این روزا اتفاقات عجیب کم نمیفته از دست دادن یه عزیز اونم تو این موقعیت!!! که خیلی رو حضورش حساب کرده بودیم. چه روزهای پنج شنبه و جمعه ای که تو جلسات با این پیام مواجه می شدم که درود بر دکتر نوروزی حرف ما همین حرفای شماست. حالا ماییم و یه خاطره یه خاطره که تو گذر زمونه کمرنگ  و کمرنگ تر خواهد شد. تمام سعیما می کنم رفتار و کلام دلسوزانه و صادقانه دوست تا اخرین روزایی که هستم با من باشه و از این به بعد تو جلسات جور اونم بکشم. به نظر میرسه بعضی کارا سرعتش خیلی زیاده، حتی بیشتر از سرعت فکر کردن من. گاهی وقتی فکر میکنم حس میکنم اتفاقات قبل از فکر کردن من شروع شدن. به نظر میرسه بعد از چندین سال حالا با هر دو دستم می تونم کار کنم. این یعنی اینکه در بعضی حوزه ها توان ما دو یا چند برابر شده. این حس که یه جاهایی نیازی به من نیست واقعا ارامش دهنده است. از قبل بی خیال ترم شدیم این برای خودم جای تعجب داره. این روزا دوستان یه کاری شروع کردن نمیدونم نتیجه اش چی میشه واقعا برام مهم نیست اما به نظرم در گذر زمان خیلی چیزا شفاف تر خواهد شد.

پ ن:

۱- جلوه بیرونی بعضی اتفاقات با جلوه های درونیش زمین تا آسمون فرق میکنه

۲- یه وقتایی ادم اونقدر بی خیال که از دست دادن یکی از عزیزترین دوستان هیچ اثری حداقل در جلوه های بیرونی روش نذاره و اتفاقات خوب هم هیچ اثری ندارن

۳- یه پیام تکان دهنده بود و یه پیام تشکر تکان دهنده تر از آن اولی، ولی من هیچ حسی جز نگاه کردن و گذشتن نداشتم

۴- یه کسایی تلاش می کنند از جایی بگذرند ادم خوشحال میشه به خاطر این همه سختکوشی باید دید می تونن گذر کنن و اگه گذر کنن چه اتفاقاتی میفته!!

۵- حظ معنوی بعضی کارا دوستان به خصوص روز قبل و بعد عید مبعث به روح مطهر حضرت رسول (ص)