نظر یکی از دوستان این بود که در کلاسها و تدریس من مطالب پراکنده است و نظم و برنامه درستی نداره؟
خوب خودم قبول داشتم که گاهی حاشیه داریم اما این ادعا را نپذیرفتم
با این همه نظر دانشجویان ما میتونه به حقیقت نزدیکتر باشه
لطفا صادق باشید!
نظر یکی از دوستان این بود که در کلاسها و تدریس من مطالب پراکنده است و نظم و برنامه درستی نداره؟
خوب خودم قبول داشتم که گاهی حاشیه داریم اما این ادعا را نپذیرفتم
با این همه نظر دانشجویان ما میتونه به حقیقت نزدیکتر باشه
لطفا صادق باشید!
سلام استاد
برنامه دارید
معلومه از حرفاتون
اما حواشی گاهی ذهن آدم رو از اصول دور میکنه
البته نقد من اینجوری نیست
منظورم اینه که حرفاتون تو جلسات مختلف یه جوره جسارتن و هی برمیگردیم سرخونه اول
فقط شیوه ارائه متفاوت میشه
یه چیز شبیه این چیزا
سلام
یعنی من همیشه حرف تکراری میزنم؟
سلام
در كلاس درس شما تا من يادم مياد مطالب مختلفي مطرح ميشد كه در نهايت همه به مباحثي ختم مي شد كه سرفصل كتابي بودن كه به عنوان منبع امتحاني همان درس معرفي كرده بودين. شما پراكنده گويي نمي كرديد اما مباحث و بحث هاي مطرح شده به گونه اي پيش مي رفت كه شما دوباره تلاش مي كرديد آن را به مسير اصلي خود برگردانيد. مشكل اساسي اين مسئله هم اين بود كه به غير از كلاس شما، دانشجويان اين رشته فرصتي براي طرح ديدگاه هايشان در باب فلسفه غرب(خصوصا) نداشتند و اساتيد ديگر هم چندان از بحث هايي اينگونه استقبال نمي كردند…
سلام
خاصيت استاد اينه كه هي حرف بزنه و خاصيت دانشجو اينه كه هي سر كلاس چرت بزنه (علي الخصوص كلاساي بعداظهر )تو كارشناسي كه خيلي برو بچه ها اينطوري بودن اما تو ارشد نه والا برو بچه ها دلشون ميخواست بحث كنن و چيزي ياد بگيرن خب البته گاهي هم چرتي ضميمه ميشد
در طول اين دو سه ترم كلاسايي داشتيم كه جدن خشك بودن از شدت خشكي كم مونده بود ترك بردارن اما خدارا شكر كه ترم تموم ميشد
كلاساي حد وسط هم بود برا بد نباشه يه تعاملي صورت مي گرفت
بعضي كلاسا استاد از رو كتاب ميخوند و تفسير ميكرد و برو بچه ها را به جون هم مي انداخت و اونقدر ماهرانه كلاس را گرم ميكرد كه سر دانشجو بند ميشد و وقت ميگذشت
تو بعضي از كلاسا استاد اونقدر چيزاي خنده دار ميگفت و اول از همه خودش مي خنديد اونقدر كه قرمز مي شد و اشك از گوشه چشمش راه مي افتاد دانشجو هم كه از خنده بدش نمياد !!!!!! گور بابا درس
توبعضي كلاسا استاد از راه مي زفت ته كلاس و دانشجو مي اومد جاي استاد و شروع ميكرد مثلا كنفرانس بده اونقدر استاده هيچي نمي گفت كه والا يادمون مي رفت تو كلاسه به جاش يه تمرين استادي جانانه اي ميكرديم برا اينده … دمش گرم عجب استاد ساكتي بود
تو بعضي كلاسا استاد ميخكوب بيخ جا استادي !! واميستاد و ديگه تكون نميخورد انگار كه گوشه كتش به ميخ گير كرده و چيزي كه نبود حركت بود و تنوع اما به جاش تلافيش تو لب و دهن يه جوري در مي اومد …..يادش به خير و دمش گرم عجب استادي بود مامانمون اين جور لالايي برامون نگفته بود
بعضي كلاسا هم كه از جهنم و هول قيامت خطر ناك تر بودن اخه استاد نگو گوله استرس كمپاني اضطراب بميرم برا خودمون كه تازه اين موجود از يك كتاب اشتباهي سوال داده بود بعد كه گندش در رفت گوشيش را خاموش ميكرد اما حالشو گرفتن
اما اصل مطلب
كلاسي هم داشتيم كه نديدم كسي توش بخوابه …..كت اشتادش به ميخ جا استادي گير كنه……..بره ته كلاس و كسي نبيندش …………نظري رو كنفرانسها نداشته باشه …………بيخودي بخنده و………….
كلاسهاي شما برامون تنوع داشتن هرگز بچه ها منفعل نبودن اما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يه كم دانشجوها دلشون ميخواست بحث جمعي كنن در رابطه با موضوعات اما وقت نميشد (ماشالا شما كه كسي حريفتون نبود ) من خودم دفعه اولم بود فلسفه ميخوندم هم برام دوست داشتني بود هم كلي سوال پيش مي اومد اما اكثرا نپرسيده وقت تموم ميشد
ممكنه مثال زياد بزنين و حاشيه برين اما تو كلاسايي كه ما با شما داشتيم همش مرتبط بود
از خودتون كه ميگفتين بعضيا ميگفتن از خودش داره تعريف ميكنه اما تعريف از خود معلوم بود و مثال هم معلوم منتهي بعضيا نميگرفتن
خيلي تند تند صحبت ميكنين
كمتر با كسي موافق ميشين سر مباحث
خيلي كم از تخته پاك كن استفاده ميكنين همه را قاطي پاتي مي نويسين اما خوبيش به اين بود كه هر كلمه كه مي نوشتين دورش يه دايره مي كشيدين (همش برا سوال بود برا چي ؟)
تدريس شما و مثالهاتون ملموس و كاربردي بودن خيلي از كلاساتون علي رغم بعضي ايرادها خاطره انگيز و دوست داشتني بودبچه ها در كل راضي بودن البته هميشه يه عده ناراضي وجود داره
اگه يه نفر با دليل موجه سر زده اومده باشه كلاستون خاطره كم محلي شما و بي توجهي تون تا ابد تو ذهنش مونده!!!!!!!!!!
در كل من نمره 18 به كلاس شما ميدم (چيزي كه عوض داره گله نداره ) و آرزو ميكنم يه بار ديگه اين افتخار نصيبم بشه
توفيق الهي نصيبتان
وای نه استاد
ما شکر بخوریم همچین حرفی بزنیم
والا در جهت ارتقاء سطح کلاسی گفتیم
منظورم بعضی وقتا بود به جان خودم
باور کنید با وجود این حرفی که گفتم تو این دانشکده بگردی مثل شما نادره و خیلی کم
بازم بهترین و توپ ترین استاد مون شمایید