هدف از شرح و بسط نظريهي عدالت چيست؟ همه انسانهاي بالغي که از شايستگي اخلاقي برخوردارند، حس تکامل يافتهاي از عدالت دارند که به آنها اين امکان را ميدهد تا از عهدهي مسايل عملي که روزانه با آنها مواجه ميشوند، برآيند. چگونه من و همسايهام هزينهي حصار جديدي را که بين ملک من و ملک او کشيده خواهد شد، تقسيم کنيم؟ کداميک از دانشآموزان کلاس من بايد جايزه علمي را دريافت کند؟ آيا بايد با مرخصي اسميت، کارمندم که براي مراقبت از مادرش درخواست کرده، موافقت کنم؟ ميدانيم که چگونه بايد در مورد اين مسايل بينديشيم و ميتوانيم بدون داشتن هيچگونه دانشي از نظريههاي انتزاعي عدالت كه فيلسوفان سياسي از افلاطون تا راولز توسعه دادهاند به اين سوالات پاسخ دهيم. پس چرا زحمت طرح چنين نظريهاي را به خود دهيم؟ جداي از کنجکاوي روشنفکرانه، چگونه در اختيار داشتن چنين نظريهاي به ما کمک ميکند، بدانيم که چطور بايد به عدالت رفتار کنيم؟