و حرف نمیزنن چند تا کارخونه برا ما را مینداخت
    هر چند من هنوز تو اصل قضیه گیرم شاید اقایون حواسشون نباشه اما خوب من حواسم جمعه که کدوم حرف دوبار زدم!!!
    اون جمله اولتون تاییدی بر کامنت قبلی من بود منتهی من با زبون خودم گفتم شما از این جمله استفاده کردین حالا نمیدونم نظر منا پذیرفتین یا رد کردین؟؟؟
    در ضمن خوبه حداقل دو نفر تو این وبسایت هما پذیرفتین و به هم گیر ندادن انشاالله مبارکه و دوستیتون برقرار
    اتفاقا شبهات جدی هم به هم دارین (به لحاظ دیدگاه منظورم بود)

  10. سلام
    استاددستتون درد نكنه يعني مشاورا با حرفاشون شيره سر مردم ميمالن اون فيلم ساختمان پزشكان را بي خيال اساسا ايراد داشت ايناييم كه من گفتم يه تركيبي از انعكاس احساس و پذيرش بي قيد و شرط و همدلي و همراهي وساير فراورده هاي مشاوره اي بود نه اينكه قصد مشاور بازي داشته باشم به مرور سالها عادتمون شده و اتفاقا همش هم نتيجه داشته شكر خدا
    بعدشم الان ديگه من انگيزه ادامه پروژه م را از دست ميدم شما پشت من را خالي ميكنين با اينكه داره برام تبعات جدي پيدا ميكنه اما تكرار ميكنم با اين جفت گوشام شنيدم خود شما اين خاطره را گفتين بعدشم استاد حالا قند كه چيز بدي نيست شما اينقده ناراحت شديد عوضش شخصيتتون شيرين شده
    راستي يك سوال شما تا چند سالگي زياد قند خوردن را ادامه دادين چون پسر من امسال ميره پنجم اما يواشكي قند گيرش بياد ميخوره گفتم يه موقع توي كيل رشد مغزي و قضيه دكتر شدن و اينها اثر برعكس نداشته باشه جلوش را بگيرم
    يه چيز ديگه شما كه با اون جمله اخرتون ميونه دو تا دوست را به هم ميزنيد تازه ميخواستم به بهونه شيريني يه سري به شما بزنم كه نشد
    جداي از همه شوخي ها چند واحددرسي كه ما با شما پاس كرديم بودن سر كلاستون افتخاري بود برامون
    (يواشكي بگم كه يادتون رفته ما با شما 6 واحد گذرانديم كلاسهاي قندو ..را هم بهش اضافه كنيد تازه اون 4 واحد اندازه 20 واحد شما برا ما تدريس داشتيد هر چه هست از اون 4 واحده )
    موفق باشيد

  11. سلام
    6 واحد با واحدهای غیر رسمی اره
    من منظورم رسمی دانشگاهی بود اینجوری که شما دارید مطلب می نویسید یواش یواش همه باور می کنن من خنگم اتفاق بعدیشم اینه که این مدرک دکتریه را با رانت گرفتم و … لذا حواست جمع کن ما را از هویت ندازین
    من یادم نیومد این قضیه قند شاید نمک بوده
    چون رنگشون یه جور بوده فقط مزشون فرق می کرده
    این جمله اخریه هم باعث میشه فکر کنم دارین سرم شیره می مالین

  12. سلام
    الهي دور از جونتون اينطوري نفرماييد ناراحت شدم
    شما سرور ماييد
    اينكه ربطي به خنگي نداره همه ما ميدونيم شما يكي از اساتيد بسيار توانا هستيد حالا ادمي زاده يه چي يه روز گفته حالا يادش رفته دليل نميشه مردم قضاوت بد كنن
    من خودم سر كلاس بارها شده به دانش اموزام يه چيزي را كفتم اما چند سال بعدش يادم رفته قصد جسارت و هويت اندازي و اينها نبود هدف تجديد خاطرات بود كه ميسر نشد
    در ضمن در ارتباط با شما نه پاچه خواري ميكنم چون نه شما اهلشيد نه من و نه شيره مالي چون استعدادش را ندارمايايي كه گفتم عين واقعيت بود
    استاد بد جوريه اگه مرغ يه دو سه تا پا بيشتر داشت تا حالااين مشكل حل شده بود
    ضمنا من شنيدم متولدين 53 خيلي كله شقن (باز جسارت نشه خودم را گفتم )

  13. سلام
    خوب مرغ که دو تا پا را داره بیشترشا نمیدونم
    میتونیم از زیست شناسا سئوال کنیم
    در مورد متولدای 53 بی اطلاعم یعنی من درس این چیزا را نه پاس کردم
    نه خوندم
    شما شاید پاس کردین یا خوندین
    معرفی کنید منم پاس میکنم

  14. عصرتون به خير
    در مورد تعداد پاهاي مرغ به نظرم اگه بتونيم يه ايميلي تلفني چيزي به داروين بزنيم بد نباشه آخه هر چي باشه اون بيشتر از همه در جريان سير تكامل جك و جونورا بوده شايد مرغاي اون روزا با حالايا فرق داشته!
    اما پرسيدنم نداره چون مطمئنم اين مرغي كه مد نظر ماست جدن پا نداره
    درمورد ويژگيهاي متولدين 53 و غيره نه واحدي نبوده كه پاس بشه شنيده هام بوده كه البته در عمل خيليم بي ربط نگفتن

  15. موردش را يادم نيست اما ميدونم 53ايها تقريبا به هر چه بخوان سعي ميكنن برسن و معمولا هم ميرسن با همديگه هم جورشون جوره كلا مرامشونم بد نيست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *