تو دنیا ادمایی هستند زنده اند نفس می کشند و خلاصه کارایی که باید می کنند اما ازاده نیستند اسیرند، اسیر اتفاقات و شرایط دور و برشون. اما ادمایی هستند که آزاده اند و در قید و بند شرایط و عوامل طبیعی و اجتماعی و … قرار نمیگیرند. اگه تاریخ کاویده بشه ادمای تاریخ ساز ادمایی که جهت بشریتا تغییر دادند همینان. این ادما میتونن اسم ادم داشته باشن و بقیه را نمیدونم. تو دو سه هفته گذشته دو تا جریانا سربرنزده از خاک مورد نوازش قرار دادم (نابودشون کردم تا ده ها سال دیگه هم نتونن خودشونا پیدا کنن) این بدان معناست که نیروها به چشم منتقل شده و می تونم چیزا را خیلی دقیق تر از یک ماه پیش ببینم البته بخشی از این دقیق دیدن محصوله همراهی یه سیستم هستش. از لطف  حضرت حق ممنونم. یه روز ادم در معنای ازاده تصمیم می گیره یه کار انجام بده. یه وقت ادم فکر میکنه باید کشتی بگیره این کشتی با یه ادم هم وزنه اما یه وقتایی مجبوری با یه ادم یا جریان که ده برابر وزن خودته کشتی بگیری یه وقتایی طرف مقابل ممکن داداشش و باباش و بابا بزرگشم بیاره میدون این یعنی اینکه برا طرف مقابل خیلی مهمه نبازه چنگ انداخته به همه چیز. فکر نمیکردم تا دو سال دیگه به اینجا برسیم که الان ایستادیم اینکه تمام توان و نیرو را گذاشتن یعنی اینکه زور دست و پای ما خیلی بیشتر شده. محکم ایستادیم محکم تر از اون که کسی بتونه فکرشا بکنه.

پ ن:

۱- فکر می کنم یه عده ای باید تنبیه بشند. باید نشست و دید کی کجا چگونه تنبیه خواهد شد. دارم فکر میکنم همه یا برخی و اگر همه نه چطور باید جدا بشن. راه جدا کردن منطقی دو گروه از هم چیه؟

۲- یه روز یه مسئول بعد از قولی که داده بود بازی درآورد از اون روز تا امروز که نزدیک ده سال گذشته هر گاه خواسته کاری انجام بده دقایق اخر بازیش به هم خورده. فکر میکنم شبا آشفته می خوابه اما هیچ وقت فرصت جبران پیدا نکرد و نخواهد کرد.

۳- تازگیا با این همه دوربین که تو شهر کاشتن نمیشه بیشتر از هفتاد رانندگی کرد. خوبه دیگه رانندگی هم مثل روساخت کاملا اروم ارومه

۴- یه دوست پیام دادم بود عازم مشهده و طلب حلالیت کرده بود البته نوشته بود سعی کردم بر مدار حق باشم اما شیطانم بیکار نبود براش نوشتم تو خودت شیطونم درس میدی نوشته بود همه میگن دست پرورده دکتر نوروزیم دارم فکر میکنم من شیطونم!! شیطون منم!!! یا نسبتی بین ما نیست. شاید به یه کشف جدید نائل شدم. اتفاقا به رشته تخصصی مونم مربوطه

۵- این روزا بعضیا برمیگردن شایدم من حس میکنم برمیگردن. فکر میکنم برای بعضیا دیگه فرقیم نمیکنه از برگشتن بعضی دوستان خوشحالم هر چند مرددم چرا برگشتن. شاید خیلی حساس تر از قبلم.

۶- هر چند تا وضع مطلوب فاصله بسیار زیادی وجود داره اما بازم ترازمون برای بار چندم تو این یک ماه اخیر مثبت تر شده. باید دید چی داره کنترل میشه و چرا این اتفاقات میفته؟؟؟

 

2 thoughts on “دنیا و ما!

  1. آقای دکتر تغییر کردید، این تغییر از کجا نشأت می گیره ذهن خیلیلا رو به خودش مشغول کرده؟ در ضمن خیلی حساسم شدید، خیلی زیاد اونقدر که خیلیا نگران شدند و مضطرب.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *