پا به پای کودکی‌هایم بیا
کفش‌هایت را به پا کن تا به تا

قاه قاه خنده‌ات را ساز کن
باز هم با خنده‌ات اعجاز کن

پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو

بچه‌های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر

خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی

طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان

مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم

یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما

قصه‌های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ

غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده‌های کودکی پایان نداشت

هرکسی رنگ خودش، بی‌شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود

ای شریک نان و گردو و پنیر!
همکلاسی، باز دستم را بگیر

مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست؟

حال ما را از کسی پرسیده‌ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده‌ای؟

حسرت پرواز داری در قفس؟
می‌کشی مشکل در این دنیا نفس؟

سادگی‌هایت برایت تنگ نیست ؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟

رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟
آسمان باورت مهتابی است ؟

هرکجایی، شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان

باز باران، با ترانه گریه کن !
کودکی تو، کودکانه گریه کن!

ای رفیق روز های گرم و سرد
سادگی‌هایم، به سویم باز گرد!

10 thoughts on “براي تو!

  1. سلام
    اين شعر خيلي ساده اس نميشه گفت چه جوريه كه آدم را دنبال خودش ميكشونه و باعث ميشه خاطرات قشنگ مثل يك نوار از ذهن ادم بگذره ( من چندين بار خوندمش )
    حستون جالبه……اينكه چرا اين شعر با اين حال و هوا را انتخاب كرديد !
    كاملا متفاوت !

    شاعرش را هم بفرماييد

  2. خيلي عجيبه
    يكي (؟ ) اينجا يه سوالي ميپرسه دكتر جواب نميدن بعد در ايميل يكي يه جايي يه نفر ديگه جوابشو به اون يكي ميگه ( آدم متوجه نميشه چي به چيه !!!!!!! )
    هرج و مرج ديده بوديم اما نه ديگه تا اين حد!!!!!!!!!!

  3. البته بماند كه اون فرد جوابگو لطف كردن جوابيدن چون يه سرچي كرديم چيزي عايدمون نشد
    حيف كه اينجور چيزاي مثبت قاطي هرج و مرج طلبي يه مقدار ديده نميشه اينه كه حق بعضيا !!!!! يه كم ضايع ميشه

  4. خوبه که ادم سکوت کنه
    حداقل حسنش این بوده که به دیگران فرصت داده
    با توجه به مشغله شدید بعضی وقتها امکان پاسخ نیست فقط امکان تایید هست
    همون شب که شعرا گذاشتم باید شاعرشم می نوشتم قصور از منه

  5. سلام
    سكوت شما را اصلا دوست ندارم!!!
    نه دكتر چه قصوري؟ شما كه كلا بي تقصير هستيد!!!!!!!
    ( خواهشا حلال كنيد اين قضيه بي تقصيري شما يه جورايي خيلي جدي شده و توي مباحثه هاي ما پررنگ گرچه ما طرفدار بي تقصيراييم و از شما در غيابتون به شدت دفاع ميكنيم اما خب گاهي هم يه ذره به يه سمت ديگه ميريم شما ببخشيد ديگه )

  6. طرف میگه: “اختیار دارید هرج و مرج طلبی از خودتونه! مثبتی هم از خودتونه اصلاً من نه اینو میخوام نه اونو…”
    اینا اثرات بی جنبگی اون بنده خداست تو خوندن بعضی شعرا که خیلی دوست داره یا که میشناسه. اینکه خوبه تو کارشناسی رقابت سر گفتن اینکه فلان شعر از کیه یا خوندن یه شعر با ربط به بحث انقدر قشنگ بود! تازه اون بداهه سر کلاس بود! خیلی شیرین بود.
    معذرت از مدیر وب که بی تقصیرن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *