یعقوب منا یوسفت افتاده در این چاه

دیری ست که خون می چکد از پیرهن ماه

 بر مانع خورشیدی، آن خون ستاره ست

یا مانده بر آن تکّه ای از پیرهن ماه

 امروز بیا سبز بروییم که فردا

کاری نکند حسرت و کاری نکند آه

 “یا ایّتها النفس…” بخوانیم و بکوچیم

وز مرگ نترسیم، توکّلت علی الله

 این شنبه و آدینه به تکرار، مرا کشت

تا چند صبوری کنم ای جمعۀ ناگاه

علیرضا قزوه

6 thoughts on “جمعه ناگاه

  1. سلام استاد خوب هستید؟
    ببخشید شما شعر از آقای قزوه زیاد میذارید و اکثراً مناسبتی. جایی رو سراغ ندارید که مشخص باشه شعرای موضوعی و مشخص باشه که شاعر اونا کیه؟؟؟ مثلاً فقط شعر مهدوی باشه که شاعرش مشخص باشه یا مثلاً همه شعرای مهدوی قزوه یا یکی دیگه باشه؟؟؟

  2. سلام
    من خیلی کاری به حوزه ادبیات ندارم این شعرا را هم احتمالا با تردستی پیدا میکنم!!!!!
    در مورد اقای قزوه خوب حتما همنوایی بین ما وجود دارد؟؟؟؟
    در مورد اشعار مهدوی نمیدونم. البته یه مجله خوبی موسسه اینده روشن داشت با نام ادینه که ادبی و هنری بود درست یادم نیست اما یه جایی تو یه سایتی خوندم به خاطر گرانی کاغذ تعطیل شده (مطمئن نیستم اینجوری تو ذهنمه. البته من این مجله را ندیدم!!! (اینا جدی گفتم. خوب سئوال پس از کجا میدونی هست؟ جواب همون تردستی!!!!) ولی فکر کنم یکی از مجلاتی که قطعا (یعنی حتما باید ) اشعار مهدوی داشته باشه. امیدوارم کمکتون کنه.

  3. سلام
    خب با حوزه ادبیات کار داشته باشید!!! تردستی نمیخواد کافیه سرچ کنیم “شعر مهدوی قزوه” اکثراً سرچای این طوری زیاد نتیجه بخش نیست. کار ما مشکلش ارجاعای معتبر داشتنه. فقط ارجاع به وبلاگ شخصی قابل قبوله که وبلاگ شاعرا بدیش اینه که موضوعی دسته بندی نکردن و مطالبشون اکثراً برچسب نداره .
    آدینه رو یکی از مسئولین مؤسسه آینده روشن اگه درست یادم بیاد یه بار تو یه برنامه مهدوی معرفی کرد پارسال بود انگار حیف پس تعطیل شد؟؟!!
    البته اینم تردستی نمیخواد کافیه که سابقه فعالیت برا آینده روشن داشته باشین اون وقت از همه چی خبر دارین!!! این از اون سابقه هاست که خیلی خوبه که ما لیاقت هیچ مدل کار اینطوری رو نداریم…
    ممنون استاد

  4. سلام
    خوب در مورد ادبیات قضیه مفصله یه بار یکی از معاونین دانشگاه فرموده بودند این دکتر نوروزی مشاور و مشورت قبول نمی کنه خوب ما هم رفتیم دنبال اینکه در همه حوزه ها متخصص بشیم حرف اون بنده خدا دروغ نشه ( اصلا زشته مسئولین دروغ بگن) لذا یه کمی در ادبیات وارد شدیم!!!!
    من تا حالا به این فکر نکرده بودم میشه اسم علیرضا قزوه را سرچ کرد بعدش راحت وبلاگشا پیدا کردم بعدم شعر مهدویشا!!! البته من دو سه بار به سایت استاد سر زدم اما نه برای انتخاب شعر احتمالا مساله ای وجود داشت که رفتم. البته یادمم نیست مساله رفع شد یا نه.
    در مورد مهدوی قزوه من کاراشا ندیدم باید بدم مشاورام چک کنن تاییدش کنن ما هم شعر میذارم (البته یادم نبودا من مشورت پذیر نیست خودم باید اینکارا بکنم)
    در مورد اینده روشن من خیلی قدیما همکاری کوچکی داشتم یادش به خیر چقدر مصر بودن ما بریم جایزه یا درجه بگیریم خدا قبول کنه ما نرفتیم کاشکی صاحب جایزه قبول کنه با مرگ دسته و پنجه زدنا را چه روزی بود.
    شعر این قزوه را که می نوشتم نه اون قزوه را یاد نبرد خودم افتادم بعد فهمیدم خیلی لیاقت نمیخواد کافی است از مرگ نهراسیم
    همین

  5. امیدوارم خیلی وارد کار ادبی بشید ادبیاتام وارد حوزه تعلیم تربیت بشن این خوبه که مرزها برداشته بشه. بعضی دانشجوهای این رشته ها هم از مرگ نهراسند!!
    اینو منم خیلی فکر کردم تا فهمیدم همین سرچ نام و یافتن اشعار خیلی وقت برد!!!!!!! میشه همین کشف رو به عنوان یه پایان نامه عرضه کرد چطوره؟؟؟ پس لو ندید!!!
    .
    .
    اما نکته خیلی مهمیه “کافی است از مرگ نهراسیم” به چه قیمتی؟؟ شما پشیمون نیستید؟؟؟ بعضی نبردا همه انرژی آدم رو میگیره خیلیا میگن فلان شخص مبارزه کرد که چی؟؟!! درک معنی این جمله بزرگ سخته

  6. سلام. اومدم پيام تشكرگونه اي بابت انتخاب زيباتون بذارم ديدم بحث داغه؛ لذا زود پيام ميذارم و ميرم مطالب بعدي سايت رابخونم تا در اين داغيش نسوختم.
    اهان يه مطلب بگم امروزه با وجود علامه گوگل ديگه همه چيز راحت بدست مياد اما خوب اين علامه جان اونقد مطلب رنگارنگ داره كه بعضي وقتا لارم ميشه افراد خوش ذوقي گلچين كنند. بازم سپاس و درود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *