ساقیا بده جامی زان شراب روحانی
تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی
تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی
بهر امتحان ای دوست ، گر طلب کنی جان را
آن چنان برافشانم ، کز طلب خجل مانی
آن چنان برافشانم ، کز طلب خجل مانی
بی وفا نگار من می کند به کار من
خنده های زیر لب ، عشوه های پنهانی
خنده های زیر لب ، عشوه های پنهانی
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی
در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی
ما ز دوست غیر از دوست ، مقصدی نمی خواهیم
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی
رسم و عادت رندیست از رسوم بگذشتن
آستين اين ژنده ، مي كند گريباني
آستين اين ژنده ، مي كند گريباني
زاهدي به ميخانه سرخ روي ز مي ديدم
گفتمش مبارك باد بر تو اين مسلماني
گفتمش مبارك باد بر تو اين مسلماني
زلف و كاكل او را چون به ياد مي آرم
مي نهم پريشاني بر سر پريشاني
مي نهم پريشاني بر سر پريشاني
خانهي دل ما را از كرم ، عمارت كن
پيش از آنكه اين خانه رو نهد به ويراني
پيش از آنكه اين خانه رو نهد به ويراني
ما سيه گليمان را جز بلا نمي شايد
بر دل بهايي نه هر بلا كه بتواني
بر دل بهايي نه هر بلا كه بتواني
پ ن 1: امروز یه روز عجیبی بود از صبح تا عصر، با این که سفر سه روزه ما لایه ها و مقاصد گوناگون داشت، اما از اغاز چنان متفاوت شد که فکرشا نمی کردم. امیدوارم تمام اتفاقات این روزا به رشد و بالندگی بیشتر و بهتر جامعه کمک کنه. من البته متحیر اتفاقاتیم که تقریبا میشه گفت از کنترل خارج شدن و به نظر میرسه که فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