دوست داشتن ادما قصه عجیبیه بعضیا میان و میرن بعضیا وقتی اومدن به این راحتی نمیشه بیرونشون کرد بعضی میان تو دل ادم هم میشینن اما نمی تونن خودشونا تو موقعیت های جدید حفظ کنن. در هر صورت میشه این قصه را رو پیوستار مشخص کرد کی؟ کجاست؟ بعضیااومدن محکم و استوار. محبتشون تا به ابد با ادمه. وقتی هر اتفاقی میفته پوست جدیدی میندازن حس جدیدی به ادم میدن. ادم ممکنه به خودشه بباله کیا را دوست داره. همنوایی ادما تو موقعیتهایی که داره حتی فکرایی که به هم شبیه. شاید این روزا درگیر کارهای زیادی باشم که حتی سر زدن به دانشگاه و حتی مرکز مشاوره و حتی یه وقتایی باید بگی همه جا!!! را ممنوع کرده اما بعضیا اونقدر دوست داشتنی هستن که نمیشه بهشون فکر نکرد ادمهایی که تا بی نهایت دوست داشتنین ذهن ادما در هر حالتی میگیرن نمیتونی ذهنتا ازشون خالی کنی نمیشه از فکرت بندازیشون بیرون نمی تونی خط بکشی روشون ادمایی که با تمام وجود همراهتند همه چیزشون مثل خودته وقتی باهاشونی احساس ارامش می کنی حتی جنس شادیاشون و ناراحتیشون؛ بغضشون و خنده شون، همیشه همرنگ تو شده نمیشه جار نزد و نگفت که دوستت دارم تا بی نهایت همراه ارزوهات میمونم تا بینهایت. جسارت برتری جویانه عاشقانهات رو به علم، تقبیح عاشقانه سنگدلان عقده ای فخر فروش را، تلاش و جسارتت برای به زانو درآوردن تیره دلان منحرف را، عشقت به فروتنی و خشوع که باورهای گذشته خودم را در گذشته های نزدیک و دور به یادم می آورد و نگاه پر ازامیدت رو به آسمان، نگاهی که قرار است تردید خسان و ناکسان را بشوید و ثابت کند که انسانهایی وجود دارند فراسوی همه آنهاو حتی بارانهایی که از دیدگانت فرو می ریزند را تحسین می کنم تا بی نهایت. یادت باشد برای تمام دعاهایت چه آنها که نوشته ای و چه آنها که بر کاغذ رنگ نوشته نگرفته آمینی به بلندای همه آسمانها و به گستردگی هستی اماده کردم از جنسی عشقی که به شفافیت و پاکی خودت است و باورهایت که همه از جنس بلور و من عاشقانه به خود می بالم که دوستی دارم دوست داشتنی تا بی نهایت، دوستش می مانم تا بی نهایت، باورهایش باور من است تا بی نهایت دعاهایش را آمین می گویم تا بی نهایت و برای شدنش تمام کارهایم را زمین میگذارم تا پیوستگیش را با پیوستگی و دلبستگیش را که با آزادگی همراه است با همان دلبستگی و آزادگی به رنگ خودش جواب داده باشم. یادت باشد و بماند در هر موقعیتی که باشم و باشی دوستت دارم تا بی نهایت
سلام
شما يه جوري مينويسيد كه آدم نميتونه نوشته هاتون را عادي بخونه شما از احساسات زيباي خودتون مي نويسيد از اون چيزايي كه تفسير قلب و دل خودتونه اما اونقدر دلنشينه كه براي هر كسي ميتونه تداعي كننده احساسات ناب و پاك باشه هر كسي به تناسب شرايطي كه داشته و داره در موقعيت هاي خاصي قرار ميگيره كه دل نوشته هاي شما براش ميتونه يه مصداق كاملا ملموس باشه و شايد رمز دلنشين بودن متن هاي شما در همينه و اينكه از جنس دلهاييه كه خيلي به هم نزديكن …حتما كسي نميتونه از ظن خودش يار كسي بشه مثل اينجا اما اگر مثلا ما در اين خصوص نظري ميديم و ابراز احساسي ميكنيم حقيقتا چون جنس حرفاتون به جنس دلهاي ما نزديكه………
و ادم با بعضي از اين دلنوشته ها ناخودآگاه گريه ميكنه هميشه يكرنگي و صفاي دله كه به خيلي كسا و خيلي چيزا رنگ و جلا ميده و اونا را ارزشمند ميكنه اين صفا در اين متن به بهترين شكل ممكن تجلي پيدا كرده و خوش به احوال اون دوستي كه دوستي چون شما داره قيمت نميشه تعيين كرد از بس ارزش بالاست
قبلا مواقعي كه با خوندن مطالب زيباي شما شور و هيجاني حاصل ميشد برام جالب بود كه شما اين طوري هستيد و چرا بعضيا اينطوري اينقدر با صفا ميشن ؟چندين بار كه توي اون طبيعت ناب و بي نظير قرار گرفتم و فضاي بي نظير اونجا منو جاهايي برد كه گمان نمي بردم جواب سوالاتم را گرفتم كه جز اين نميتونه باشه….
