این روزا فکر میکنم دوباره متولد شدم. تو زندگی ادما بخش مهمی از زندگی را اشتباهاتی پر میکنه که بعضیاشون ممکن تا اخر عمرم قابل جبران نباشن، هر چند وقتی اتفاقی افتاد کاری نمیشه کرد. بعضی وقتا ادم با یه تصور وارد یه قضیه میشه اما نتایج و پیامدها دقیقا نقطه مقابل اون چیزی هست که تصورشا می کرد. ادمه دیگه گاهی یادش میره خدایی هست که برای ابراهیم اتشا گلستان کرد و خیلیا را از گلستان دنیا براشون اتش می سازه. تو تمام این اشتباهات، اشتباهاتی که رنج و تنشی برای دیگران درست کردند هیچ وقت فراموش نمیشن. این روزا حس میکنم خدا پررنگ تره همون خدایی که اتیشا بر ابراهیم گلستان کرد و منم به لطف او امیدوارتر. هر چه از دوست باشه هر جور که باشه با کمال میل پذیرایم شاید اتفاقاتی که میفته باید بیفته هر چند ادم نمیتونه بفهمه مگه روزی که بعضی اتفاقات تموم بشه و حتی سالها از اونا بگذره.
این روزا البته لابلای رنج های شاید بی خودی، اتفاقات خوب هم کم نبود خنده ی با تمام وجود دیده بان تو روزای گذشته و حمایت های مردونه بعضی از عزیزان تو سخت ترین مواقع نشون میده که بعضی کارا خوب به نتیجه رسیدند و تلاش یه تیم گمنام بی ادعا و کم تجربه کاری کرده کارستان هر چند انتظار من شاید خیلی بیش از این بود.
الان حس میکنم دعای دوستان تو تمام رنج های این مدت که شاید سر سادگی و بی الایشی من ایجاد شد و نمیدونم کی تموم میشه همراهم بود. حس عجیبی تو بعضی اوقات ادما همراهی میکنه حسی که قابل شناسایی و بیان نیست. ارزو می کنم ادما هیچ وقت گیر دو گروه ادم نیفتن ادمای الوده که همه را مثل خودشون تفسیر و تعبیر میکنند ادمای بی منطق که هیچ درک و شعوری ندارند. بعضی وقتا ادم دوست داره زمان به عقب برگرده اما نمیشه یا دوست داره زمان سریعتر بگذره اینم نمیشه و این هر دو بر رنج ادم اضافه میکنه. شاید ادم یاد بگیره یه چیزاییا که تو کتابا هیچ وقت نیست و ممکنم نیست ادم بتونه برای دیگران بنویسه انچه را که اتفاق افتاده و روح و جانش ریش ریش کرده و این زخم به این زودیا قابل خوب شدنم نیست.
پ ن:
۱- برای لبخندای و حمایتای سید تو تمام کارام خوشحالم. نبود هیچ اتفاقی نمی افتاد هر چند به قول خودش همش لطف خدا بود که اگه اونم نبود نه من بودم نه سید. شاید روز اول خودمونم فکرشا نمی کردیم. اتفاقات این روزا بدجور متحیرم کرده.
۲- یه درد و رنج ممکن سالهای سال با ادم بمونه این رنج فقط با نگاه خاص خدا قابل حله ارزو میکنم نگاه خدا تو همین روزا رو به من باشه با اونایی که دوسشون دارم
۳- تازگی حس میکنم دوباره به دنیا اومدم کاش می شد زندگی از اول نوشت اونقدر که دردو رنجی توش نباش
۴- امروز تلاش کردم یه کار انجام بدم تمام تلاشم بی نتیجه بود نمیدونم حکمت اینکه نقشه هات نقشه بر اب بشن چیه اما هر چی هست خواست خداست پس “گو دل ما خوش مباد گر تو بدین دلخوشی”
۵- این روزا دنبال اینم عدالت چه شکلیه. هر چه بیشتر جستجو می کنم بیشتر رنج می کشم “من که معصوم ترم از همه مظلوم ترم”
سلام
تولدتون مبارک. اما جشن تولد گرفتید آتیش بازی نداشته باشید! آتیش روشن کردن که خوب نیست!
اما چون هیجانش بالاست امتحانش به یه بار میرزه! چهارشنبه میخوام آتیش روشن کنم اونم دوتا! فاصله اش با شما یه ذره ای هست خیالتون راحت اما خوب کاری یادمون دادید ممنون.
فقط یه سؤال: بعد اگه کسی سوخت تو هر جنسیت و نوعی که بود باید خشکش کنیم و بذاریمش تو موزه برا عبرت سایرین؟؟؟
سلام .
حتما عدالت را شما میدونید چه شکلی هست که اینطور فعالیت می کنید( البته فعالیت از نوع سیاسیش)
ورود ذره بینی به مسائل از نوع سیاسیش آدم را حتما نسبت به این سئوال دچار ابهام میکنه…
و امیدوارم رسالت شاگردپروری اساتید نتیجه معکوس نده!
همواره برقرار باشید استاد.
سلام
اتیش خوبه حتی برای من بلاخره یا میسوزونه یا گلستان میشه!!!
من فعالیت سیاسی خودما تعطیل کردم غیر یک پروژه فرامرزی!!!! اونم فقط فرماندش منم می بینید بر خلاف نظرتون من هیچ فعالیتی ندارم!!!! چه ذره بینی باشه چه بزرگ بینی؟؟
در مورد اساتید نمیدونم اما در مورد خودم سعیما می کنم
برقراری از نوع فیزیکیش هست اما در مورد برقراری از نوع انسانیش اتفاقا دارم فکر میکنم خوب داره رنگ می بازه و هر چی اومدیم جلوتر ظاهرا بیشتر هم رنگ خواهد باخت!!!!! اینا حس می کنم شاید یه روزی بیاد یه جور دیگه بشه
سلام استاد.
ببخشید ما میایم نظر میذاریم و اظهار نظرمون خلاف واقع هم هست. شما هم ظاهرا ناراحت میشید.
و ببخشید که منظور شما را نمیفهمیم مخصوصا نوع انسانی را
همواره برقرار باشید البته از نوع انسانی!
سلام یعنی من اگه جواب بدم یا روشنگری کنم ناراحت شدم و سکوت کنم خوبه!!!!
اگه اینجوریه از این بعد سکوت میکنم
سلام
عدالت فیزیکی: قوه قضاییه موجوده، دادگاه هست، تو دانشگاه یه عده دارن مصاحبه میکنن و پذیرش میکنن، یا استادا نشستند که به عدالت نمره بدن، تو دولت دارن بر اساس عدالت تصمیم میگیرن و همه دور هم جمع میشن بالاترش تو مجامع بین المللی سازمان ملل و شورای امنیت مثلاً همه چی برای برقراری عدالت جهانی هست… پس عدالت مظلوم حضور فیزیکی داره.
اما عدالت انسانی: با همین دم و دستگاههایی که وظیفه اجرایی کردن عدالت رو دارن، سر حق ملت در هر قشری و هر جایی رو کم و بیش میبرند و این روز به روز بدتر میشه کافیه حتی بدون ذره بین نگاه کنیم و وقتی غیر انسانی تره که یه عده ظاهراً مذهبی حق کشی میکنن.
*
دکتر اگه این مطلب رو روشن کردم برا این بود که میخوام تو سایتتون حضور داشته باشید. واقعاً گاهی به مطالب و حتی پاسخ دادناتون نیازه. اگه زیاد حرف زدم ببخشید گفتم شاید مفید باشه.
شبتون بخیر و همواره فیزیکی و انسانی برقرار باشید و به امید آمدن عدالت گستر حقیقی(عج)
اما من با سکوت در حد لازمش موافقم.
سکوتی که با محافظه کاری، ترس و انفعال و لجبازی و … یکی نباشه. بعضی وقتها اثرش از فریاد بیشتره
خیلی وقتها هم ممکنه خیلی ها دلیل سکوت ما را نفهمند، هیچ اشکالی نداره، در عوض مطمئن هستیم این طوری اوضاع بهتر پیش میره.
و فکر کنم شاید روشنگریهاتون هم چون با روش سیاسی و اطلاعاتی گفته میشه، ما را بیشتر دچار ابهام میکنه تا روشن…
ببخشید استاد.
خداقوت
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم می خندم
آنقدر می خندم که غم از روی رود……
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ…….
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندیدبر غمی بی پایان……