سالروز میلاد با سعادت بانوی دو عالم، حقیقت ناب کوثر، همتا و همسر حیدر (ع) و گل یاس محمدی حضرت فاطمه زهرا (س) بر همه مسلمانان و عاشقان آن حضرت مبارک باد.
30 thoughts on “تولد بانوی دو عالم مبارک باد”
شنیده می شود از آسمان صدایی که…
کشیده شعر مرا باز هم به جایی که…
نبود هیچ کسی جز خدا،خدایی که…
نوشت نام تو را، نام آشنایی که…
پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیدهی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر میداشت
چرا که روی زمین واژهی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژهها کشیده تو را
گمان کنم که تو را، اصلاً آفریده تو را
که گرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایهی آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه جهان را پر از عفاف کند
کتاب زندگیات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد
در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاکمالتکاثر بود
درون خانهی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابیطالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانهی مولا به پایت افتاده است
به حکم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد… تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربانِ علی!
به نان خشک علی ساختی، به جان علی
از آسمان نگاهت ستاره میخواهم
اگر اجازه دهی با اشاره میخواهم
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
کنار شعر دو رکعت، نشسته بنویسم
شکسته آمدهام تا شکسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری کن و این بار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم که هنوز است بیقرار توایم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم
کنار حضرت معصومه[س] در کنار توایم
فضای سینه پر از عشق بیکرانهی توست
“کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست”
** **
شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد
وجود داشتنت را عدم چه می فهمد
دل سیاه، صفای حرم چه می فهمد
حضور مادریت را شلمچه می فهمد
شده است نام تو سربند هر جوان شهید
تبسم تو تصلای مادران شهید…
استاد سید حمیدرضا برقعی از کتاب طوفان واژه ها!!!!
سال روز ولادت حضرت فاطمه سلام الله را ابتدا به پیشگاه یوسف زهرا، امام زمان(عج) و سپس خدمت شیعیان و محبان ایشان تبریک عرض می نمایم
سلام
برشما هم متقابلا ميلاد بانوي خوبيها و پاكي ها مبارك
ايشالا اين روز برا همه شاد و به ياد ماندني باشه به دور ازهر گونه تجملات آسيب زا!!
بقول بزرگی ،فاطمه فاطمه است .
سلام
عیدتون مبارک
یک سوال :چرا این namo از قول خودش
حرفی، ایده ای نداره که بزنه؟، همش نقل قول میکنه
از ویژگیهای خانواده مهدی باور، شناخت آسیبها و آفتهای نگه داشتن خانوادگی در دوران آخرالزّمان، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیبها و آفات آخرالزّمانی و جایگزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.
نابهسامانی عاطفی در روابط خانوادگی
از مهمترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
«در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود.2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند.»5
شهوتگرایی و لذّتجویی
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد:
«همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6
زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.11
بیغیرتی خانوادگی
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند:
«مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند).»12
زنپرستی
یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است:
«(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند.»15
مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است:
«وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»16
آشناگریزی و همسایه آزاری
از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است:
«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .17 همسایه به همسایهاش آزار و اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.18 و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند.»19
حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند:
«هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.21 در آن زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل مینماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند.»22
پینوشتها:
٭ منبع: خانواده و تربیت مهدوی،ص 39 الی 45، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.
1. اصول کافی، ج8، ص41.
2. همان.
3. بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.
4. إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433..
5. الملاحم و الفتن، ص 38.
6. اصول کافی، ج8، ص42.
7. من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.
8. همان.
9. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.
10. همان.
11. همان.
12. إلزام الناصب، ص195.
13. بشار\ الاسلام، ص 132.
14. إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.
15. اصول کافی، ج 8، ص 38.
16. جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.
17. بحار الانوار، ج 52، ص 263.
18. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.
19. اصول کافی، ج 8، ص 40.
20. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.
21. اصول کافی، ج 8، ص 40.
22. وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348 http://www.mouood.org/home/item/3916
سلام
یه کتاب خوب هست به درد زنان عالم هم بیشتر می خوره
زن منتظر و منتظر پروری
اون روزا که من مدیر فرهنگ دانشگاه بودم روز زن به خانمای دانشگاه دادیم منتظر بشن و منتظرپرور
حتما شدن!!!!
سلام
حتماً هم منتظرن هم پروریدند!!!!
سلام
حالا شما استفاده کنید، شاید اثرگذار بود چه معلوم؟؟؟؟
تعریض من به خانمای دانشگاه نبود به نگاه مدیر فرهنگی سابق دانشگاه بود که با هدیه دادن قران به اساتید و صحیفه سجادیه و زن منتظر به خانمها در پی کار فرهنگی بود!!!
سلام دوباره
به ما که ندادید ببخشید این چند هزار دانشجوی دختر دانشگاه خانم نبودند؟؟؟؟
من کلاً به مسئولین همه جا اعتراض دارم چه قبل از این چه بعد از این چه فعلی!!!
.
.
.
خیلی راحته آدم مسئول جایی نباشه و از مسئولین انتقاد کنه این لذت نقد خارج از گود رو خدایا از از من نگیر!!!
سلام استاد
سلام دوستان
یک سوال نظرتون راجع به این سخن حضرت علی چیه؟
بیان حضرت علی (ع) نسبت به زنان(وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا)زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست”
نهج البلاغه حکمت238
موفق باشید
سلام
سلام خانم کاظمی خوب هستید؟ و اما بعد
من از نهج البلاغه مرحوم محمد دشتی صفحه 485 می نویسم.
مسئولیة العیال و قال علیه السلام:
الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا
ترجمه مرحوم محمد دشتی مسئولیة العیال رو مشکلات تشکیل خانواده [عیال: خانواده] ترجمه کرده و این حکمت رو جزء موضوعات اخلاقی اجتماعی اورده. و در ادامه داریم:
و درود خدا بر او، فرمود: زن و زندگی، همه اش زحمت و درد سر است و زحمت بارتر این که چاره ای جز بودن با او نیست.
تو پاورقی داریم: این جمله ضرب المثل است چنان که در فارسی می گویند، زن و فرزند درد سر است و بی درد سر هم نمی شود زندگی کرد. یعنی ازدواج مسئولیت آور است اگر می خواهی آزاد باشی تشکیل خانواده نده.
همینطور که از نام کتاب پیداست نهج البلاغه کتابی است که جملات به اختصار توش بیان شده و معانی آن از لفظش بیشتره یعنی همان ایجاز البته ایجاز از نوع پسندیده آن.
کلمه زن که به کار رفته رو با توجه به ویژگی ایجاز گونه کتاب، باید جزئی از کل که خانواده است و تشکیل خانواده هم از عهد و پیمان مرد و زن که هسته اصلی خانواده اند شروع می شود گرفت. این روایت و حکمت رو اگه عقلانی نگاه بهش بکنیم حتماً خودمونم تصدیق می کنیم که تشکیل خانواده همه مدل درد سری داره و حالا با توجه
به سفارش و تأکید دین اسلام و آیات و روایات که تشکیل خانواده توش توصیه زیادی شده و این امر رو از سنتهای نبوی میابیم. خب حالا که اینقدر بهش تأکید شده و کاریه که معصومین بی برو برگرد همه انجام دادند به حکم توصیه دین چاره ای هم از انجام و دردسرش نیست.
بازم تأکید بکنم که نهج البلاغه سرتاسرش مملو از صنایع ادبیست زیاد تحت اللفظی ترجمه اش نکنیم. ببخشید حال زیاد گشتن نداشتما.
یاعلی
آقای کاظمی این همه روایات هست، چرا این روایت را آوردی!؟ فکر نمی کنی که ممکنه بعضی از خانمها تفسیر منفی در دهنشان ایجاد شود.
از میان124000 پیامبر، جرجیس را انتخاب کردی!؟
اینم بگم که کلمه شر همون درد سر تشکیل خانواده است البته تشکیل خانواده کنار شرش خیر هم داره که چون خیر دنیایی و آخرتیش بیشتره دین بهش توصیه کرده به اشکال و الفاظ مختلف مثل خیلی از کارهایی که سختی و شیرینیش تو امه و چون شیرینیش بیشتره و خیر مادی و معنویش، برا همین بهش توصیه شده. مثلاً جهاد در راه خدا
حالا یاعلی البته اگه باز چیزی یادم نیاد!!!
سلام
“از میان۱۲۴۰۰۰ پیامبر، جرجیس را انتخاب کردی!؟”
سلامnamo هیچ خانم معتقدی تفسیر بد درمورد سخن اسوه عدالت نمیکنه فکر نمیکنی تعبیر خوب و مؤدبانه ای نیوردی واقعاً چطور به خودت اجازه دادی چنین جمله ای رو به کار ببری و با احساسات همه بازی کنی؟؟؟؟ اوردن این مثل جای خودش رو می طلبه. عقیده شما هر چی که هست محترمه اما لطفاً نسبت به این توهین اعلام موضع بشه توسط دوستان.
آقای دکتر! لطفاً صرفاً تماشاچی کل کل ایشون نباشید ایشون با این بیانشون پا رو از حد فراتر گذاشتند.
ضمناً
آقای کاظمی کیه؟ ایشون سرکار خانم کاظمی هستند که تا جایی که من می شناسمشون انسان فوق العاده منطقی و معتقدیند یه شبهه ایه که پیش میاد و پرسیده می شه و جواب داده می شه انشاءالله توسط دوستان. اینجا جای کل کل نیست لطفاً رعایت کنید.
سلام اومدم بگم مورد داشت تأیید نشه اما تأیید شده بود.
من به جرجیس نبی کاری نداشتم احترام انبیا واجب فقط منظورم موارد کاربرد ضرب المثل بود بعضی ضرب المثلا با تعابیر خوبی ساخته نشده و مورد کاربردشم خوب نیست مثل این.
ميان پيغمبران جرجيس را انتخاب کرده !
حتما اين ضرب المثل را شنيده ايد؟ آيا مي دانيد ريشه اين ضرب المثل از كجاست و در چه موقعي مورد استفاده قرار مي گيرد.
استفاده و استناد عبارت اين ضرب المثل موقعي است که مخاطب در انتخاب مطلوبش بي سليقگي نشان دهد و آنچه را که کم فايده و بي مايه تر باشد انتخاب كند.
اما در باره ريشه آن دو حكايت نقل شذه است كه به هردو مورد آن اشاره مي كنيم.
1- مي گويند روباهي خروسي را از روستايي ربود و با عجله به سوي لانۀ خود مي رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت: صد سكه مي دهم که مرا خلاص کني. روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت: حال که از خوردن من چشم نمي پوشي خواهشي دارم که توقع دارم آن را برآورده کني. روباه گفت: چه خواهش و آرزويي داري؟ خروس گرفتار که در زير دندانهاي تيز و برندۀ روباه به دشواري نفس مي کشيد جواب داد: اکنون که آخرين دقايق عمرم سپري مي شود آرزو دارم اقلاً نام يكي از پيامبران مثلا حضرت نوح را كه يکي از انبياي عظام است بر زبان بياوري تا شايد به حرمت آن پيامبر خدا ، سختي جان کندن براي من آسان شود. البته مقصود خروس اين بود که روباه به محض آنکه دهان گشايد تا کلمه اي بگويد او از دهانش بيرو افتد و بگريزد و خود را به شاخۀ درختي دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرآمد مکاران است به قصد و نيت خروس پي برده و گفت: جرجيس، جرجيس و با گفتن اين کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهايش بيشتر فشرده شد و استخوانهاي خروس به کلي خرد گرديد. خروس نيمه جان در حال جان كندن گفت: لعنت بر تو، که در ميان پيغمبران جرجيس را انتخاب کردي.
2- راجع به اين ضرب المثل روايت ديگري هم در نقل شده است .
جرجيس نام پيغمبري است از اهل فلسطين که پس از حضرت عيسي بن مريم به پيغمبري مبعوث گرديده است. بعضي وي را از حواريون مي دانند ولي ميرخواند وي را از شاگردان حواريون نوشته است و برخي نيز گويند که وي خليفه داود بوده است.
جرجيس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف مي کرد. در سرزمين موصل به دست حاکم جباري به نام داذيانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذيانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را مي کشتند اما به فرمان الهي زنده مي شد تا آنکه عذابي در رسيد و همۀ کافران را از ميان برداشت.
عطار مي نويسد: او را زنده در آتش انداختند، گوشتهايش را با شانۀ آهنين تکه تکه کردند و چرخي را که تيغهاي آهنين به آن نصب کرده بودند از روي بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشي که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند
اما جرجيس چرا ضرب المثل شده است . علت آن اين است كه در ميان چند هزار پيامبر مرسل و غيرمرسل که براي هدايت و ارشاد افراد بشر مبعوث گرديده اند گويا تنها جرجيس پيغمبر صورتي پر چين و چروك و نازيبا داشت. جرجيس آبله رو بود و يک سالک بزرگ بر پيشاني- و به قولي بر روي بيني- داشت که به نازيبايي سيمايش مي افزود.
با توجه به اين خصوصيات اگر شخصي در ميان يک صد و بيست و چهار هزار پيغمبر به انتخاب جرجيس اقدام کند، بخاطر اين انتخاب ،اين ضرب المثل را مي آورند. http://mo-khosravi.blogfa.com/post-294.aspx
آقا یا خانم 135 گفتم که ( ” ممکنه ” “بعضی” ازخانمها ) و اما راجع فرمایش حضرت می توان گفت این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه. در نتیجه این نه خصوصیتی برای زن است و نه به حقیقت زن بر میگردد بلکه حقیقت زن انسانیت اوست و ملاک ارزش آن هم تقوی الله است. « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ »” گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست”
در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. و در این جهت زن و مرد فرقی ندارند .قرآن حقیقت هر انسانی را روح او دانسته و بدن را ابزار وی میداند.
سلام
135 مثل 110 انقدر تابلو هست که نخوام بگم و تأکید کنم که من خانم 135 هستم از لفظ آقا درمورد خودم اصلاً خوشم نمیاد تکرار نشه هر چند ملاک، انسانیت انسانه مطمئناً. این 1
بعدم این توجیه شما رو هیچ کس بهش از نظر علمی و عقلی و نقلی بهایی نمیده یعنی چی که “این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه”؟؟؟ اونوقت فکر نمی کنید همون بعضی خانما که اینجا اصلاً رفت و آمد ندارند بگن بهتون: حالا که حضرت برعکسش رو نگفتند؟؟؟!!! اصلاً ممکن بود این کلمه ممکن یعنی چه ما با قطعیات کار داریم لطفاً نظر 11 و 13 رو بخونید و اگه نقدی دارید بگید من کاملش کنم.
یاعلی
سلام
مختصرا عرض شود كه
1- به نظر ميرسه اين آقا يا خانم namo همه را گذاشتن سر كار
2- بحث جالبيه با اين صحبتا به اطلاعات عمومي من يكي كلي اضافه شد اما آخرش چيزقانع كننده اي گيرم نيومد
3- خانم كاظمي نظر خودشون را بفرمايند بد نيست استفاده ميكنيم
4- لابلاي حس روز زن و اين داستان تحويل گرفتن خانما ، خانم كاطمي خيلي بد موقع ضد حال زدند حالا اين همه مطلب ….
5- به نظر ميزسه اين گونه مطالب و قول ها را نبايد بدون توجه به مباحث قبل و بعد آن و يا حتي دلايلي كه حضرت با توجه به بعضي از شرايط و موقعيت ها چنين فرمايشاتي را داشتند، تفسير نمود و توضيح داد
6- مشتاقانه منتظر نتيجه بحث هستيم
سلام
ولی به نظر میاد خانم کاظمی بیشتر علاقه دارن که همه رو بذارند سر کار!!!!
تا جایی که برا من میگفتند اونروزا ایشون تو کار بحث و پاسخ به شبهات بودند
سر کاریم بیخیال
اصلاً از همه بیشتر خود آقای دکتر ملت رو می ذارن سر کار برای این که به همه ثابت بشه:
“یک سوال داشتم از شخص آقای دکتر ببخشید نظرتون راجع به این سخن حضرت علی چیه؟
بیان حضرت علی (ع) نسبت به زنان(وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا)زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست”
نهج البلاغه حکمت۲۳۸”
سلام
من نظری ندارم
نظر امام (ع) همینه.
همینه؟؟؟ کذومه؟؟؟ ترجمه مرحوم دشتی و نگاه ادبی و علوم بلاغی و ایجاز گونگی به متن نهج البلاغه و خصوصاً این حکمت یا نه همون ترجمه ای که خانم کاظمی اوردند؟؟؟
شما که تو نهج البلاغه زیاد کارای تحقیقی و پژوهشی انجام دادید چرا صریح نمی فرمایید؟؟؟
من ول کن نیستم
سلام
من نظرم همونه
من در حوزه تخصصم نهج البلاغه پژوهی کردم
مثلا تربیت سیاسی در نهج البلاغه یا تربیت جسمانی
این چه ربطی به مجادله شما داره؟
135
One voice can speak with wisdom
و آن حضرت فرمود: همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چاره اى
مِنْها.
نيست. (منظور زنانى هستند كه تعهّد و وفا و حيا و صفا ندارند.)
ترجمه حسین انصاریان(نپسندیدم)
همه چيز زن، ناپسند و بد است
پس صيد انسان، نشان ورد است
و بدتر نهادى كه در ذات اوست
بجان و دل مردمان روبروست
بود آن، كز او، در زمانه گزير
نمىباشد و راه چاره پذير
نبد نام گوینده ترجمش!!!!!! خوب نیست
ttp://www.hawzah.net/FA/QuestionView.html?QuestionID=8999
این آدرس هم مربوط به قولی بود کهnamoاورد که اگه رفتید که هیچ ولی نرفتید این رو بگم که تو این مقاله از جهات مختلفی شر بودن عیالات مطرح شده یکیش رو اوردند بقیه اش هم کم و بیش تو ترجمه ها هست.
زن، ضرورت زندگي
امام علی(علیه السلام) فرمودند:
الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا ؛
زن ضرورت زندگي و از همه جهت آسيب پذير است، و آسيب پذيرتر، زندگي بدون اوست.
نهج البلاغه، حکمت 230 http://rasekhoon.net/hadis/show-19313.aspx#comments
در حكمت 230 نهج البلاغه آمده است: «المرأة شر كلها و شر ما فيها انه لابد منها» پاسخ شما چيست؟
در پاسخ به اين سؤال دو نكته حائز اهميت است:
1. طبق روايات، زن خوب از تمام خوبى ها برتر است. امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «أكثر الخير فى النساء»؛ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، مجلدات 30، ج 20، ص 24.؛ «بيشتر خوبى ها در زنان است». و زن بد نيز از تمام بدى ها بدتر «المرأة شر كلها».
همان گونه كه ملاحظه مى شود در نگاه اول به نظر مى رسد كه بين روايات تعارض باشد در حالى كه چنين نيست. زيرا شأن نزول بسيارى از اين روايات به دليل سؤالاتى بود كه از ائمّه عليه السلام مى شده و آن بزرگواران بنا بر شرايط و موقعيت هاى مختلف گاهى جواب هاى به ظاهر متضاد مى دادند. امّا همگى بيان گر واقعيت ها و در حقيقت راهنمايى ها و روايات امامان عليهم السلام مانند تابلوى راهنمايى و رانندگى در جاده هاست. براى مثال تابلوى سرازيرى و شيب تند، به معناى بدى راه نيست اما راننده بايد توجه داشته باشد كه اگر تند براند، احتمال تصادف و سقوط در درّه هست. مردان نيز بايد توجه داشته باشند دل ربايى ها و زيبايى هاى زنان آنان را مجذوب خود نسازد و آنان را در سراشيبى تند زندگى قرار ندهد. نگرش اصيل و اصلى اسلام به زن به عنوان نعمتى الهى است كه استعدادهاى فراوانى در وجود او به وديعه نهاده شده است. و اگر اين استعدادها در مسير هدف آفرينش و طاعت و بندگى خدا باشد، بيشترين خير و خوبى را در بر خواهد داشت. ولى اگر همين استعدادهاى فوق العاده در غير مسير هدف خلقت و اطاعت و عبادت خداوند قرار گيرد، زمينه ساز فساد و تباهى براى خود و جامعه خواهد بود.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «… ليس للمرأة خَطَرٌ لا لصالحتهن و لا لطالحتهن، أما صالحتهن فليس خطرها الذهب والفضة، بل هى خير من الذّهب والفضّة، و اما طالحتهن فليس التراب خطرها بل التراب خير منها»؛ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، مجلدات 30، ج 20 ص 47.؛ «زنان قابل ارزش گذارى نيستند، نه صالحشان و نه گمراهشان. اما صالح ايشان با طلا و نقره قابل قيمت گذارى نيستند چون ارزش آنان بيشتر از طلا و نقره است. و گمراهشان با خاك قابل قيمت گذارى نيستند چون خاك با ارزش تر از آنان است».
2. مقصود اميرالمؤمنين عليه السلام در اين روايت، هشدار به مردان است كه در نحوه برخورد و معاشرت با زنان به گونه اى عمل نكنند كه از اهداف خويش باز بمانند و به طور دائم مشغول معاشرت با زنانشان باشند كه اين معاشرت دائمى و سرگرم بودن افراطى شر خواهد بود زيرا مانع رسيدن آنان به اهدافشان خواهد شد. امّا از سوى ديگر لازمه زندگى، همراهى و همنشينى با آنان است. (حقوق زن، سيد ابراهيم حسينيhttp://hoghogh.porsemani.ir/node/1018
سلام
آفرين به 135 كه ول كن ماجرا نيست شما پيدا كن ما ميخونيم!
فكر كردم فقط در پيدا كردن دسته گل مهارت داريد ديدم نه انگار كلا موتور جستجوگرت در همه زمينه ها به كاره
در ضمن استاد محاله شما نظري نداشته باشيد چرا اين قدر محافظه كارانه برخورد ميكنين؟ نكنه مي ترسين؟!!!!!
سلام
تازه متوجه شدم قصد گوینده این مطلب هم به پا کردن جنجاله واقعاً برا خودم متأسف شدم البته خوبه که اون نوع جنجالی که شاید تو این بحثا انتظار میره بشه نشد و دیگه این که بگم خانم کاظمی تو بحث نتونستند باشند وگرنه می بودند. آقای دکتر هم عمراً نظر بدن حتی یه برایند هم از آنچه که میدونند و فکر میکنند نمیدند امیدوارم هیچوقت دیگه تو یه بحث اینطوری وارد نشم.
خدمت دوستانی که واقعاً پیگیر مطلب بودند بگم که حتماً به آدرس آخریه که گذاشتم رجوع کنند چون اصل روایت اونجا زیر سؤال رفته و سند روایت ضعیف دونسته شده.
التماس دعا یاعلی
سلام دوستان
چه بحث داغی راه انداختید، خوب من
یک بحثی را پیش کشیدم اما متاسفانه مشکلات نذاشت
وارد مجادله،مناظره یا مباحثه شما بشم
مثل اینکه 135 تحقیقات لازمو انجام دادن
البته این باعث شد بعضی ها در مباحثه از حالت اماتور بودن
کمی پیشرفت کنن
نشون دادن به غیر فارسی میتونن به زبانهای دیگر هم جمله سازی کنند
اما در بعضی تشخیص ها ضعیف هستن
اما در کل خوب بود هدف ایجاد حرکت و جنبش بود
اما مثل اینکه جنبش ملکولی حاصل شد
تبریک میگم تو این مجادلتون سعی کردید اخلاقو رعایت کنید
مجادله جنابان عالی مستمر!!!!!
خانم كاظمي حالا مگه چي شده ؟؟ اين قدر جو گير شديد
الكي بحث داغ شد به خودتون نگيرين
رك بگم بعضي از توصيه هاتون اصلا به دلم نچسبيد
135 به نظر من اوني كه بايد برا خودش متاسف باشه شما نيستيد بلكه……بعدا ميگم
شنیده می شود از آسمان صدایی که…
کشیده شعر مرا باز هم به جایی که…
نبود هیچ کسی جز خدا،خدایی که…
نوشت نام تو را، نام آشنایی که…
پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیدهی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر میداشت
چرا که روی زمین واژهی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژهها کشیده تو را
گمان کنم که تو را، اصلاً آفریده تو را
که گرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایهی آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه جهان را پر از عفاف کند
کتاب زندگیات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد
در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاکمالتکاثر بود
درون خانهی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابیطالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانهی مولا به پایت افتاده است
به حکم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد… تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربانِ علی!
به نان خشک علی ساختی، به جان علی
از آسمان نگاهت ستاره میخواهم
اگر اجازه دهی با اشاره میخواهم
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
کنار شعر دو رکعت، نشسته بنویسم
شکسته آمدهام تا شکسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری کن و این بار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم که هنوز است بیقرار توایم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم
کنار حضرت معصومه[س] در کنار توایم
فضای سینه پر از عشق بیکرانهی توست
“کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست”
** **
شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد
وجود داشتنت را عدم چه می فهمد
دل سیاه، صفای حرم چه می فهمد
حضور مادریت را شلمچه می فهمد
شده است نام تو سربند هر جوان شهید
تبسم تو تصلای مادران شهید…
استاد سید حمیدرضا برقعی از کتاب طوفان واژه ها!!!!
سال روز ولادت حضرت فاطمه سلام الله را ابتدا به پیشگاه یوسف زهرا، امام زمان(عج) و سپس خدمت شیعیان و محبان ایشان تبریک عرض می نمایم
سلام
برشما هم متقابلا ميلاد بانوي خوبيها و پاكي ها مبارك
ايشالا اين روز برا همه شاد و به ياد ماندني باشه به دور ازهر گونه تجملات آسيب زا!!
بقول بزرگی ،فاطمه فاطمه است .
سلام
عیدتون مبارک
یک سوال :چرا این namo از قول خودش
حرفی، ایده ای نداره که بزنه؟، همش نقل قول میکنه
از ویژگیهای خانواده مهدی باور، شناخت آسیبها و آفتهای نگه داشتن خانوادگی در دوران آخرالزّمان، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیبها و آفات آخرالزّمانی و جایگزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.
نابهسامانی عاطفی در روابط خانوادگی
از مهمترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
«در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود.2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند.»5
شهوتگرایی و لذّتجویی
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد:
«همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6
زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.11
بیغیرتی خانوادگی
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند:
«مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند).»12
زنپرستی
یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است:
«(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند.»15
مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است:
«وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»16
آشناگریزی و همسایه آزاری
از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است:
«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .17 همسایه به همسایهاش آزار و اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.18 و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند.»19
حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند:
«هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.21 در آن زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل مینماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند.»22
پینوشتها:
٭ منبع: خانواده و تربیت مهدوی،ص 39 الی 45، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.
1. اصول کافی، ج8، ص41.
2. همان.
3. بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.
4. إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433..
5. الملاحم و الفتن، ص 38.
6. اصول کافی، ج8، ص42.
7. من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.
8. همان.
9. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.
10. همان.
11. همان.
12. إلزام الناصب، ص195.
13. بشار\ الاسلام، ص 132.
14. إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.
15. اصول کافی، ج 8، ص 38.
16. جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.
17. بحار الانوار، ج 52، ص 263.
18. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.
19. اصول کافی، ج 8، ص 40.
20. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.
21. اصول کافی، ج 8، ص 40.
22. وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348
http://www.mouood.org/home/item/3916
سلام
یه کتاب خوب هست به درد زنان عالم هم بیشتر می خوره
زن منتظر و منتظر پروری
اون روزا که من مدیر فرهنگ دانشگاه بودم روز زن به خانمای دانشگاه دادیم منتظر بشن و منتظرپرور
حتما شدن!!!!
سلام
حتماً هم منتظرن هم پروریدند!!!!
سلام
حالا شما استفاده کنید، شاید اثرگذار بود چه معلوم؟؟؟؟
تعریض من به خانمای دانشگاه نبود به نگاه مدیر فرهنگی سابق دانشگاه بود که با هدیه دادن قران به اساتید و صحیفه سجادیه و زن منتظر به خانمها در پی کار فرهنگی بود!!!
سلام دوباره
به ما که ندادید ببخشید این چند هزار دانشجوی دختر دانشگاه خانم نبودند؟؟؟؟
من کلاً به مسئولین همه جا اعتراض دارم چه قبل از این چه بعد از این چه فعلی!!!
.
.
.
خیلی راحته آدم مسئول جایی نباشه و از مسئولین انتقاد کنه این لذت نقد خارج از گود رو خدایا از از من نگیر!!!
سلام استاد
سلام دوستان
یک سوال نظرتون راجع به این سخن حضرت علی چیه؟
بیان حضرت علی (ع) نسبت به زنان(وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا)زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست”
نهج البلاغه حکمت238
موفق باشید
سلام
سلام خانم کاظمی خوب هستید؟ و اما بعد
من از نهج البلاغه مرحوم محمد دشتی صفحه 485 می نویسم.
مسئولیة العیال و قال علیه السلام:
الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا
ترجمه مرحوم محمد دشتی مسئولیة العیال رو مشکلات تشکیل خانواده [عیال: خانواده] ترجمه کرده و این حکمت رو جزء موضوعات اخلاقی اجتماعی اورده. و در ادامه داریم:
و درود خدا بر او، فرمود: زن و زندگی، همه اش زحمت و درد سر است و زحمت بارتر این که چاره ای جز بودن با او نیست.
تو پاورقی داریم: این جمله ضرب المثل است چنان که در فارسی می گویند، زن و فرزند درد سر است و بی درد سر هم نمی شود زندگی کرد. یعنی ازدواج مسئولیت آور است اگر می خواهی آزاد باشی تشکیل خانواده نده.
همینطور که از نام کتاب پیداست نهج البلاغه کتابی است که جملات به اختصار توش بیان شده و معانی آن از لفظش بیشتره یعنی همان ایجاز البته ایجاز از نوع پسندیده آن.
