انضباط در كلاس درس است. بسياري مواقع شنيدهام كه معلمان شكوه كرده و افسوس ميخورند كه اگر قادر بودند توجه دانشآموزان را جلب كنند، كارهاي زيادي را ميتوانستند صورت دهند. اين فصل به برخي از تدبيرهاي مهمي ميپردازد كه معلمان ميتوانند از آنها جهت حصول اطمينان از اينكه زمان يادگيري در كلاس به حداكثر رسيده است، استفاده كنند.
برنامهريزي خوب براي خلق محيط كلاس كه رفتار مناسب جهت يادگيري را تسهيل ميكند، بسيار كمككننده است. حتي خلاقترين دانشآموز به ساختار نياز دارد. دانشآموزان نياز دارند كه هم از حدومرزها و محدوديتها و هم از انتظارات معلم آگاه باشند. در كتابي كه در مورد برنامهريزي نوشته شده است، ما در مورد اين عملكرد به تفصيل بحث كردهايم. در جهت اهداف اين كتاب، لازم به يادآوري است كه نياز است معلم مراحل اين نوع برنامهريزي كه به جلوگيري از رفتار غيرمعمول يا مخل در كلاس كمك ميكند را كاملاً مد نظر قرار دهد. برك (1992) ميگويد: «موثرترين راه براي كنترل مشكلات انضباطي اين است كه از بروز آنها جلوگيري كنيم.» دانشآموزان زمانيكه ميدانند بايد منتظر چه باشند، بيشتر احساس امنيت ميكنند. يكي از نقشهاي اصلي معلم نقش مديريتي او در كلاس است. مدير بودن همانند حاكم برتر بودن نيست. مديران خوب از كساني كه بر آنها مديريت دارند، راهنمايي و ايده ميگيرند و نيز شنوندههاي خوبي هستند.
مشخصههاي مديران خوب
مك كيون، استيونز[1] و لو[2] (1999) ميگويند كه مديران كارآمد از برنامهريزي و طرحريزي قبلي به طور روزمره استفاده ميكنند.
برنامهريزي به معناي آمادهبودن هر روزه، با طرح درس و هر چيزي كه براي اجراي آن طرح درس نياز است، ميباشد. برنامهريزي قبلي به معناي دقيق مرور كردن ذهني هر درس و از نقطهنظر دانشآموز و پيشبيني توضيحات، اطلاعات، و دستورالعملهايي كه دانشآموزان به منظور انجام درس به طور موفقيتآميز بدان نياز دارند، ميباشد.
اجازه دهيد به مشخصههاي يك مدير كارآمد، با مدنظر قرار دادن برنامهريزي براي ايجاد رفتار مثبت در دانشآموز و يادگيري نگاهي داشته باشيم.
- مديران كارآمد، راهنمايان خوبي هستند. آنها رفتاري را كه از دانشآموزان خود انتظار دارند، الگوسازي ميكنند و دانشآموزان را راهنمايي ميكنند تا منظور از رفتار مثبت را دريابند. آنها فرض را بر اين قرار نميدهند كه دانشآموزان با مهارتهاي اجتماعي و عاطفي لازم براي موفقيت، به كلاس خواهند آمد، آنها اين مهارتها را در مهارتهاي شناختي كلاس درس درميآميزند. خصوصاً آنها به دانشآموزان آموزش ميدهند كه چگونه نيروي محرك آني را كنترل كنند تا حتي اگر با مشكلي مواجه شدند كار و وظيفهي خود را به پايان برسانند. آنها همچنين به دانشآموزان آموزش ميدهند كه چگونه نيروي محرك آني را در مورد رفتار كنترل كنند، خصوصاً اگر دانشآموز از بخش حاشيهاي شهر آمده باشد. مديران كارآمد به دانشآموزان، آموزش ميدهند كه چگونه از فن مثبت صحبت با خود استفاده كنند تا به آنها كمك شود تا مشكلات خود را حل و فصل كنند. آنان به دانشآموزان نشان ميدهند كه خود چگونه از فن صحبت با خود استفاده ميكنند.
- مديران كارآمد در دانشآموزان خود انعطافپذيري به وجود ميآورند. آنها اين كار را از طرق زير انجام ميدهند:
- جمعآوري، سازماندهي و تفسير اطلاعات در مورد دانشآموزان راجع به نمرات امتحاني، موقعيت اجتماعي- اقتصادي و ميزان علايق آنها. آنها از ليستي (معلمساخته) كه زمينههاي مورد علاقهي دانشآموزان را نشان ميدهد و نيز از منابع متعدد اطلاعاتي استفاده ميكنند، تا هنگاميكه در كلاس تكليفي را مشخص ميكنند، آنها را هدايت و راهنمايي كند.
