پ ن:

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود؟
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود؟
گر جمال جانفزای خویش ننمایی به من
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود؟
دل ز من بردی پرسیدی که دل گم کرده ای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود؟
چون مرا دلبستگی از ارزوی روی توست
این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود؟
غم از ان دارم که بی تو چو حلقه بر درم
تا تو از در نیایی از دلم غم کی شود؟
خلوتی می بایدم با تو زهی کار کمال!
ذره ای هم صحبت خورشید عالم کی شود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *