شاعر تمام دفتر خود را مرور کرد بعدش نشست و قافیه را جفت و جور کرد اذنی گرفته است دوباره برای شعر خوشحال از این عنایت و حس غرور کرد اول نوشت “مادرم اما…” و بعد از آن از روضه های سخت مدینه عبور کرد: “قدش هلال و دست بر کمر گرفته بود…” قلبش شکست […]
شمشیر برهنه!
این روزا همه ظاهری هم که شده دعوی حسینی (ع) بودن دارند. به نظرم روزی که گذشت و روز قبل از آن، روزای خوب و عجیبی بود. اتفاقات این دو روز با نتایجش در هفته اتی تقدیم به شهدایی که به امام حسین (ع) اقتدا کردند. گاهی لازمه ادم حساب کتاباش دقیق انجام بده ببینه […]
سلام بر حسین (ع)
پ ن: ۱- چطور میشه در آخرین قدم های یه مسیر طولانی و طاقت فرسا به تاولهای پا بگی: مسیر اشتباه بود؟؟؟!!!!
ثروت و قدرت!
وقتی وارد فضای ثروت و قدرت میشی بسیاری از چالش های قبلیت ممکن حل بشه اما چالش ها و مسایل جدیدی ایجاد میشه که حل اینا از مسایل قبلی خیلی سخت تره. امیدوارم جلسات فردا اتفاقات خوبیا رقم بزنه. پ ن: ۱- کرمانشاه نرفتیم اما مجبور شدیم اصفهان یه کاری انجام بدیم. ۲- دیروز دو […]
فرزند این سرزمین!
معمولا دو سه سال اخیر این ایام مشهد بودیم. امسال دعوت شدیم به جای مشهد بریم کرمانشاه و یه دوست بره گرگان به جاش ما دو تایی کارا پیچوندیم و تو یزد دور هم جمع شدیم. حالا باید منتظر موند و دید چه اتفاقی خواهد افتاد مخصوصا که ماها یکیمونم تو کار زیادیم وای به […]