تو تمام چهار دهه ای که از خدا عمر گرفتم هیچ سالی به اندازه ماه روزه امسال پرکار نبودم اونقدر کار کردم که حد نداشته به لحاظ جسمی کاملا کم اوردم و گاهی درد داشتم و توان نشستن نبود حتی امروز!!! با این همه حسم اینه ماه روزه امسال برای من یه ماه روزه بسیار کم معنویت بود. این حس حس درونیم بود با اینکه کارای که امسال کردم در نوع خود بی نظیر بود اما نمیدونم چرا به نظرم میرسه کارا رنگ خدایی نداشت تمام سعیما کردم و می کنم اما دلم راضی نشد که نشد. چند جور میشه تفسیر کرد من ارمانگراتر و سخت گیرتر از قبلم یا اینکه کاملا تغییر کردم و …..
پ ن:
۱- دو هفته پیش زنگ زدم به یه دوست عزیز و درخواست کردم تو یه پروژه اسم دو تا دوستام وارد بشه دیروز یکی از نیروهای تحت فرمانم داشت (اراده و قدرت خدا در هستیه کاریش نمیشه کرد) برای همون پروژه تصمیم گیری میکرد هشت اسم داشت دو تاش همونایی بودن که من گفته بودم برام جالبه بقیه شش تا اسمم برای من به همون دلچسبی اون دو نفر بودن. خدا را شاکرم نیروهام اونقدر قوی شدن بدون من کارایی میکنن و من ازشون خجالت میکشم. حظ معنوی و نتیجه این اتفاق تقدیم به دوستانی که الان در عراق هستن و شهدایی که اخیرا به وطن برگشتن
۲- چند هفته پیش یه دوست منا متهم کرد که تند شدن فضای شهر و … به خاطر تحرکات منه. اون روز ناراحت شدم البته نه به خاطر این حرفش به خاطر نگاهش به حرکتای من لذا بابت این حرفاش ناراحت نشدم که متهمم شهرا به هم ریختم خوشحالم نشدم که میتونم شهرا به هم بریزم اما وقتی دوستان چند روز پیش از بچه ها تشکر کردن دیگه نمیشد خوشحال نبود برا من و نیروهام رضایت یکی در هستی کافی است بقیه چیزا مهم نیست
۳- از اینکه این روزا کار و پروژه جدید به من واگذار شده خوشحالم امیدوارم با تجربه ای که الان هست کارا انگونه باشد که باید
۴- یکی از نمایندگان مجلس چندین بار زنگ زده بود جواب ندادم یه دوست در قدرت یه نظری راجع به یکی دیگه از نمایندگان داشت بابت تولد نیروهای جدید خوشحالم اون روزا البته باور نکردم و هنوز بچه هام قبول نکردن برام اما چند روز پیش ثابت شد اون دوست در قدرت درست تر از من قضایا را تحلیل میکنه
۵- سه سال پیش با سه تا دوست رفتیم باغ صرف نظر اینکه چه کسی برایمان ناهار پخت !!؟؟ یکی از دوستان باورش این بود ما هیچ کار از پیش نخواهیم برد منتظرم تو هفته های بعدی!!!! رو در رو بهش بگم خوب حالا شما چطوری رئیس شدی؟! هر چند با اینکه دوسش دارم اما نمیتونم از تحلیل کجش بگذرم شاید تن به یه محلل دادم چون جاهای دیگه هم تضاد پیدا کردیم بشه به موقعش!!
۶- از یه جایی به بعد تو یه پروژه حس درونیم این بود یک از سه بزرگتره حالا که همه چیز تموم شده دارم فکر میکنم چرا اینجوری شد و چرا این حس بود جالبه یکی از دوستان دقیقا همین حسا داشته!!!؟؟؟
۷- امیدوارم ماه روزه سال اتی پرکارتر از امسال نباشم و یکی از دوستان بتونه کارا را انجام بده اما حس معنوی ماه روزم بهتر از امسال باشه
۸- نمیتونم پنهان کنم تو دو سه ماه گذشته خدا عجیب نزدیک بود نزدیکتر از آنی که بشه فکرشا کرد خیلی جاها کارها قبل از تصمیم به حرکت انجام شده بود.
۹- معادله ۳+۳ تبدیل شده بود به ۳+۳+ ۳ که من تلاش کردم سه وسط بره جلوتر این روزا بعد بعدیم متولد شده بسیار خوشحالم ۳+۱۷+۳+۳ و ؟؟؟ امیدوارم اونی بشه که باید