قول داده بودم فکر نکنم و طبیعتا سخن نگویم و ننویسم اما ادم است دیگر گاهی فکر سراغ ادم می آید! یکی دو سال پیش بود که جایی با یه تیم بودیم و اتفاقی افتاد وقتی دچار چالش شدیم (زمین خوردیم زمین خوردنی) یه دوست  ابزار کارشا جایی گذاشته بود که نباید اون روز بر ذهنم گذشت که اگر ترسو نبود اینکارا نمی کرد! حالا اون کیلومترها از من دوره و من فقط و فقط باید به شجاعت اون غبطه بخورم امشب اینجا و اکنون مطمئنم با تمام جسارتم از اون ترسوترم! امیدوارم به زودی زود صحیح و سالم برگرده. دلم برای تمام اون تیم تنگ شده حتی اونایی که نزدیکند! تاسف برانگیزه ادم قدر داشته هاش نداره تا وقتی که اونا را از دست میده صداقت و منش بعضی ادما هیچ وقت با گذر زمان از خاطر ادم پاک شدنی نیست!

پ ن:

۱- به نظر میرسه وقتی یکی از یه جایی که نباید رد بشه رد میشه یا نفوذ هست یا معامله! برای ما فرقی نمی کنه البته به صورت ناجوانمردانه تمام خطوط عمودی و افقی به هم نزدیک تر کردیم! حالا باید دید چی میشه!

۲- اروم ارومیم این البته ظاهر قصه است به نظرم اتفاقات عحیبتری در پیش است! هر چند اون موقعی که اتفاق بیفته کسی نمی تونه کاری بکنه.

۳- وقتی یه مقام بالاتر از ادم تشکر میکنه حس خوبی نیست چون حالا مطمئنی اون که پشت سرت حرکت میکنه کاملا حواسش به تو هست!!

۴- وقتی حس ادمای بزرگ این باشه که خدا ادما دوست داره خوب حسشون خوبه! هر چند نگاه ما به یه جای بسی خطرناک تره!

۵- یه دوست که دوسش دارم زنگ زد تشکر کرد من هنوزم سلبی فکر میکنم و اون ایجابی باید دید چه حالتی به ادم ارامش بیشتری میده! کاریشم نمیشه کرد من دوست دارم کار انجام بدم اما به شیوه خودم!!

۶- لبخند رضایت مولا برای ما کافی است چیز دیگری در این میان نیست هر چند حساسیتها خیلی بیشتر شده! اما تجربه های قبلی ها قطعا مفید خواهند بود

۷- حظ معنوی کارای ایام گذشته و پیش رو به سالار شهیدان

2 thoughts on “پرسه های عاشقانه!

  1. سلام استاد خجندی هستم دانشجوی سابق شما.خیلی وقت ها با آقای دهداری یادتون میکنیم.این روزها بیشتر از همیشه به یاد شما هستم چون جایی مشغولم که مدیریت درستی در کار فرهنگی اش صورت نمی گیره .این روزها به یاد میدان دادنتون به جوون ترها.گوش دادنتون به ایده هاشون و انتقادپذیری شما می افتم کار کردن در اون مدت کم با شما برای من بسیار شیرین و پر ثمر بود بعد از چهار سال تلاش برای مجموعه ای که دارم باهاشون کار میکنم هنوزممیگم اگه مدیری مثل شما بالای سر کار ما بود الان محیطمون گلستان میشد.امیدوارم همیشه با قلب و روحی جوان و شاداب و با فکر و نیت پویا و خالص خدمت کنید.

  2. سلام خوشحال شدم. نیت خالصا واقعا نمیدونم اما طبیعتا در گذر زمان ادما تغییر میکنن الان علایقم جور دیگه است و فعالیتها که به مرور نتایجش آشکار میشه ما تلاشمونا میکنیم تا یار که خواهد و میلش به که باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *