معلمان با تجربه و موفق، يك شيوهي استاندارد براي برنامهريزي ندارند. به هر حال تمام معلمها با عوامل مشترك زيادي دست به گريبان هستند كه موفقيت يا عدم موفقيت آموزش آنها را مشخص ميكنند. طراحي آموزشي به طور ذهني نيز صورت ميگيرد و ممكن نيست هميشه روي كاغذ ظاهر شود. معلمان ماهر و با تجربه بعد از چندين سال تجربه، بيشتر آموزششان را در ذهنشان يا با خودشان دارند. برنامهها هرگز از ذهن آنها دور نميشود و بيشتر از يك طرح درس يا فصل، در ذهنشان وجود دارد. معلمان خبره براي طراحي آموزشي معمولاً به سوالات زير در ذهن خود پاسخ ميدهند، لذا لازم است دانشجويان نيز براي آمادگي بيشتر به همين سوالات به صورت كتبي پاسخ دهند:ü شناخت: من در چه شرايطي، براي چه كساني، با چه توانايي، نياز و علاقهاي، چه سطحي از دانش را قرار است تدريس نمايم؟ü اهداف: از اهداف مختلف آموزشي، من بر كدام يك متمركز هستم؟ يا هدف فعلي من چيست؟ و اين هدف در چه حيطه و سطحي است؟ü محتوا: براي دستيابي به هدف فوق از چه برنامهي درسي يا (محتوايي) بايد كمك بگيرم؟ و آيا به محتواي كمكي هم نياز دارم؟ü مهارتهاي ورودي دانشآموزان و سطح آمادگي آنها: چه چيزهايي را دانشآموزان بايد بدانند تا در مباحث مورد نظر موفق شوند؟ آيا آنها نياز به دانش پيشنياز دارند؟فعاليتهاي (تجارب و فرصتهاي) يادگيري: چه فعاليتهاي يادگيري براي محتوا و اهداف آموزشي مورد نظر من وجود دارد؟ آيا اين فعاليتها با عنايت به شرايط موجود و تواناييهاي دانشآموزانم نياز به بازنگري دارد؟ اين بازنگريها چگونه صورت گيرد؟ و من چه فعاليتها و فرصتهايي را ميتوانم براي اولين بار خلق نمايم؟