چه خوبه همیشه ما با هم باشیم
من و تو دشمن درد و غم باشیم
چه خوبه دلامون از امید پره
غم داره از من و تو دل می بره
من با تو خوشم تو خوشی با دل من
از دست من و تو غصه ها خسته می شن
کوچه ها به جای بوی بی کسی
پر از عطر خوش هم نفسی
تپش قلب تو با نبض منه
عزیزم لحظه ی عاشق شدنه
من با تو خوشم تو خوشی با دل من
از دست من و تو غصه ها خسته می شن
فکر نکن روبه غروبه زندگی
اگه عاشق باشی خوبه زندگی
برای دیدن خوبی کافیه
چشات وا کنی روبه زندگی
سلام
9فروردین مصادف بود با سالروز شهادت عموم
ما کوچه هامون بدون اون پر از عطر بی کسیه
با تو دیشب تا کجا رفتم!
تا خدا و آنسوی صحرای خدا رفتم
من نمیگویم ملائک بال در بالم شنا کردند
من نمیگویم که باران طلا آمد
پا به پای تو که میبردی مرا با خویش
_ همچنان کز خویش و بیخویشی _
در رکاب تو که میرفتی
هم عنان با نور
پا به پای تو تا تجرد, تا رها رفتم!
شکرها بود و شکایتها
رازها بود و تامل بود
با همه سنگینی بودن
و سبکبالی بخشودن
تا ترازوئی که یکسان بود در آفاق عدل او
عزت و عزل و عزا رفتم
چند و چونها در دلم مردند
که به سوی بیچرا رفتم
شکر پراشکم نثارت باد!
خانهات آباد ای ویرانی سبز عزیز من
تا کجا بردی مرا دیشب؟
با تو دیشب تا کجا رفتم!
مهدی اخوان ثالث