به صاحبان اصلی انقلاب
به بغض فرو خورده یک عزیز و باورهایش که تا قیامت با من خواهد ماند و هنگامه ای که خواهد آفرید!
حسابش رفته از دستم که امروز
دُرُس چن روزه نیستی دیگه پیشم
دُرُس چن روزه دور از چشم مامان
با قاب عکس تو هم گریه میشم
دُرُس چن روزه که عطر سلامت
نپیچیده یه بارم توی خونه
که رو لبخند تو، تو قاب عکست
میریزه اشکای من دونه دونه
کدوم دستی تو رو از من جدا کرد؟
الهی که…الهی که بمیره
مامان میگه دعاهام مستجابه
مامان میگه که آه من میگیره
همه میگن که این کارا همیشه
کار روباه پیره، کار گرگه
توی نقاشیام رنگش سیاهه
همه میگن یه شیطون بزرگه
باباغصه نخور، این درد دل بود
توی نقاشیام فردا قشنگه
نگهدار تا همیشه خندههاتو
بدون فردای آرمیتا قشنگه
گر دور زمان این همه نامرد نمیشد /در جمجمه شیر ؛شغال آب نمیخورد “