الان که مینویسم صدای اذان صبح از مسجد کوی امام جعفر صادق (ع) پخش میشه. تو چهار- پنج ماه گذشته شبا را اکثرا بیدار بودم، خیلی زیاد که خوابیدم سه چهار ساعت؛ خیلی وقتا هم نخوابیدم. امشب اما جنسش، کارش یه جنس دیگه بود. معمولا وقتی تو شهر میتابم عاشق اینم که چراغ قرمز رد کنم (ببخشید اگه بدآموزی داره ولی کارش نمیشه کرد همینجوریه). امشب اما از ساعت دو تا چهار بیرون بودم شرق و غرب اصفهان دور زدم تا یه چیزی کنترل کنم یا شاید بهتره بنویسم محاسبه دقیقتر کنم. تمام چراغ قرمز را ایستادم، با اینکه غیر چند مورد هیچ جا ماشینی نبود. معلومه بیداری امشب و قطعا نتیجه ای که خواهد داشت با تمام روز و شبای دیگه متفاوته. نتیجه زحماتما تقدیم میکنم به همسرم و شهدایی که با ما نسبت دارند هر چند به قول عزیزم تلاشم در برابر گذشتشان ناچیزه. مطمئنم فعالیت و کار امشب فضای جدیدی ایجاد میکنه، منم از فضای سلبی وارد فضای ایجابی شدم. هر چند نتیجه هیچ وقت برام مهم نبوده و نیست، با این حال، مطمئنم یکی از بهترین شبای عمرم امشب بود. خدا را بابت لطف و حمایتش و فرصتهایی که برام مهیا کرده و میکنه سپاسگزارم.
پ ن 1: تو زندگی ادما بعضی فرصتها هیچ وقت تکرار نمیشن حالا بعد از آرامش دیشب میتونم محکم بنویسیم که لطف و محبت خدا واقعا بیکرانه
پ ن 2: بعضی اتفاقات میتونه فضای جدیدی برای جامعه مهیا کنه این اتفاقات بسی ارزشمندتر از یه اتفاق ساده است
سلام
استاد براتون صميمانه آرزوي موفقيت داريم
برا شاگرداتونم دعا كنيد…….