عدالت ۵

نظريه‌پردازي در مورد عدالت اجتماعي در سال‌هاي آغازين قرن بيستم به صورت دغدغه خاطر اصلي درآمد و اولين کتاب واقعاً درخور، با نام «عدالت اجتماعي» در سال 1900 در نيويورک منتشر گرديد. مولف اين کتاب وسل ويلوگباي، استاد علوم سياسي دانشگاه جانز هاپكينز بود که تحت تاثير فلسفه‌ي آرمان‌گرايي مدرسه‌ي تي. اچ. گرين قرار داشت. […]

عدالت ۴

در آثار معاصرترين فيلسوفان سياسي، عدالت اجتماعي به عنوان  بعدي از عدالت توزيعي تلقي شده است و در واقع اين دو مفهوم به جاي هم مورد استفاده قرار گرفته‌اند. عدالت توزيعي، ايده‌اي است با قدمت ديرينه، عدالت توزيعي عنصري را در دسته‌بندي سنتي عدالت تشکيل مي‌دهد، که در آثار ارسطو متولد شده و توسط آکويناس […]

عدالت ۳

وقتي در مورد عدالت اجتماعي صحبت مي‌كنيم، منظور ما چيست؟ فکر مي‌کنم که ما به روش ناشيانه‌اي در حال طرح اين موضوع هستيم که چگونه بايد چيزهاي خوب يا بد، بين اعضاي يک جامعه انساني تقسيم گردد. هنگامي که به شکلي ملموس‌تر به برخي ازخط مشي‌ها يا وضعيت برخي مسايل همچون بي‌عدالتي‌هاي اجتماعي مي‌پردازيم، با […]

عدالت ۲

عدالت اجتماعي ايده‌اي است که در كانون سياست جوامع دموكراتيك معاصر قرار دارد.  برخي معتقدند که جست‌وجوي عدالت اجتماعي، فريبي بيش نيست و بر اين باورند که ما بايد با آرمان‌هاي ديگري نظير آزادي فردي مد نظر قرار دهيم. از سوي ديگر ماهيت و مفهوم اين ايده در ميان کساني که از عدالت اجتماعي حمايت […]

عدالت ۱

صحبت كردن و قـلم زدن راجع به عـدالت و به تبع آن عـدالت اجتماعي به قدمت عمر بشر است. افلاطون بر آن بود كه عدالت چه در سطح فردي و چه در سطح جامعه جز فضايل محسوب مي‌شود و آن را جزء هنرهاي چهارگانه قلمداد كرد كه هر آدم شايسته بايد آن‌ها را در خود […]