این روزا یه چیزایی و یه جاهایی بی خیال بی خیال شدیم اما بر عکسش یه جاهایی محکم و استوار ایستادیم. تو این جایی که ایستادیم یه عده تمام زوراشون زدن و هر کاری که تونستن و می تونن انجام میدن ما هم ایستادیم نمیدونم چرا اخر خط بعضیا شده آغاز راه های ما هر چی هست بعضی اتفاقات متفاوت از قبل شده ما هم تغییر کردیم خیلی زیادم تغییر کردیم به نظرم این کار که تموم بشه اونوقت میشه دقیق تحلیل کرد چی به چیه!
پ ن:
۱- یه سیستم تمام زورشا میزنه یه حساب و کتابایی صاف کنه شاید تونستن شایدم نه! خوبیش ما هستیم خدا هم هست
۲- ما با یقین بیشتری کارامون انجام میدیم هر چه اومدیم جلوتر اطمینانمون بیشتر و بیشتر شده طبیعتا تردید دوستانم بیشتر و بیشتر خواهد شد
۳- یه سیستم تمام تلاششا میکنه یه جایی یه بازی تو دست بگیره ما هم تماشا چی! هر چه فکر میکنم چرا یه جاهایی اینجوری میشه نمیدونم فقط میدونم قاعده هر بازی اینه که تماشاچی هم داشته باشه
۴- ما یه جاهایی بی خیال شدیم یه عده تازه وارد شدند هم خوشحالم هم ناراحت خوشحالم تازه دارن به قاعده بازی وارد میشن ناراحتم چون بازی های که رو میان تموم میشن احتمالا بازی جدید با قواعد جدید
۵- یه دوست دیروز از تردیدش گفت خوبه کنار ادمایی که بی نام و نشون رفتند ادم بتونه یه بار دیگه خودش بتکونه این تکوندن خیلی چیزا را صاف میکنه بودن دوستای خوب حتی با تمام تردیداشون دل ادم قرص میکنن به خصوص وقتی بازی را شکل میدن که ارزوی ادمه یعنی ادم بی هیچ انرژی گذاشتنی به طرف ارزوهاش حرکت میکنه
۶- به مرور با سرعت از خیلی جاها عقب نشینی میشه و به همون سرعت یه جاهایی پیشروی! نمیدونم بعدها چطوری قضاوت میشه اما الان من اروم اروممم!
۷- یرای تمام دوستایی که بودن و هستن دعا میکنم دعایی از جنس نور! بغض فروخورده دوستانم مقدسه اونقدر مقدس هر جایی بروز و ظهور پیدا کنه اتفاقات عجیب میفته پس باید خوشحال بود!
۸- هیچ علاقه ای نیست که جایی باشیم هر چند قبلترا مهم بود الان کم اهمیته تغییر علایق پیامدهای خودشا داره