امروز سر زدم سایت مرکز مشاوره ببینم چه خبره با نسخه جدید و در حال طراحی سایت به قول آقایونا نسخه ازمایشی مواجه شدم. این نکته برام جالب بود مثل ادمایی که بچه هاشون گم کردن هاج و واج موندم. قصه زندگی ما هم همین جوره. بعضی وقتا به یه چیزایی عادت می کنیم و می ترسیم دست به تغییر بزنیم ما خودمون سفارش تغییرات دادیم و پیگیرم بودیم ولی از عصر تا حالا چند بار سر زدم و همش دنبال صحنه سایت قبلیم. بعضی از اتفاقات زندگی ما همین جوره تغییر جز لاینفک زندگی ادما است و ادمای هستی دار همیشه در سیلان و جولان هستند تا بلکه راهی بگشایند به آن سو. وظیفه خودم میدونم از اینکه گروه صادق و فنی سایت که تو این چند ساله خیلی زحمت کشیدن به خصوص تو انتخابات مجلس نهم و انتخابات ریاست جمهوری یازدهم قبول کردند تو یه کاری که شاید الان برام از همه کارای دیگه مهمتر هست همراهیم کنند ممنونم امیدوارم بابت زحماتشون تو فضاهای قبلی و تو این فضای جدید مزدی بی منت و خالص از او که تنها کسی که می تواند دریافت کنند و ارزومندم این تغییرات تو سایت فضای جدیدیا به خصوص تو پرورش فکری کودکان این مرز و بوم باز کنه تا شاید یکی از کارهایی که تو این دو ساله دغدغه اونا داشتم به بار بشینه.

3 thoughts on “سایت مرکز مشاوره

  1. سلام و خدا قوت خدمت شما و همكارانتان
    اتفاقا من ديشب چرخي زدم توي سايت مركز و تغييرات را ديدم خب در بعضي جاها تنوع خوبي حاصل شده اما در مورد بعضياش نظرم اينه كه قبليه بهتر بود
    چند تا پيشنهاد هم داشتم البته قبلا هم يه موردش را گفته بودم شايد امكان پذير نبوده
    و اما پيشنهاد :
    اگر امكان داشته باشه برنامه كار مشاوران مركز را هم در سايت قرار بديد خيلي خوبه چون به كساني كه معرفي ميكنيم در همون ابتداي كار سوالشون همينه
    معرفي كارگاهها و يا محصولات شما خيلي مختصره علاقمندان كمتر توجيه ميشن
    بقيه شم برا بعد
    انشاله روز به روز شاهد پيشرفت و موفقيت شما باشيم و ما نيز افتخار و توفيق كمك و همراهي در اين امر خير و خداپسند را در گوشه اي هر چند كوچك داشته باشيم

  2. به تو که خوب و زلالی، به تو که همدردی
    به تو که قصه ی پایان یک غم سردی
    به تو که سخت زیادی برای تابیدن
    به تو که در شب تردید کم نیاوردی
    ولی دریغ که در فصل آشنای بهار
    چه دیر غنچه شدی و چه زود گل کردی
    ولی دریغ که در روزگار وصل و فراق
    مرا به عادت یک عمر مبتلا کردی
    به کوه رفتم و دیدم صدای سبزی گفت:
    تو عاشقانه ترین شکل ممکن مَردی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *