خیلی طول کشید تا بفهمم که تو این دنیا با این ادمای مدعی هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست و حالا باید خیلی خوشحالم باشم اما نگرانم چون این مساله روی رفتارای من اثر خودشا داره!
پ ن:
۱- به بعضی ادما حسودیم میشه.
۲- همه بازی می کنند و جالبه هر کس بازی خودشا داره!
۳- تازگیا دقیقتر، با انگیزه تر و خطرناک تر از قبلم!
۴- یه وقتایی اینجوری میشه کاریش نمیشه کرد باید نگاه کرد و گذشت!
فتح دنیا شهامتی نمی خواهد، ولی برای غلبه به خویشتن، شهامت نیاز است. جنگجو بودن دراین دنیا چیزی غیر عادی نیست. همه انسانها کم و بیش جنگجو هستند؛ زیرا کل دنیا مدام در حال جنگ است؛ گاهی جنگ سرد و گاهی جنگ گرم. هرکس جاه طلبی های خاص خود را دارد و با این جاه طلبی ها بزرگ شده است و برای رسیدن به آنها می جنگد. هرجا جاه طلبی وجود داشته باشد، جنگ و رقابت هم وجود دارد. حتی نظام تحصیل، کودکان را طوری بار می آورد که برای رسیدن به موفقیت می جنگند و با هم رقابت می کنند. شهامت و جنگ واقعی، در فتح دنیای بیرون نیست. شهامت واقعی در فتح درونی است. اگرچه اسکندر فاتح بزرگی بود، برده نفس خود بود. ناپلئون جنگجوی بزرگی بود، ولی در بند خشم، شهوت و دارایی خویش بود. شجاعان واقعی، مسیح، بودا، منصور حلاج و … اینگونه مردم بوده اند آنها که در هر عصر و دوره ای، به صورتی دیگر و در قالب انسانی دیگر، پای به عرصه هستی می گذارند، بر خویش غلبه کرده اند؛ طوری که دیگر هیچ آرزویی بر آنها فرمان نمی راند و بنده هیچ غریزه ناخودآگاه خود نبودند. آنها فرمانروای وجود خویش بودند.
باران که می بارد همه پرنده ها به دنبال سرپناهند
اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن، بالاتر از ابرها پرواز می کند
این دیدگاه است که تفاوت ها را خلق می کند……….