حضرت آيت الله بهجت ثروتمند ترين مرد معنوي جهان
به مناسبت درگذشت مرحوم آيت الله بهجت
خبرگزاري فارس: تقوا و خود سازي، زهد و ساده زيستي عبادت، زيارت و توسل تواضع و فروتني سير و سلوك و مقام معنوي، اطلاع از غيب و ظهور كرامات، تلاش براي سيرمعنوي ديگران، نظم و برنامه ريزي در كارها، دائم الذكر بودن بخشهايي از ويژگيهاي آيتالله بهجت است.
1. تقوا و خود سازي
چنانكه گذشت ايشان در نوجواني به ميدان خودسازي گام نهاد، و در فراگيري علوم و تزكيه نفس چنان جدي بوده و هستند كه گويا كاري غير از آن ندارند، و همواره در آموزش هاي اخلاقي بر اين نكته اصرار دارند كه تلاشي پيگير و رياضتي فراگير لازم است تا انسان در جبهه ستيز با رذيلتهاي اخلاقي و در جهاد اكبر با هواهاي نفساني، سر بلند و پيروز گرديده و به سازندگي خويش بپردازد،
و همواره معتقد به لزوم همپايي دانش و اخلاق بوده و مؤكداً به خطر جدايي علم و تزكيه هشدار ميدهند و زيان عالم غير مهذّب و دانش بدون تزكيه را از هر ضرر و زيان ديگري بيشتر ميدانند.
آن بزرگوار، انسان مخلص و مشتاقي است كه در همه حال عقربه زندگي و حيات خوي را به سوي خدا چرخانده، و كوشيده است تا پيوسته در حوزه جاذبه الهي قرار گرفته و به همه چيز و همه كس با ديد خداخواهي بنگرد.
يكي از مجتهدان بزرگ در اين باره گفته است:
« ايشان را نمي شود گفت آدم با تقوايي است، بلكه ايشان عين تقوا و مجسمه تقواست. »
آيت الله شيخ جواد كربلايي مي گويد:
« يكي از آقايان كه كم و بيش از حالات ايشان مطلع و از هواداران ايشان نيز بودند مي گفت: آقا هر شب يا غالب اوقات وقت خود را به خلوت و فكر در مجاري معارف الهي مي گذرانند، و هيچ گاه حاضر نبودند كه وقت خود را به باطل بگذرانند و در محافل بيهوده شركت كنند، و كاملاً در مقام احتراز از صحبتهاي بيهوده بوده و وقت رفتن به درس و يا تشرف به زيارت حضرت امير- روحي فداه- عبايش را بر سر كشيده و بدون التفات و توجه به كسي مي رفتند، كه چند بار خودم نيز مشاهده كردم… ايشان كاملاً كتوم هستند مخصوصاً درباره حالات شخص خودشان، و همچنين درباره بيان الطاف خاصه اي كه حق تعالي به ايشان مرحمت فرموده كتوم هستند. »
2. زهد و ساده زيستي
اولياي خدا بر خلاف عموم مردم كه به ظاهر دنيا چشم دوخته اند و سرگرم آن هستند، همواره به حقيقت دنيا مي نگرند، و به فرداي خويش مي پردازند و بدينسان هماره از قيد مطامع گريخته و با صفاي قناعت و ساده زيستي، روحي سرشار از معنويت را به دست مي آورند، در حالي كه مردم در انبوه ظلمت هاي غفلت و تشريفات زندگاني و آزمنديهاي آن غرق و سرگردانند.
آيت الله بهجت نيز از اين دسته اولياي خدا مي باشد. ايشان زاهد عارفي است كه پيوسته بي رغبت به دنيا و آزاده و بي تكلف زيسته است، آن بزرگوار از برجسته ترين چهره هاي زاهد و وارسته زمان ماست كه چنان در جاذبه معنويات قرار گرفته و به حقيقت و باطن دنيا توجه داشته كه ذره اي به تعلقات و ماديات آلوده نگشته و از هر چه رنگ تعلق پذيرفته آزاد بوده است. او نه تنها چنين انديشيده و از دنيا و مظاهرش گريزان بوده بلكه در عمل و زندگاني معيشتي نيز در همين راستا حركت كرده است.
زندگي ساده او در خانه اي قديمي و محقر در قم، و مقاومت ايشان در برابر خواسته هاي مكررعلما و مردم براي تعويض خانه، گواهي صادق بر روح بزرگ و زاهدانه اين پير فرزانه است.
آيت الله مصباح در مورد زهد و ساده زيستي ايشان مي گويد:
« آيت الله بهجت منزلي جنب مدرسه حجتيه اجاره كرده بودند، و بعد تغيير منزل دادند و در اوائل خيابان چهار مردان فعلي يك خانه اي اجاره كرده بودند كه ظاهراً دو اتاق بيشتر نداشت، و در وسط آن اتاقي كه ما خدمت ايشان مي رسيديم پرده اي كشيده شده بود كه پشتش خانواده شان زندگي مي كردند و ما اين طرف پرده مي نشستيم و از حضور ايشان بهره مند مي شديم. زندگي بسيار ساده و دور از هر گونه تكلف و توأم با يك عالم نورانيت و معنويت…
الان نيز خانه ايشان ظرفيت اينكه تعداد زيادي در آن اجتماع بكنند ندارد، و دو سه اتاق كوچك دارد با همان گليمهايي كه از چهل- پنجاه سال پيش داشتند. بعد از مرجعيت نيز منزلشان هيچ تغييري نكرده، لذا جاي پذيرايي و ملاقات از بازديد كنندگان كم است، از اين رو در اعياد و ايام سوگواري در مسجد فاطميه جلوس مي فرمايند، و كساني كه مي خواهند ايشان را زيارت كنند آنجا خدمتشان مي
رسند. »
آيت الله مسعودي نيز مي گويد:
« بارها آمدند براي ايشان خانه بخرند قبول نكردند، من خودم چند مرتبه به ايشان گفتم: آقا! اين منزل خراب است، از نظر وضع شرعي هم معلوم نيست آدم بتواند اينجا زندگي كند. اصلاً توجهي نكردند. »
3. عبادت
يكي از عوامل مهم موفقيت انسان كه مي تواند براي ديگران الگو و راهنما قرار گيرد، تقيد ايشان به اعمال عبادي و تعبد ايشان است.
ارتباط استوار آيه الله العظمي بهجت با خداوند متعال، ذكرهاي پي در پي، به جاي آوردن نوافل، شب زنده داريهاي كم نظير ايشان بسيار عبرت انگيز است.
سالهاي سال نماز جماعت ايشان از شورانگيزترين، با صفا ترين و روح نوازترين نمازهاي جماعت ايران اسلامي بوده و هست. در اين نماز عالمان وارسته و خداجوي، بسياري از طلاب تقوا پيشه، بسيجيان رزمجو و دلداده خدا، و ديگر قشرهاي مردم شركت مي
كردند. اين نماز چنان پر معنويت است كه گاه به ويژه در شبهاي جمعه صداي گريه آيت الله بهجت با نوحه و ناله غم انگيز نمازگزاران همراه مي شود، و روحها به پرواز در مي آيد و چشمها به اشك مي نشيند، و فضاي دلها نوراني مي گردد. چنين فضاي
معنوي و روح نوازي در اين زمان در هيچ نماز جماعتي وجود ندارد. بي جهت نيست كه بسياري از اوقات در مسجدي كه ايشان نماز جماعت اقامه مي كنند جا براي نماز گزاران تنگ مي گردد و عده كثيري حتي آنان كه مشتاقانه و به اميد كسب فيض از اين نماز پر معنويت، از راه هاي دور آمده اند مجبور به ترك مسجد مي شوند.
اين نماز همواره مورد توجه اولياي خدا بوده و هست، علامه طباطبائي(ره) در آن شركت مي جسته، و آيت الله بهاء الديني(ره) نيز عنايت خاصي به نماز جماعت ايشان داشته اند. در اين ارتباط آيت الله محمد حسن احمدي فقيه يزدي خاطره اي را نقل مي كنند كه ذكرش در اينجا مناسب است. وي مي گويد:
« شبهاي ماه رمضان آيت الله بهاء الديني زودتر از آيت الله بهجت نماز مي خواندند، ايشان خواست يكي از نزديكان را به جايي بفرستد، آن شخص گفت: اگر بروم از نماز شما محروم مي شوم. آقاي بهاء الديني فرمودند: بر اين كار را انجام بده و بعد از افطار برو پشت سر آقاي بهجت نماز بخوان. »
آقاي مصباح نيز درباره سابقه نماز جماعت دل انگيز ايشان مي گويد:
« آيت الله بهجت در حدود چهل سال قبل برنامه اي داشتند كه پيش از غروب قدم زنان به سوي صفائيه ( كه آن وقتها در آنجا ساختمان احداث نشده بود و از نزديكهاي پل صفائيه ديگر زمين مزروعي بود )، مي رفتند و مقدار زيادي از زمينهاي مزروعي را مي گذشتند و در آنجا مي نشستند و بعد نماز مغرب و عشاء را در آن زمينها مي خواندند و بعضي دوستان كه علاقه مند بودند خدمت ايشان مي رسيدند.
يكي از آن دوستان نقل مي كرد:
آيت الله بهجت يك شب بعد از نماز فرمودند:
« اگر سلاطين عالم مي دانستند كه انسان در حال عبادت چه لذتهايي مي برد، هيچ گاه دنبال اين مسائل مادي نمي رفتند…»
وقتي كه اين منزلي را كه اينك در آن اقامت دارند خريدند، چون نزديكتر بود بيشتر دوستان در همين منزل براي نماز خدمتشان مي رسيدند، بعد ايشان را به مسجد فاطميه دعوت كردند و آنجا محل اجتماع كساني بود كه علاقه مند بودند از نماز ايشان استفاده كنند، و تاكنون همچنان قريب به چهل سال است كه در مسجد فاطميه در سه وقت نماز جماعت اقامه مي كنند، و اخيراً درسشان را هم از منزل به همان مسجد منتقل كرده اند و ديد و بازديدهاي اعياد و ايام سوگواري نيز در همان مسجد انجام مي گيرد. »
آيت الله شيخ جواد كربلايي درباره نماز شب و گريه هاي نيمه شب ايشان مي گويد: « جناب آيت الله بهجت در جديت در نماز شب و گريه در نيمه هاي شب مخصوصاً شبهاي جمعه كوشا بودند. يكي از علما و مشاهير به من فرمودند كه: شب جمعه در مدرسه سيّد(ره)
در نجف اشرف در نيمه شب شنيدم كه ايشان با صداي حزين و ناله و گريه در حالي كه سر به سجده گذاشته بود مكرّرَاً به حق تعالي عرضه مي داشت:
« إلهي! من لي غيرك، أسأله كشف ضرّي والنّظر في أمري:
معبودا! من جز تو چه كسي را دارم كه از او بخواهم رنجوري مرا بر طرف كرده و نظري به امورم نمايد. دعاي كميل »