به عقيدهي من اين سوالات بدون توسل آشکارا يا ضمني به مفهوم عدالت اجتماعي قابل پاسخگويي نيست. اين بدان دليل است که من نوعي ديدگاه مسوولانه نسبت به آزادي دارم که با توجه به آن وجود مانعي برسر راه اقدام يک فرد، به عنوان محدوديت براي آزاديشان به حساب ميآيد، اگر و تنها اگر عاملي ديگر(يا مجموعهاي از عوامل) مسوول وجود آن مانع باشد. ولي نظر به اينکه «مسوول» در اينجا به معناي «اخلاقاً مسوول» است درعوض اين امر ميتواند با بررسي آنچه مردم به خاطر عدالت مرهون يکديگر هستند، ايجاد شود. لذا اگرفکر کنيم که افراد ذيصلاح شايسته، حق دستيابي به تحصيلات عالي دارند؛ پس ما اساساً از لحاظ مادي، تضمين اين حق را با نظربه اهميت عدالت به همشهريان خود مديون هستيم و کسي که به خاطر فقدان منابع از ورودبه دانشکده منع شده به خوبي ميتواند ادعا كند که آزادي او محدود شده است. در مقابل، کسي که استطاعت مالي خريد قايق بادباندار مسابقهاي را ندارد، نميتواند ادعا کند که آزاديش تباه شده است، زيرا عدالت، هيچ گونه تعهدي نسبت به تهيهي قايق بادباندار را ندارد و لذا هيچ کس نميتواند از لحاظ اخلاقي مسوول مشکل مالي باشد که فرد با آن مواجه است.