کلمه زن که به کار رفته رو با توجه به ویژگی ایجاز گونه کتاب، باید جزئی از کل که خانواده است و تشکیل خانواده هم از عهد و پیمان مرد و زن که هسته اصلی خانواده اند شروع می شود گرفت. این روایت و حکمت رو اگه عقلانی نگاه بهش بکنیم حتماً خودمونم تصدیق می کنیم که تشکیل خانواده همه مدل درد سری داره و حالا با توجه
به سفارش و تأکید دین اسلام و آیات و روایات که تشکیل خانواده توش توصیه زیادی شده و این امر رو از سنتهای نبوی میابیم. خب حالا که اینقدر بهش تأکید شده و کاریه که معصومین بی برو برگرد همه انجام دادند به حکم توصیه دین چاره ای هم از انجام و دردسرش نیست.
بازم تأکید بکنم که نهج البلاغه سرتاسرش مملو از صنایع ادبیست زیاد تحت اللفظی ترجمه اش نکنیم. ببخشید حال زیاد گشتن نداشتما.
یاعلی
آقای کاظمی این همه روایات هست، چرا این روایت را آوردی!؟ فکر نمی کنی که ممکنه بعضی از خانمها تفسیر منفی در دهنشان ایجاد شود.
از میان124000 پیامبر، جرجیس را انتخاب کردی!؟
اینم بگم که کلمه شر همون درد سر تشکیل خانواده است البته تشکیل خانواده کنار شرش خیر هم داره که چون خیر دنیایی و آخرتیش بیشتره دین بهش توصیه کرده به اشکال و الفاظ مختلف مثل خیلی از کارهایی که سختی و شیرینیش تو امه و چون شیرینیش بیشتره و خیر مادی و معنویش، برا همین بهش توصیه شده. مثلاً جهاد در راه خدا
حالا یاعلی البته اگه باز چیزی یادم نیاد!!!
سلام
“از میان۱۲۴۰۰۰ پیامبر، جرجیس را انتخاب کردی!؟”
سلامnamo هیچ خانم معتقدی تفسیر بد درمورد سخن اسوه عدالت نمیکنه فکر نمیکنی تعبیر خوب و مؤدبانه ای نیوردی واقعاً چطور به خودت اجازه دادی چنین جمله ای رو به کار ببری و با احساسات همه بازی کنی؟؟؟؟ اوردن این مثل جای خودش رو می طلبه. عقیده شما هر چی که هست محترمه اما لطفاً نسبت به این توهین اعلام موضع بشه توسط دوستان.
آقای دکتر! لطفاً صرفاً تماشاچی کل کل ایشون نباشید ایشون با این بیانشون پا رو از حد فراتر گذاشتند.
ضمناً
آقای کاظمی کیه؟ ایشون سرکار خانم کاظمی هستند که تا جایی که من می شناسمشون انسان فوق العاده منطقی و معتقدیند یه شبهه ایه که پیش میاد و پرسیده می شه و جواب داده می شه انشاءالله توسط دوستان. اینجا جای کل کل نیست لطفاً رعایت کنید.
سلام اومدم بگم مورد داشت تأیید نشه اما تأیید شده بود.
من به جرجیس نبی کاری نداشتم احترام انبیا واجب فقط منظورم موارد کاربرد ضرب المثل بود بعضی ضرب المثلا با تعابیر خوبی ساخته نشده و مورد کاربردشم خوب نیست مثل این.
ميان پيغمبران جرجيس را انتخاب کرده !
حتما اين ضرب المثل را شنيده ايد؟ آيا مي دانيد ريشه اين ضرب المثل از كجاست و در چه موقعي مورد استفاده قرار مي گيرد.
استفاده و استناد عبارت اين ضرب المثل موقعي است که مخاطب در انتخاب مطلوبش بي سليقگي نشان دهد و آنچه را که کم فايده و بي مايه تر باشد انتخاب كند.
اما در باره ريشه آن دو حكايت نقل شذه است كه به هردو مورد آن اشاره مي كنيم.
1- مي گويند روباهي خروسي را از روستايي ربود و با عجله به سوي لانۀ خود مي رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت: صد سكه مي دهم که مرا خلاص کني. روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت: حال که از خوردن من چشم نمي پوشي خواهشي دارم که توقع دارم آن را برآورده کني. روباه گفت: چه خواهش و آرزويي داري؟ خروس گرفتار که در زير دندانهاي تيز و برندۀ روباه به دشواري نفس مي کشيد جواب داد: اکنون که آخرين دقايق عمرم سپري مي شود آرزو دارم اقلاً نام يكي از پيامبران مثلا حضرت نوح را كه يکي از انبياي عظام است بر زبان بياوري تا شايد به حرمت آن پيامبر خدا ، سختي جان کندن براي من آسان شود. البته مقصود خروس اين بود که روباه به محض آنکه دهان گشايد تا کلمه اي بگويد او از دهانش بيرو افتد و بگريزد و خود را به شاخۀ درختي دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرآمد مکاران است به قصد و نيت خروس پي برده و گفت: جرجيس، جرجيس و با گفتن اين کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهايش بيشتر فشرده شد و استخوانهاي خروس به کلي خرد گرديد. خروس نيمه جان در حال جان كندن گفت: لعنت بر تو، که در ميان پيغمبران جرجيس را انتخاب کردي.
2- راجع به اين ضرب المثل روايت ديگري هم در نقل شده است .
جرجيس نام پيغمبري است از اهل فلسطين که پس از حضرت عيسي بن مريم به پيغمبري مبعوث گرديده است. بعضي وي را از حواريون مي دانند ولي ميرخواند وي را از شاگردان حواريون نوشته است و برخي نيز گويند که وي خليفه داود بوده است.
جرجيس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف مي کرد. در سرزمين موصل به دست حاکم جباري به نام داذيانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذيانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را مي کشتند اما به فرمان الهي زنده مي شد تا آنکه عذابي در رسيد و همۀ کافران را از ميان برداشت.
عطار مي نويسد: او را زنده در آتش انداختند، گوشتهايش را با شانۀ آهنين تکه تکه کردند و چرخي را که تيغهاي آهنين به آن نصب کرده بودند از روي بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشي که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند
اما جرجيس چرا ضرب المثل شده است . علت آن اين است كه در ميان چند هزار پيامبر مرسل و غيرمرسل که براي هدايت و ارشاد افراد بشر مبعوث گرديده اند گويا تنها جرجيس پيغمبر صورتي پر چين و چروك و نازيبا داشت. جرجيس آبله رو بود و يک سالک بزرگ بر پيشاني- و به قولي بر روي بيني- داشت که به نازيبايي سيمايش مي افزود.
با توجه به اين خصوصيات اگر شخصي در ميان يک صد و بيست و چهار هزار پيغمبر به انتخاب جرجيس اقدام کند، بخاطر اين انتخاب ،اين ضرب المثل را مي آورند.
http://mo-khosravi.blogfa.com/post-294.aspx
آقا یا خانم 135 گفتم که ( ” ممکنه ” “بعضی” ازخانمها ) و اما راجع فرمایش حضرت می توان گفت این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه. در نتیجه این نه خصوصیتی برای زن است و نه به حقیقت زن بر میگردد بلکه حقیقت زن انسانیت اوست و ملاک ارزش آن هم تقوی الله است. « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ »” گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست”
در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. و در این جهت زن و مرد فرقی ندارند .قرآن حقیقت هر انسانی را روح او دانسته و بدن را ابزار وی میداند.
سلام
135 مثل 110 انقدر تابلو هست که نخوام بگم و تأکید کنم که من خانم 135 هستم از لفظ آقا درمورد خودم اصلاً خوشم نمیاد تکرار نشه هر چند ملاک، انسانیت انسانه مطمئناً. این 1
بعدم این توجیه شما رو هیچ کس بهش از نظر علمی و عقلی و نقلی بهایی نمیده یعنی چی که “این کلامی است که حضرت با مردان و از جهت جایگاه شوهر در مقابل زن فرموده است و اگر شرائطی بود که زنان نیز گلایه یا مطالبی از مردان عرض می کردند و جا داشت، ممکن بود حضرت همین کلام را برای زنان بفرماید که الرجل شر کله و شر ما فیه انه لا بد منه”؟؟؟ اونوقت فکر نمی کنید همون بعضی خانما که اینجا اصلاً رفت و آمد ندارند بگن بهتون: حالا که حضرت برعکسش رو نگفتند؟؟؟!!! اصلاً ممکن بود این کلمه ممکن یعنی چه ما با قطعیات کار داریم لطفاً نظر 11 و 13 رو بخونید و اگه نقدی دارید بگید من کاملش کنم.
یاعلی
سلام
مختصرا عرض شود كه
1- به نظر ميرسه اين آقا يا خانم namo همه را گذاشتن سر كار
2- بحث جالبيه با اين صحبتا به اطلاعات عمومي من يكي كلي اضافه شد اما آخرش چيزقانع كننده اي گيرم نيومد
3- خانم كاظمي نظر خودشون را بفرمايند بد نيست استفاده ميكنيم
4- لابلاي حس روز زن و اين داستان تحويل گرفتن خانما ، خانم كاطمي خيلي بد موقع ضد حال زدند حالا اين همه مطلب ….
5- به نظر ميزسه اين گونه مطالب و قول ها را نبايد بدون توجه به مباحث قبل و بعد آن و يا حتي دلايلي كه حضرت با توجه به بعضي از شرايط و موقعيت ها چنين فرمايشاتي را داشتند، تفسير نمود و توضيح داد
6- مشتاقانه منتظر نتيجه بحث هستيم
سلام
ولی به نظر میاد خانم کاظمی بیشتر علاقه دارن که همه رو بذارند سر کار!!!!
تا جایی که برا من میگفتند اونروزا ایشون تو کار بحث و پاسخ به شبهات بودند
سر کاریم بیخیال
اصلاً از همه بیشتر خود آقای دکتر ملت رو می ذارن سر کار برای این که به همه ثابت بشه:
“یک سوال داشتم از شخص آقای دکتر ببخشید نظرتون راجع به این سخن حضرت علی چیه؟
بیان حضرت علی (ع) نسبت به زنان(وَ قَالَ ع: الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا)زنان همگی شر هستند واز همه بدتر اینکه چاره ای از آنان نیست”
نهج البلاغه حکمت۲۳۸”
سلام
من نظری ندارم
نظر امام (ع) همینه.
همینه؟؟؟ کذومه؟؟؟ ترجمه مرحوم دشتی و نگاه ادبی و علوم بلاغی و ایجاز گونگی به متن نهج البلاغه و خصوصاً این حکمت یا نه همون ترجمه ای که خانم کاظمی اوردند؟؟؟
شما که تو نهج البلاغه زیاد کارای تحقیقی و پژوهشی انجام دادید چرا صریح نمی فرمایید؟؟؟
من ول کن نیستم
سلام
من نظرم همونه
من در حوزه تخصصم نهج البلاغه پژوهی کردم
مثلا تربیت سیاسی در نهج البلاغه یا تربیت جسمانی
این چه ربطی به مجادله شما داره؟
135
One voice can speak with wisdom
و آن حضرت فرمود: همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چاره اى
مِنْها.
نيست. (منظور زنانى هستند كه تعهّد و وفا و حيا و صفا ندارند.)
ترجمه حسین انصاریان(نپسندیدم)
همه چيز زن، ناپسند و بد است
پس صيد انسان، نشان ورد است
و بدتر نهادى كه در ذات اوست
بجان و دل مردمان روبروست
بود آن، كز او، در زمانه گزير
نمىباشد و راه چاره پذير
نبد نام گوینده ترجمش!!!!!! خوب نیست
ttp://www.hawzah.net/FA/QuestionView.html?QuestionID=8999
این آدرس هم مربوط به قولی بود کهnamoاورد که اگه رفتید که هیچ ولی نرفتید این رو بگم که تو این مقاله از جهات مختلفی شر بودن عیالات مطرح شده یکیش رو اوردند بقیه اش هم کم و بیش تو ترجمه ها هست.
زن، ضرورت زندگي
امام علی(علیه السلام) فرمودند:
الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا ؛
زن ضرورت زندگي و از همه جهت آسيب پذير است، و آسيب پذيرتر، زندگي بدون اوست.
نهج البلاغه، حکمت 230
http://rasekhoon.net/hadis/show-19313.aspx#comments
در حكمت 230 نهج البلاغه آمده است: «المرأة شر كلها و شر ما فيها انه لابد منها» پاسخ شما چيست؟
در پاسخ به اين سؤال دو نكته حائز اهميت است:
1. طبق روايات، زن خوب از تمام خوبى ها برتر است. امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «أكثر الخير فى النساء»؛ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، مجلدات 30، ج 20، ص 24.؛ «بيشتر خوبى ها در زنان است». و زن بد نيز از تمام بدى ها بدتر «المرأة شر كلها».
همان گونه كه ملاحظه مى شود در نگاه اول به نظر مى رسد كه بين روايات تعارض باشد در حالى كه چنين نيست. زيرا شأن نزول بسيارى از اين روايات به دليل سؤالاتى بود كه از ائمّه عليه السلام مى شده و آن بزرگواران بنا بر شرايط و موقعيت هاى مختلف گاهى جواب هاى به ظاهر متضاد مى دادند. امّا همگى بيان گر واقعيت ها و در حقيقت راهنمايى ها و روايات امامان عليهم السلام مانند تابلوى راهنمايى و رانندگى در جاده هاست. براى مثال تابلوى سرازيرى و شيب تند، به معناى بدى راه نيست اما راننده بايد توجه داشته باشد كه اگر تند براند، احتمال تصادف و سقوط در درّه هست. مردان نيز بايد توجه داشته باشند دل ربايى ها و زيبايى هاى زنان آنان را مجذوب خود نسازد و آنان را در سراشيبى تند زندگى قرار ندهد. نگرش اصيل و اصلى اسلام به زن به عنوان نعمتى الهى است كه استعدادهاى فراوانى در وجود او به وديعه نهاده شده است. و اگر اين استعدادها در مسير هدف آفرينش و طاعت و بندگى خدا باشد، بيشترين خير و خوبى را در بر خواهد داشت. ولى اگر همين استعدادهاى فوق العاده در غير مسير هدف خلقت و اطاعت و عبادت خداوند قرار گيرد، زمينه ساز فساد و تباهى براى خود و جامعه خواهد بود.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «… ليس للمرأة خَطَرٌ لا لصالحتهن و لا لطالحتهن، أما صالحتهن فليس خطرها الذهب والفضة، بل هى خير من الذّهب والفضّة، و اما طالحتهن فليس التراب خطرها بل التراب خير منها»؛ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، مجلدات 30، ج 20 ص 47.؛ «زنان قابل ارزش گذارى نيستند، نه صالحشان و نه گمراهشان. اما صالح ايشان با طلا و نقره قابل قيمت گذارى نيستند چون ارزش آنان بيشتر از طلا و نقره است. و گمراهشان با خاك قابل قيمت گذارى نيستند چون خاك با ارزش تر از آنان است».
2. مقصود اميرالمؤمنين عليه السلام در اين روايت، هشدار به مردان است كه در نحوه برخورد و معاشرت با زنان به گونه اى عمل نكنند كه از اهداف خويش باز بمانند و به طور دائم مشغول معاشرت با زنانشان باشند كه اين معاشرت دائمى و سرگرم بودن افراطى شر خواهد بود زيرا مانع رسيدن آنان به اهدافشان خواهد شد. امّا از سوى ديگر لازمه زندگى، همراهى و همنشينى با آنان است. (حقوق زن، سيد ابراهيم حسينيhttp://hoghogh.porsemani.ir/node/1018
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=15505
اینم یکی دیگه مارفتیم بیخیال بشیم
یاعلی
سلام
آفرين به 135 كه ول كن ماجرا نيست شما پيدا كن ما ميخونيم!
فكر كردم فقط در پيدا كردن دسته گل مهارت داريد ديدم نه انگار كلا موتور جستجوگرت در همه زمينه ها به كاره
در ضمن استاد محاله شما نظري نداشته باشيد چرا اين قدر محافظه كارانه برخورد ميكنين؟ نكنه مي ترسين؟!!!!!
سلام
تازه متوجه شدم قصد گوینده این مطلب هم به پا کردن جنجاله واقعاً برا خودم متأسف شدم البته خوبه که اون نوع جنجالی که شاید تو این بحثا انتظار میره بشه نشد و دیگه این که بگم خانم کاظمی تو بحث نتونستند باشند وگرنه می بودند. آقای دکتر هم عمراً نظر بدن حتی یه برایند هم از آنچه که میدونند و فکر میکنند نمیدند امیدوارم هیچوقت دیگه تو یه بحث اینطوری وارد نشم.
خدمت دوستانی که واقعاً پیگیر مطلب بودند بگم که حتماً به آدرس آخریه که گذاشتم رجوع کنند چون اصل روایت اونجا زیر سؤال رفته و سند روایت ضعیف دونسته شده.
التماس دعا یاعلی
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=17941
سلام دوستان
چه بحث داغی راه انداختید، خوب من
یک بحثی را پیش کشیدم اما متاسفانه مشکلات نذاشت
وارد مجادله،مناظره یا مباحثه شما بشم
مثل اینکه 135 تحقیقات لازمو انجام دادن
البته این باعث شد بعضی ها در مباحثه از حالت اماتور بودن
کمی پیشرفت کنن
نشون دادن به غیر فارسی میتونن به زبانهای دیگر هم جمله سازی کنند
اما در بعضی تشخیص ها ضعیف هستن
اما در کل خوب بود هدف ایجاد حرکت و جنبش بود
اما مثل اینکه جنبش ملکولی حاصل شد
تبریک میگم تو این مجادلتون سعی کردید اخلاقو رعایت کنید
مجادله جنابان عالی مستمر!!!!!
خانم كاظمي حالا مگه چي شده ؟؟ اين قدر جو گير شديد
الكي بحث داغ شد به خودتون نگيرين
رك بگم بعضي از توصيه هاتون اصلا به دلم نچسبيد
135 به نظر من اوني كه بايد برا خودش متاسف باشه شما نيستيد بلكه……بعدا ميگم