هنوزم فانوس اين دهكده ام

حرمت نفت و طلا تو خونمه

تو رو با تموم حرفا دوس دارم

اسمتون هنوز سر زبونمه

 

واسه كاشيكاريات دلواپسم

واسه حوضاي عميق نقاشي

واسه آينه كاري طاقاي نور

واسه گنجشككاي اشي مشي

 

هنوزم ساقه ي لاله هاي تو

تازه از اشكاي پنهون منه

مشتي از خاكتو بردار و ببين

تو رگاش نفت تو  و خون منه

 

 اگه من مثل درختا ايستادم

ريشه هام تو دستاي تو محكمه

رگام از تو خون مي گيره شب و روز

منو با اسم تو مي شناسن همه

 

مال من باش و نذار ستاره ها

مث فانوساي مرده بد بشن

وقتي سرما مي زنه زمستونا

از سر نعش درختا رد بشن

 

عبدالجبار کاکایی

3 thoughts on “هنوزم فانوس اين دهكده ام حرمت نفت و طلا تو خونمه

  1. همیشه راه و رسمشون همینه
    تا میبینن حرف حساب ندارن
    تموم نامردای عالم انگار
    راهی بجز بستن آب ندارن

    هزار دفه گفتیم و بازم میگیم
    ما زیر بار حرف زور نمیریم
    عالم و آدمم که ناحق بگن
    وای میسیم و حقمونو میگیریم

    مرد، اونه که حرف حق میزن
    که پای حرفای خودش میمونه
    تنهای تنهام که بشه غمی نیس
    مرد روی پای خودش میمونه

    پرنده فکر و ذکرش آب و دون نیس
    پرنده فکر آسمونه و بس
    ما آب و دونو با قفس نخواستیم
    هم آب و دون ارزونیتون هم قفس

    ما سر به زیریم ولی سرفرازیم
    محاله که کم بیاریم ببازیم
    هرکی دلش قرصه بگه یا علی
    “ما خودمون فردامون رو می‌سازیم”

    هزار دفه گفتیم و بازم میگیم
    ما زیر بار حرف زور نمیریم
    عالم و آدمم که ناحق بگن
    وای میسیم و حقمونو میگیریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *