براي پاسخگويي به نيازهاي جوامع صنعتي، مدارس فني و نظامي گسترش يافت. در اين مدارس به توانمندي و استعداد افراد توجه ميشد و به دليل نياز روزافزون به تخصصها اين مساله مطرح ميشد كه همه تخصصها نزد همه است و بايد زمينهي بروز استعدادها براي همهي طبقات فراهم شود. انقلاب فرانسه مدارس متوسط و عالي را به روي همگان باز كرد و زمينه رشد اجتماعي افراد را فراهم كرد در همين زمان كشورهاي اسلامي به دليل نابسامانيهاي سياسي و فرهنگي حركت منفي خود را آغاز نمودند و از آهنگ رشد و توسعه عقب ماندند. حملات نظامي و مسايل استعمار مزيد بر علت شد، اكثر كتب علمي و آثار دانشمندان از بين رفت و سير قهقرايي در تمدن اسلامي شدت گرفت. از قرن هجدهم به بعد مردم اروپا اهميت آموزش و پرورش را در رشد اقتصادي- اجتماعي و سياسي دريافتند و دولتها به طور رسمي به تاسيس نهادهاي رسمي در زمينه آموزش و پرورش پرداختند. در اواخر قرن نوزدهم وظيفه رسمي آموزشگاهها تربيت افراد سياسي و اجتماعي فعال بود و بيش از دو قرن گذشته به اهميت اقتصادي تعليم و تربيت توجه جدي شد و اين امر باعث چرخش اهداف تربيتي به سوي پرورش افراد سودمند و اقتصادي گرديد و كسي به عنوان عضو مفيد و موثر جامعه شناخته ميشد كه با توليد ثروت در رشد اقتصاد ملي موثر باشد.