بعضی وقتها دیگران (که البته فرقی نمیکنه کی باشن؛ دانشجو، استاد، همکار، دوست و ….) ممکنه حس کنن که رفتار یا حتی گفتار ادم عقلانی هست یا نیست. نکته اینکه ایا دیگران این حق دارن راجع به قضایای دیگران قضاوت کنن حتی اگه اون قضایا به اونا هم مربوط باشه به نظرم هر کس حق داره اونجور که دوست داره عمل کنه کسی هم حق نداره انتظار داشته باشه چون این حق ادمه که مسیر و روال زندگیشا انتخاب کنه. این روزا دارم فکر میکنم آیا عقلانیت گفتاری اینه که هر کس هر طور خواست رفتار کنه بعدم انتظار داشته باشه ادما باهاش درست حرف بزنه؟ یا زهرا (س) دیشب و امشب پیشکش به ادمای پاکی که بودن در کنارشون به ادم ارامش میده!!
پ ن:
۱- دانشجوها تو نوشته قبلی بحث راه انداختن من غیر قابل پیش بینیم، واقعا این حس ندارم چون ادم صریحتر از من وجود نداره. شاید چون سرعتم زیاده به خصوص سرعت تغییرات این حس به وجود اومده قابل پیش بینی نیستم. می پذیرم تعلق به هیچ چیز ندارم لذا ممکنه چیزایی به هم بریزم و بشکنم که برا خیلیا مهمه اما غیر قابل پیش بینی نیستم.
۲- یا زهرا امشب قصه ای بود پر غصه! نتیجه حرکت امشب پیشکش به عزیزانم!!
۳- یا زهرا دیشب خوشحالم کرد هر چند از عکس العمل پشت تلفن برخی جانبازا و بعضی پدر جانبازا خجالت کشیدم مخصوصا پدر شهیدان پشم کار. احساس حقارت کردم از بزرگی و عظمت یه مرد به تمام معنا مرد در دنیایی که مردا مردنما هستند و از مردانگی چیزی ندارند جز ظاهری مردانه. حرکتش در حیات مسجد نورباران تا اخر عمر یادم میمونه. عظمت این ادم که هیچ تعلقی ندارند ادما خجالت زده می کنه.
سلام موضوعات وب دچار مشکل فنی شده!
تو نگاه اول یه تناقض تو کلامتون هست: اینکه اول فرمودید به نظرتون بقیه حق قضاوت ندارند حتی اگه مربوط به اونا باشه و هر کی خودش میدونه مسیرش رو چطور انتخاب کنه و بره. بعدش ادامه دادید: دارید به این فکر میکنید که عقلانیت گفتاری این هست که هر کس رفتار خودشا داشته باشه و انتظار داشته باشه بقیه درست باهاش حرف بزنن؟ پرسش، استفهام ساده نیست! استفهام تقریریه(اگه باز با انکاری قاطی نکرده باشم) انگار جوابش واضحه. درست مقابل گزاره اوله.
اما تو نگاه دقیقتر بدجور برام سؤال شده که تعریف آزادی به شرط رعایت موازین اعتقادی و حقوق دیگران و اصل نقد تو تعریف شما کجا قرار میگیره؟! بعدش دو جور نگاه حق به جانب هست: اولی اینکه با آزادی رفتاری شخصی، حق فرد یا افرادی نقض شده واقعا و دومی اینکه افراد دیگه توهم حق به جانب بودن دارند! مثلا اینکه فردی به دانشجوی خودش نمره کار پژوهشی نکرده اش رو بده و به بقیه با وجود انجام کار، همونقدر بده یا یکی بره از غرب بخواد تحریم علیه مردم کشورش رو زیاد کنند یا مقابل این دو مثال، یکی شیوه کارشه که محکم باشه و کوتاه نیاد و نرمش زیاد به خرج نده و این بقیه رو متاسفانه آزرده کنه چون از شیوه و اصول کارش که اتفاقا هم صحیحه ممکنه کسی خبر نداشته باشه. دو مورد اول وضعش روشنه ما حق دخالت داریم اما مورد آخر: فرد معتقد به اصول صحیح چقدر مطمئنه که نمود رفتاری اصولشم صحیح بوده و خودش و زیردستاش درست حقیقت فکریش رو عینی کردند؟! مطمئنه که همه چیز رو میدونه و یا درست بهش گفته شده؟! اگه پاسخش به اینجور سؤالا مثبته واقعا ستودنیه و مستحق الگوگیری بقیه از رفتارشه کسیم حق نداره به این آدم معتقد به اصول صحیح که صد درصد حواسش به رعایت حق همه و رفتار صحیح خودش هست، اعتراضی بکنه!
اوه من سطح سوادم در اون حدا نیست من همین جوری یه چیز نوشتم کاری هم به تناقض و منطق و این چیزام نداشتم ادمه دیگه دوست داری یه وقتایی یه چیزایی بگه (در مورد سایت و اینجا و خوب بنویسه) کاش قضایا به همین سادگی بود که شما تحلیل کردید. نمیدونم شاید مسایل شما اینجوری باشه که شما نوشتیددر اون صورت من متهمم باید جواب بدم اصول من شفافه و تغییر در اصولا به ادمایی که مرتبطم صریحا میگم. اینکه ازادی فردی حدودش کجاست صرف نظر از نگاه شخصی من مادامی که به دیگران کاری نداشته باشه یعنی منافع و زندگی دیگران را به هم نریزه آزاده. البته قصه اینه که خیلی وقتا دیگران کار به ادم دارن یعنی تو تمام تلاشتا میکنی از کنار همه رد بشی و به شیوه خودت زندگی کنی اما دیگران هر جور دلشون می خواد منافع خودشونا لحاظ میکنن و مدعی و طلبکارن انگار کسی تهعدی به کسی داره یا بدهکاره.
نکته فوق کنکوری: جمله اول دیدگاهم رو جدی بگیرید قسمت موضوعات وب نقص فنی داره سرمایی چیزی خورده لابد.
.
قضایام ساده نیست از نگاه مخاطبان افراد نوشتم سه تام مثال زدم اما اگه از نگاه تحلیل و دسته بندی افراد وارد بشیم خیلی بیشتر میشه گفت. مثلا بعضیا حق رو فقط خودشون و اطرافیانشون میدونن و اگه افرادی درست کار کنن و باعث رو شدن دست اونا بشن، سعی میکنن بزننشون زمین از هر راهی. اما اونکه درست رفتار کرده کار خودش رو کرده که چیکار به بقیه داشته؟ چرا میخوان حذفش کنن؟ تعجب نداره عملکرد صحیح یک فرد باعث رو شدن تیرگی عملکرد بعضیا تو جامعه میشه خب بقیه میان سراغش دیگه. اول تطمیع بعد تهدید و بعد… و ایراد از مشکل اخلاقی و تربیتی موجود در جامعه هستش که من بی سواد با توجه به فقدان شناسنامه و عصر حجری بودنم و… نمیتونم راجع بهش اونم در حضور شما حرف بزنم. دسته بندی حق آدما زیاده. این مورد که الان گفتم زیاد برام پیش اومده اما من به جای ایستادگی، گریه کردم بعدش هم نمیدونستم باید چطور بمونم. فرق من بی سواد با شما تو همین چیزاست بهم یاد بدید تو این شرایط و با این افراد چطور رفتار کنم وقتی اونا انقدر زور دارند که میتونن کلا حذفم کنن؟!
خستگی را تو بخاطر مسپار
که افق نزدیک است…
و خـــدایـــی بـــیــــدار
کــه تــو را مــیـبـیـند…
و به عشق تو همه حادثه ها میچیند
کــه بـه یادش باشی…
و بدانی که همه بخشش اوست
و همینش کافیست…
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند
حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
ترسم برادران غیورش قبا کنند
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
خیر نهان برای رضای خدا کنند
حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام و عرض تسلیت این روز لبریز از حزن به مولایمان مهدی(عج) و تمامی عاشقان و شیفتگان ایشان.
امیدوارم روز و رزوگار شما سرشار از آرامش بگذرد و پر از نتایج نیکو! ببخشید فرایندهای نیکو که ان شاءالله به نتایج نیکو هم بینجامد آخه حضرت آقا فرمودند نیتجه هم مهمه. پارسال ماه رمضون و خیلی وقتای دیگه… به یاد دارید که؟!
موفق باشیدان شاءالله.