امروز روز خوبیه چون با یه دوست قراره برم دیدن یه دوست! من فقط میرم. قدیمترا بود روز خوبی نبود اما الان روز خوبیه. یادش به خیر ویلاهای ده بالای دانشگاه یزد و خاطرات یه دوست در یک شب تابستان و توسل به حضرت عباس و چقدر خندیدیم و خاطرات سفر گذشته که حالا باید بخندیم و دوستان صمیمی که از سفر رفتن ما نگران بودند و اکنون ماییم و خاطرات بر جا مانده چه از سفر یزد چه از سفر اخیر و اتفاقات پیش رو! آغازی بس پر ماجرا که سالهای سال محصول میده و نتیجه. من فقط و فقط یک همراهم مثل امروز!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *