یه وقتایی ادم دوست نداره حرف بزنه. اولین شرط موندن در این موقعیت نشنیدنه. چون شنیدن ادما وادار میکنه سکوتا بشکنه. معلومه ادمایی که ساکتن افکار پر سروصدایی دارن! ماه روزه امسال سه بار احضار شدیم بار اول با اعزام جانشین حل شد بار دوم هم به همون منوال اما اعتراض روز بعد یه ادم بالاتر را به دنبال داشت که لحن تهدید آمیز به خودش گرفته بود، اما رندانه ترین حالتش بار سوم بود که حاضر شدیم اما صبح جایی بودیم که عصر دیگران بودند. این نشون میده که فضا بسیار متفاوت تر از قبل شده و ما در بدترین حالت ده ساعت در بهترین موقعیت جلوتریم. هفته پیش معادلات بسیار مهم دو تا گروه به هم ریخته بود رنگ از رخسار یه نفر که قبل از انتخابات گریخته بود پریده بود و نفسش بند اومده بود. حالا از فاصله بسیار دور هم می تونم بفهم چه اتفاقی افتاده. در میدان عمل اما سه اتفاق رقم خورد: یه نفر سوخت!! زمان نشون میده چه سرنوشتی در انتظارشه. یه سیستم متقاعد شد که اشتباه کرده و یکی پرید، عاشق پرواز شاهین و عقابم در هر حالتی کار خودشونا میکنن. دستور اومد سه نفرباید جایی بالا بیان. حسش نبود برا همین هشت تا پیام فرستادم. متنشم این بود سهم شما ۲۴۰ تا! یعنی جمعش میشه ده برابر مورد انتظار که ده درصد پروژه نتیجه داد بشه اونی که خواسته بودند. یکیش مال مقام مافوق بود که پاسخش برام اهمیتی نداشت، هر چند پاسخ نشون میداد چرا کار به ما واگذار شده. جوابای دیگه نشون داد که خودمون وارد بشیم تقریبا میشه کارا صد درصد کرد. انرژی که تو دو سال گذشته تو یه حوزه خاص میذاشتیم از نود درصد به ده درصد کاهش پیدا کرده اما تاثیرگذاریمون تقریبا ده ها برابر شده. انرژی به مرور به یه حوزه جدید منتقل شده باید دید زیرساختهای این حوزه کامل بشه چه باید کرد. این روزا غیر تلاش در جهت ایجاد یه زیرساخت در قلمرو دور از علایق خودمون! تقریبا فقط کار روزمره تو دانشگاه مونده. حالا باید دید افکار پر سروصدای یه ادم ساکت کجا چگونه بروز و ظهور بیرونی پیدا خواهد کرد.
پ ن:
۱- حظ معنوی همه نتایج دو سه ماه اخیر هدیه به شهدای بی نام نشان که برای ارزش ها از جان خویش گذشتند.
۲- یه سیستم تلاش میکنه یه بازیا یه جا تو کنترل خودش بگیره باید دید چه کسی می تونه!
۳- یه جاهایی یه اتفاقاتی میفته که کسی نمیتونه پیش بینی کنه!
۴- ماه روزه امسال فوق العاده بود!