- ايجاد رابطهي مثبت با هر يك از دانشآموزان. كلاس درس دريايي مملو از چهرههاي گوناگون براي مخاطب قرار دادن نيست، بلكه از افرادي تشكيل شده است كه هر يك منحصر به فرد بوده و نياز دارند كه موردقبول واقع شوند. مدير كارآمد اين باور را به تدريج در دانشآموزان القا خواهد كرد كه اهميتي ندارد آنها در گذشته چه كاري انجام دادهاند، اين كلاس محل جديدي براي شروع دوباره است. آنها همچنين انتظارات زيادي از هر يك از دانشآموزان بدون توجه به موقعيت اجتماعي – اقتصادي، نژاد، قوميت و يا جنسيت آنان دارند و اين باور را به شيوهاي كه با هر يك از دانشآموزان برخورد ميكنند، با انتظارات خود از دانشآموزان و به واسطهي آوردن منابع مختلف به كلاس درس، تقويت ميكنند.
- ارايهي بازخورد خاص و مكرر به هر يك از دانشآموزان به گونهاي كه آنها بتوانند كاركرد خود را بررسي، كنترل و تنظيم نمايند و به گونهاي كه سيستم فراشناختي بتواند در سطح بهينهي خود عمل كند.
- درك تفاوتهاي ميان دانشآموزان بخش حاشيهاي شهر، دانشآموزان خانوادههاي فقير و فراگيران زبان انگليسي. مدير كارآمد فرض را بر اين قرار نميدهد كه همهي اين دانشآموزان مجهز به كلام، قوانين و معيار عملهاي موردقبول طبقهي متوسط (كه بيشتر مدارس حول آن بنا گشته است) به كلاس درس خواهند آمد.
- زمينه و متن را در تدريس مد نظر قرار دادن. دانشآموزان بخش حاشيهاي شهر و دانشآموزان خانوادههاي فقير، از متن و زمينهي اطلاعات، مطالب را فرا ميگيرند. آنها با از بركردن حقايق، تاريخها، زمانها و تعريفهايي كه در متن تدريس نشدهاند و معاني آنها به كار نرفته است، به خوبي عمل نخواهند كرد. اينگونه دانشآموزان اغلب از مهارتهاي كلامي كه باعث نقش بستن رشتههاي كلام در ذهن ميشود، بيبهرهاند.
- استفاده از روشهاي چندگانه. معلماني كه تنها به يك شيوهي تدريس اكتفا ميكنند، بسياري از دانشآموزان را در كلاس از دست ميدهند. معلمي كه روشهاي چندگانه را درك كند، محتوا و مفاد درس را از چارچوبهاي گوناگون و براي اسلوبهاي يادگيري گوناگون آموزش خواهد داد. براي مثال، مدير كارآمد از اشكال متعددي از الگوهاي بصري از قبيل سازماندهندههاي زباني، سازماندهندههاي غيرزباني و الگوهاي ديگر استفاده خواهد كرد تا به يادگيري در دانشآموزان كمك كند.
- مديران كارآمد قادرند به سرعت و با آرامش وظايف چندگانه را انجام داده و نيز مشكلات رفتاري را كنترل كنند. «مديران كارآمد قادرند به سرعت و بيدغدغه مشاركت دانشآموزان را به دست آورند، حضور آنها در تكاليف و وظايف آموزشي را حفظ كنند و در وظايف و امور دفتري يا كاري كلاس مشاركت نمايند.»(مك كيون و ديگران،1999). براي مثال، در كلاس درس من دانشآموزانم كار خود را هر روز در گروههاي مطالعاتي خود (كه در ابتداي مدرسه مشخص شدهاند) با يك سوال، تكليف يا مسالهاي كه من به آنها دادهام تا در پنج دقيقهي اول كلاس كامل كنند، شروع ميكنند. اين كار به من فرصتي ميدهد تا حضور و غيابي انجام دهم، كار را شروع كنم، با دانشآموزاني كه غايب بودهاند صحبت كنم، … و روند منظمي را در كلاس حفظ نمايم. مك كيون و ديگران (1999) ميگويند كه مديران خوب «در موقعيتها و شرايط انضباطي، از كمترين مداخلهي مزاحمتي لازم براي بازداشتن و يا دوباره جهت دادن به رفتار نامناسب دانشآموزان استفاده ميكنند و هميشه اطمينان حاصل ميكنند كه شخصيت و شان دانشآموزان حتي دانشآموزي كه به طور جدي مخل نظم است نيز حفظ ميشود.»
- مديران كارآمد از ترتيب صحيح اقدامات جهت استفاده براي كنترل رفتار غيرمعمول اطلاع دارند. آنها با استفاده از 7 مرحلهي بحث شده در فصل 2، به عنوان قدم اول، به پيشگيري از رفتار غيرمعمول كمك خواهند كرد. براي يك رفتار غيرمعمول ساده، آنها ممكن است از تعامل چشمي، نزديكتر شدن به او يا حركات صورت استفاده كنند تا دانشآموز را بر سر وظيفهي خود بازگردانند. براي رفتارهاي غيرمعمول مداوم، مدير كارآمد ممكن است نام دانشآموز را صدا كند و سوالي در مورد مسالهي مورد يادگيري بپرسد و يا به سوي ميز او حركت كرده و به آرامي با دانشآموز صحبت كند. اقدامات گستردهتر تنها زماني كه موردنياز است، استفاده ميشود و معلم سعي ميكند تا آن برخوردها را به صورت محرمانه نگه دارد. معلم تنش موقعيتها و شرايط را با ساكت ماندن، به آرامي اقدام كردن و نه با رنجيدن به واسطهي آن رفتار، كاهش ميدهد. به جز آنكه معلم مخصوصاً عملي انجام داده باشد كه باعث برانگيختن دانشآموز شده باشد، اينگونه رفتار به ندرت نسبت به معلم شخصي تلقي ميشود، اگر چه اينگونه به نظر ميآيد. اين رفتارها اغلب در مورد قدرت است و از دانشآموزاني كه احساس قدرت و اقتدار نميكنند بروز ميكند. ما دانشآموزان را با دادن انتخاب و اختيارات آبرومندانه به آنها توانمند ميسازيم.
- مديران كارآمد ميدانند كه هر دو جو عاطفي و فيزيكي عوامل مهمي هستند كه بر روي رفتار انسان تاثير ميگذارند. همهي ما ميخواهيم كه حسي از پذيرفته شدن در محيطي كه در آن زندگي ميكنيم، داشته باشيم. اگر شما تا به حال اين احساس را كه يك معلم و يا همكار، شما را نپذيرفته است تجربه كردهايد، پس ميدانيد كه چه احساس دردناك و پرتنشي ميتواند باشد. ما در چنين شرايطي نميتوانيم رشد پيدا كنيم، در حقيقت، اغلب به طور كامل از حركت باز ميايستيم. مارزانو(1992) نظريات زير را بيان ميكند تا كمكي باشد به دانشآموزان تا احساس پذيرفته شدن را داشته باشند:
- با همهي دانشآموزان تعامل چشمي داشته باشيد. دانشآموزان اقليت نژادي، اغلب شكايت دارند كه معلمان سفيدپوست آنها به جز در زماني كه در مورد مسايل اقليتي صحبت ميكنند، با آنان تعامل چشمي ندارند.
- اطمينان يابيد كه به تمام گوشههاي كلاس توجه نشان ميدهيد. در كلاس حركت كنيد تا مطمئن شويد كه هيچكس ناديده گرفته نشده است.
- تمام دانشآموزان را با اسم كوچك و يا با اسم دلخواهشان صدا بزنيد. من در كلاسم فعاليتهايي را در شروع هر نيمسال تحصيلي و يا هر سال اجرا ميكنم تا مطمئن شوم كه نه تنها من هر كدام از دانشآموزانم را ميشناسم، بلكه دانشآموزان نيز نام يكديگر را ميدانند. من يك روز صبح را با يكي از اعضاي گروهي در ناحيهي خودمان گذراندم كه با من به صورت بيپرده در مورد گروهها و دليلي كه باعث شده بود تا او در سنين جواني عضو يكي از اين گروهها شود، صحبت كرد. يكي از چيزهايي كه او خاطرنشان ساخت، تاثير شگرفي بر آنچه كه من در كلاس انجام ميدهم داشته است. او گفت: «خيلي سختتر است كسي را كه ميشناسي آزار دهي.» من از اينكه هيچ كسي در كلاسم ناشناخته و گمنام نيست، اطمينان حاصل ميكنم.
- به سمت فراگيران حركت كنيد و نزديكشان باقي بمانيد. به طور انفرادي با آنها صحبت كنيد و سعي در شناخت آنها نماييد.
- آنها را به شيوههاي مناسب لمس كنيد، مانند كوبيدن كف دستهايتان به هم كه در جشنها ديده ميشود.
- دانشآموزان پذيرش از سوي معلم را از طرق كوچك و جزيي احساس ميكنند. براي مثال، آهنگ و لحن صداي معلم و ارتباط غيركلامي او، راههاي ظريفي هستند كه دانشآموزان آنها را پذيرش و يا عدم پذيرش از سوي معلم برداشت ميكنند. برخي نظريات زير را براي مورد بحث قرار دادن فنون بيازماييد.
