عدالت ۲۰

واکنش من نسبت به سومين رشته در بحث يانگ که در ارتباط با مظاهر فرهنگي گروه‌هاي مختلف اجتماعي است، براي مثال روش به تصوير کشيدن زنان و سياه پوستان از طريق رسانه‌هاي گروهي، تقريباً يکسان است. اگر همان‌گونه که يانگ ادعا مي‌کند رسانه‌ها دايماً سياه پوستان را به عنوان افرادي «جنايت‌کار، جيب‌بر، کلفت، حقه‌باز يا […]

عدالت ۱۹

دومين رشته در بحث يانگ با تقسيم کار در ارتباط است. وي خاطر نشان مي‌کند حال که نظريه‌هاي قراردادي عدالت توزيعي مي‌توانند به تبعيض در زمينه‌ي نژادي يا جنسيت افراد به هنگام دست‌يابي به شغل اشاره کند، آن‌ها نمي‌توانند بي‌عدالتي درگير به هنگام تقسيم وظايف را مهار کنند، تقسيمي که با آن وظايفي خاص، مناسب […]

عدالت ۱۸

اين ادعا را قبول دارم تا جايي که معتقدم، عدالت رويه‌اي ارزشي درخور خود دارد که نمي‌توان آن را براي حصول عدالت کاهش داد. در ادامه به اين موضوع بيش‌تر مي‌پردازم آن‌جا که استدلال مي‌کنم شيوه‌ها زماني منصفانه‌اند که شماري از معيارهاي مستقلي را مورد توجه قرار مي‌دهند و داراي اين خصوصيت مشترک هستند که نسبت به […]

عدالت ۱۷

اين نقد نيازمند موشکافي است. اين نقد داراي سه رشته است، نخست نظريه‌هاي عدالت اجتماعي که در درون پارادايم توزيعي قرار مي‌گيرند عهده‌دار تاكيد بر پيامدهاي توزيعي است تا توجه به فرآيندهايي که اين پيامدها را به وجود مي‌آورند، به ويژه ساختار سلسله مراتبي قدرت که ممکن است علت توزيع نهايي، مثلاً ثروت و درآمد […]

عدالت ۱۶

دامنه‌ي عدالت اجتماعي را به صورت گسترده تعريف کرده‌ام، هم در چارچوب گستره‌ي امتيازات و نواقصي که اصول عدالت اجتماعي در پي تنظيم توزيع آن‌ها  هستند و نيز در چارچوب ساختار نهادي که عدالت اجتماعي در آن به کار مي‌رود. با اين وجود، برخي از منتقدين اين‌گونه استدلال مي‌کنند که اعتبار مشخص شده به واسطه‌ي […]