هم به شما تبريك ميگيم هم به اونايي كه غبطه جايگاه اونا در دل و فكر شما امشب اشك ما را هم جاري كرد ….
دلتون شاد و پر از احساسات ناب باشه ايشالا
سلام یعنی تمام داشته های منا باید در کودکی من اونم تحت تاثیر محیطی که بزرگ شدم تفسیر کنید منکر اونجا و نقش پر رنگش و شرایطش تو جسارتم و خلاقیت نیستم اما نوشته ها و خیلی چیزای دیگه تو جاها و کسای دیگه هم باید دید.
اتفاقا اینکه من امشب با دعای کسی همراهی کردم نشون میده ادمایی هستن که ادم تکون میدن همراهیش میکنن تو بدترین موقعیتها ( حداقل تو ظاهر دنیویش منظورمه) و خواسته هایی دارن به رنگ شما تردیداتونا پاک می کنن تصمیمات و تدبیراتون تایید میکنن اینا حس عجیبی به ادم میدن و برای ادم یه تجربه اوج در معنای حقیق خودش رقم میزنن تجربه ای که قبلا حس نکردی حالی که قبلا نداشتی خوب اینا صفای باطنا زیادتر می کنه
سلام
هميشه طرفدار اعتدالم چه در گفتار چه در رفتار از قدرت قضاوت صد در صدي هم كه نميشه برخوردار بود اما گاهي به يه چيزايي به دليل تجربه يا حس دروني و يا واقعيت هاي ثابت شده اعتقاد و ايمان پيدا كرديم و بر اون اساس نظري ميديم
قطعا عوامل متعددي در سرمايه بزرگي چون دل صاف و پاك و صفاي باطن نقش دارند حداقل با آدماي زيادي كه در طول عمرمون برخورد داشتيم اين قضيه برامون جا افتاده تو كتابا هم زياد خونديم كه هم محيط و هم وراثت توي شكل گيري شخصيت آدما نقش دارن اينكه چرا بعضيا شكل گيريشون ضعيف بوده مسلما يا به ضعف محيط و يادگيريهاشون برميگرده يا وراثت يا هر دو و به همون نسبت برا اونايي كه اين شكل گيري قوي تر بوده يكي از اين دو علت يا هر دو قوي بوده و چيزي كه واضحه اينه كه مقدمه و شروع اين صفا اونم در دوراني كه قلب مثل يك لوح سفيده خيلي مهمه و البته با وجود مهم بودن تنها يه بخشي از قصه اس بنابراين استاد من اگر جسارتا حرفي زدم نه به منظور ارتباط قطع و يقين بلكه به منظور تاكيد تاثير محيط بر شكل گيريهاي اوليه كه ماندگاريشون چون نقش بر سنگه بودوگرنه همه آدماي رشد يافته اونايين كه وقتي در محيط هاي مختلف قرار ميگيرن به دليل همون خشت صافي كه از اول نهاده شده در يافت هاشون دريافت هاي خوب و مثبتيه به طوري كه دايما شرايط جديد فرصتي ميشه برا رشد و تعالي بيشترشون