در ادامه وقتي طرح‌ريزي نظريه‌ي عدالت اجتماعي را تمام کردم باز به سوال اول و به دفاع از خود خواهم پرداخت. اما درباره‌ي سوال دوم  پيش‌تر استدلال کردم که وقتي اصول عدالت، نظير اصولي که در اين کتاب مورد تجزيه و تحليل و دفاع  قرار گرفته‌اند، در وهله‌ي اول اصول نياز، شايستگي و برابري، جهاني اجتماعي را فرضي قرار دهيم که در آن توزيع مي‌تواند عادلانه يا ناعادلانه مورد قضاوت قرار گيرد. اين جهان مي‌تواند کوچک يا بزرگ باشد: ما در درون گروه‌هاي کوچک نظير خانواده يا محل کار و در درون جوامع گسترده‌تر به عدالت مي‌پردازيم. ولي دولت‌هاي ملي در اين‌جا موقعيت خاصي دارند، زيرا جايي که يک دولت به چنين شکلي پايه‌ريزي شود که شهروندانش در يک هويت ملي مشترک با هم سهيم باشند، اجتماع سياسي حاصله، داراي سه خصيصه است که به کارگيري اصول عدالت اجتماعي را قابل قبول و مثمرثمر مي‌سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *