نویسندگان رضاعلی نوروزی سید مهدی سجادی
هدف اين مقاله تبيين رويكرد پوپر در مورد تعليم و تربيت و به طور خاص فرايند يادگيري است كه اين كار با استفاده از روش تحليلي و توصيفي صورت ميگيرد. بررسي آرای پوپر بيانگر آن است كه انديشههاي وي متنوع بوده و طیف گستردهای از موضوعاتی چون فلسفه علم، معرفتشناسی، فلسفه اولی، علوم، ریاضیات، هنر و …. را شامل میگردد. اعتقاد پوپر به عقل و التزام وی به عقلانیت و تکریم انسان و توجه به مساله سعادت و رضايت، همچنين ديدگاه پوپر در معرفتشناسی مبني بر بررسي و اصلاح خطاها به مدد عقل و شواهد تجربي که خردگرایی انتقادی نام گرفته، دلالتهايي را براي حوزه تعليم و تربيت دارد. به زعم پوپر تکرار نقشی در اکتشاف و یادگیری ندارد. وی تعلیم و تربیت تقلیدی را مورد انتقاد قرار داده و تعلیم تربیت خلاقانه و فعالانه را مقبول میداند. ديدگاه پوپر در معرفتشناسي، يادگيري مساله محور و يادگيري دموكراتيك دانشآموز در كلاس درس را به دنبال دارد.
این مقاله در دو فصلنامه تربیت اسلامی حوزه و دانشگاه شماره 12 به چاپ رسیده است
سلام علیکم
عید میلاد رو به شما و خوانندگانتون تبریک عرض میکنم
کلکسیون اشعار رضوی اونطرف شما را به خواندن خود می خواند
یاعلی
سلام اسممو فراموش کردم چی بود!!!!!!!
از ساعت 12 تا حالا داشتم یه جزوه جدود 70 صفحه ای رو خلاصه می کردم که بذارم تو وبلاگم جزوه نگاهی داشت انتقادی بر مکاتب فلسفی غرب و یکی از شاگردای استاد طاهرزاده تدوینش کرده بود منابع جزوه عبارتند از:
تفسیر المیزان، فرهنگ مدرنیته و توهم طاهرزاده، تاریخ فلسفه غرب براساس کتاب کاپلستون گزینش طاهرزاده،غرب شناسی رهنمایی، یه کتاب از سید عباس معارف، 4تا کتاب از رضا داوری، دو کتاب از حسین نصر، کتابهایی از فردید و مددپور، کاشفی و… که خب این جزوه برای تدریس در حوزه دانشجویی توسط یکی از شاگردای استاد طاهرزاده استفاده می شه. من جزوه رو خلاصه کردم و حرفا و سؤالات خودم رو هم توش اوردم اومدم تو وبلاگ ثبت کنم که … اداره عزیز، شریف و وزین برق لطف کردن 4 ساعت تلاش من رو به باد فنا دادن از ماست که بر ماست!!!! می خواستم تو وُرد بنویسم شاید ذخیره می شد
حالا از اون همه نقد و … نقشی مانده شاید بر… الله اعلم
تو اون جزوه بعد از عنایت ویژه به سوفیست ها و بیان اینکه اونا میخواستند بگن حقیقت اشیاء چیزی فراتر از اشیاء خارجیست که سقراط و دار و دستش نذاشتند و بعد کشتن شخصیتهایی چون سقراط، افلاطون و ارسطور و افلوطین و … و هیچ انگاشتن فلسفه و اینکه فلسفه چیزی جز تکثرگرایی و دور شدن از وجود و حقیقت نیست و بیخود شمردن برهان نظم، درباره فلاسفه مدرن می گه و هیدگر رو به اوج آسمانها می بره و او رو ادامه دهنده راه سوفیستها میدونه و درمورد پوپر نوشته که پوپر نه فیلسوفه نه حرفی برای گفتن داره اون یه آدمیه که فقط رو حساب سیاست و تبلیغات معروف شده و ضمناً چون زبان همه فهم داره تو جامعه ما فیلسوف مد شده. پوپر اصلاً زبان استدلالی نداره و چیزی به نام فلسفه علم بیان نمیکنه و دیگه اینکه پوپر به هرکی مطالبش رو تأیید نکنه نسبت نفهمی می ده و وقتی بهش می گن فلان مطالب رو توضیح بده چیزی جز تکرار بلد نیست او برخلاف ظاهر نظرش اصلاً استدلال نمیکنه و مخالفت و دشمنی خودشو همون استدلال میدونه و… میگه پوپر فلسفه رو به هیچ می انگاره و اگرم به حساب بیاره فقط برای مقاصد سیاسیشه. دیگه اینکه میگه ظاهرا پوپر هم داره ار مد میفته و به جایگاه اصلیش میره.
من همه اون جزوه رو کاملاً جامع و مانع خلاصه کرده بودم که متأسفانه پاک شد…
نظر شما درمورد حرفای اون جزوه در مورد پوپر و سوفیستها چیه؟
نظر شما در مورد استاد طاهرزاده و همفکرانشون مثل فردید، داوری و مددپور و زرشناس و… چیه؟
چرا بیشتر حرفاش با اونی که تو رشته فلسفه میخونن فرق داره؟ کدوم درسته؟
تو یکی از برنامه های گره که استاد طاهرزاده اومده بود می گفت: دوره کتابای استاد مطهری تموم شده و یکی از شاگردانشون هم میگفت که اگه شهید مطهری الآن بود مدل طاهرزاده می نوشت و کتابای شهید مطهری کتابای روز نیست کتابای طاهرزاده رو بخونین. خب واقعاً هم نثر کتابای طاهرزاده خیلی شیرین و همه فهم و اشراقیه ولی نثر و بیان شهید مطهری کاملاً عقلانی و استدلالی و گاهاً رواییه و این مسئله باعث جذب افراد زیدی این در حالیه که استاد رجیمپور میگن که اگه 100تا؟نمیدونم چندتا درست ولی اگه تعداد زیادی شبهه به من بدن و من رو مجبور کنن تو یه اتاق بمونم و فقط کتابای شهید مطهری رو به من بدن من جواب همه اون شبهات رو با کتابای استاد مطهری می دم.
تو یه سری کلاس بود که اومدن و نگاه به غرب رو 4 دسته کردند عده ای رو مقلد صرف دونستن عده ای رو اقتباس کننده عده ای رو منتقد و عده ای رو منکر وجودی به نام غرب تو گروه سوم شهید مطهری، رحیمپور و خیلیا بودن و تو گروه چهارم طاهرزاده و همفکراش! همه افراد این دو گروه موجهند و پیشینه و پسینه نیکی دارند خصوصاً گروه سه کدوم طرف درست میگن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
اسم خیلی هم مهم نیست
من (به عنوان بچه کارشناس فلسفه) دیدگاه شما را به پوپر منظورم چیزی که اینجا نقل شده قبول ندارم (این به معنای این نیست که به پوپر تعلق دارم)
اما اینم که اصلا فیلسون نیست و استدلال نمی کنه در فلسه علم چیزی نمی گه نوبرانه است.
در مورد دسته بندی هم که شما به نقل از دوستان دادید اصلا قبول ندارم طبیعتا مصادیق دسته بندی هم زیر سئوال می ره
فکر کنم این مباحث خیلی نادقیق از سر احساس بیان شده
باید بشینیم ببینم پوپر چی می گه کجاش درسته کجا غلط
نفی یا تایید صددرصد حداقل تو اموزه های دینی ما نیز مورد تایید قرار نگرفته
بلاخره پوپر کتاب فلسفه علم داره یا نه همش کشک؟؟؟
اون نگاه مثبت صددرصدی با هایدگر هم جالب نیست
در مورد نوشته های استاد طاهرزاده و شهید مطهری ممکنه نقدهایی داشته باشم اما قطعا قضاوت دقیق نیازمند بررسی دقیقتر از زاویه موضوعی خاصه
طبیعتا من تعلقاتم ممکنه به یکی بیشتر باشه البته این به معنای قوی بودن یکی و نفی دیگری نیست اینگونه از متن بر می اید ظاهرا شاگرد حضرت استاد، استاد مطهری قبول نداشته
در هرصورت نظر کلی در حد یه جمله دو جمله همیناست
اما خیلی حرف ها را تو موضوعات ریز میشه زد
یه از کارهایی که ما مدیر فرهنگی شدیم کردیم این بود که جزوه استاد طاهرزاده انقلاب اسلامی طلوع شهر خدا را تکثیر کردیم وب ه بچه های فوق و دکتری دادیم
ممکن من نقد هم داشته باشم اما اهداف منا برای موضوعی خاص اون جزوه 90 درصد براورده می کرد
یا یه بار نامه استاد حکیمی به کاسترو را به بچههای تحصیلات تکمیلی دادیم ( در حالی که ممکن من نقدهایی داشته باشم خیلی جدی به رویکردها ) اینا گفتم بگم کلی گویی قضاوت های صفر یا صدی چندان دقیق و علمی و من فکر می کنم مذهبی در معنای اسلامی هم نیست
سلام دوباره
شمام فقط تو کار تحصیلات تکمیلی بودید بی چاره کارشناسیا!!!
من از جواب شما متشکرم. شاید دلیل فاصله من از رشته فلسفه حرفای100درصدی آموزه های فلسفه غرب بود. و بعدم شرکت تو کلاسای مختلفی بود که اکثرشون از اونور پشت بوم افتاده بودند نگذاشتن یه کم از فلسفه لذت ببریم.
شمام میگن صریح پاسخ میدید ولی انگار اصلا تو مسائل علمی اهل گفتن و بیان نظر قطعی نیستید شایدم همین درسته.
البته استاد رحیمپور هم موضع گیریای جزمی درمورد مکاتب غرب کم ندارن و از این لحاظ شاید اون استادی ایشون رو جزء دسته سوم آورد اشتباه کرد.
من زیاد میونه خوبی با نگاه استاد طاهرزاده به غرب ندارم ایشون تمام واقعیتای موجود رو توهم میدونن و هیچ می انگارند ولی خب کتابایی که تو زمینه معرفةالفس، معاد و امامت و کلا
نگاه معرفتی به آمیزه های اسلامی ارن رو ترجیح میدم. تو همون جزوه یاد شده که با نام تاریخ به حجاب رفتن حق چاپ شده که سراسرش سایه کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم سنگینی میکنه جوری تاریخ تفکر غرب رو دسته بندی میکنه که آدم یاد سیر کموبیسم میفته همون شروع از کمون اولیه تا دوباره برگشتن به کمون! سیر از امت واحده متعالی تا رسیدن به سنت گرایی و رجوع به عالم مقدس.
این جزوه به نظر بنده به قدری احساسی نوشته شده بود و شاعرانه با توجه به نگاهی که به هایدگر هم داشت که زیاد ارزشی نداشت و فقط برای بچه های متعصب همون حوزه خوبه که بهشون بگن بچه غرب بده اخه یه وقت نری طرفشا می خوره تو رو علم فقط علم حوزه اخلاقم فقط اخلاق خودخواهانه حوزوی !
دانشگاه هم چیزی جز استاد و دانشجوی غربزده نداره!
شما تو اندیشمندان داخلی و خارجی بطور مصداقی کیا رو منصف تر میدونید کسی که نه تفکیکی باشه نه فقط اشراقی و احساسی و نه شیفته غرب؟
ضمنا بازم از پاسختون تشکر می کنم.
انگار تو نظر قبلیم، خودم بیشتر احساسی و بد و گاهی توهین آمیز نوشتم! حالاس که 1گروه دیگه بیان در راستای “شفاف سازی” مورد لطف قرار بدن بنده رو! البته این لحن بیان من بیشتر از بی دانشیم و بی ظرفیتیم سرچشمه میگیره آدمای مثل من تا یه چیزی میفهمند در راستای توهم دانایی ای که پیدا میکنن اینطور احساسی و گاه متمایل به اینطرف گاه متمایل به سمت دیگر صحبت میکنن شاید. از بابت لحن اینگونه ایم معذرت می خوام.
سلام لحن کسی مهم نیست
در اندیشه های اسلامی طبیعتا من رویکرد صدرایی را به دلیل بازاندیشی در روش و محتوای دانش موجو موثرتر میدونم تا تفکیک
خیلی هم اعتقاد به تفکیک با این ادعایی که دوستان دارن ندارم (در تولید اندیشه منظورمه) شواهد هم نشون میده موفق نبودن
البته علاقه و تعلق خاطر شخصیه من قطعا به سهرودی تا ملاصدرا اما از نظر اندیشه ای همون که گفتم
در مورد اندیشمندان غربی هم افلاطون و کانت
به طور ویژه افلاطون قابل قیاس با هیچ اندیشمندی نیست این به معنای نفی دیگران نیست