- به دانشآموزان براي پاسخ دادن وقت كافي بدهيد. براي اينكه به دانشآموزان فرصت دهيد تا جواب دهند، سعي كنيد با خود بشماريد تا مطمئن شويد كه به اندازهي كافي صبر ميكنيد و نيز در زماني كه به هر دانشآموز اختصاص ميدهيد، ثابت هستيد. برخي اوقات زمانيكه معلم باور ندارد دانشآموز قادر خواهد بود به سوال پاسخ دهد، زمان كافي انتظار را در نظر نميگيرد. ممكن است معلم از اين عمل آگاه نباشد، اما دانشآموز به اين مساله پي خواهد برد.
- اشاره و راهنماييهايي براي كمك به دانشآموزاني كه در به ياد آوردن جوابهاي سوالات شفاهي مشكل دارند، ارايه دهيد.
- اگر به نظر ميرسد كه دانشآموز به واسطهي سوال پرسيده شده گيج شده است، سوال را به شيوهي ديگري بيان كنيد.
- قسمتي از جواب را كه درست است، بزرگ جلوه دهيد.
- هرگز دانشآموزي را كه جواب را نميداند، كوچك نشماريد.
- جوي را در كلاستان ايجاد كنيد كه ميگويد، اشكالي ندارد اگر اشتباه كنيد، بلكه اشكال در اين است كه سعي نكنيد.
در مورد مكاني كه دوست داريد آنجا باشيد فكر كنيد. آن مكان ممكن است محل ماهيگيري دلخواه، كتابخانه، كتابفروشي، زمين گلف و يا فقط يك مكان مورد علاقه در خانه باشد. چه عواملي باعث شده كه آن مكان محلي دلپذير باشد تا شما خود را در آنجا احساس كنيد؟ آنجا چه بويي به مشام ميرسد؟ آنجا را چگونه احساس ميكنيد؟ آنجا چگونه به نظر ميرسد؟ چه صدايي از آنجا به گوش ميرسد؟ و غيره. چنين عواملي نيز در مورد كلاسهايي كه مطلوب هستند صدق ميكند. آنها مطلوب به نظر ميرسند، مطلوب احساس ميشوند، مطلوب به مشام ميرسند و مطلوب به گوش ميرسند. دم در كلاستان بايستيد، به گونهاي كه بتوانيد آنجا را از چشم دانشآموزانتان زمانيكه وارد كلاس ميشوند ببينيد. آنها چه چيزي ميبينند كه از نظر ديداري جذابيت دارد؟ آيا از صداها به طور موثر استفاده ميكنيد؟ آهنگ و لحن صدايتان، آهنگ و لحن صداي دانشآموزان و استفاده از موسيقي و يا ديگر صداها در برقراري راحتي و آرامش در كلاس كمك زيادي ميكند.
اگر شما در حال تدريس درسي از كتاب در مورد دورهي خاص زماني (مانند جنگهاي استقلال آمريكا) هستيد، صداهايي را مربوط به آن زمان از طريق موسيقي به كلاس بياوريد. اگر در حال تدريس درسي از كتاب در مورد طبيعت براي دانشآموزان دورهي ابتدايي هستيد، لوح فشردهاي شامل صداي پرندگان و يا ديگر صداهاي طبيعت براي دانشآموزان به كلاس بياوريد تا آنها را تشخيص دهند. موسيقي شاد و خوشآيندي را زمانيكه دانشآموزان وارد كلاس ميشوند و يا از كلاس خارج ميشوند امتحان كنيد، مانند موسيقي «به من خيلي خوش گذشته است[3]». مطالب زيادي در مورد بوها در كلاس نوشته شده است. سعي كنيد از خوشبوكنندههاي هوا و يا اسپريهاي يونيزه شده استفاده كنيد تا به كلاس بوي تازه و پاكي دهيد. معلمي در كلاس رياضي خود از بوي شكلات استفاده ميكند و سپس روز امتحان دانشآموزان خود را ميبوسد و به آنها همان شكلات را ميدهد. او ميگويد كه نمرات به طرز چشمگيري افزايش يافتهاند. مغز ما حافظه را به موقعيت و زمينه ارتباط ميدهد، بنابراين شكلات به دانشآموزان او كمك كرده است تا رياضياتي كه در حين استشمام بوي شكلات فرا گفته بودند، به خاطرآورند. روشنايي نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است. ما اغلب بر روشنايي كلاسهايمان كنترلي نداريم، اما اگر شما روي اين مساله كنترل داريد، بدانيد كه بهترين نور، تركيبي از نور خارج (نور طبيعي) و نور درخشان است.
- مديران كارآمد، حسي از نظم در كلاس ايجاد ميكنند. بسياري از ما در سيستم مغشوش و داراي هرج و مرج به خوبي عمل نميكنيم و اين مساله در مود دانشآموزانمان نيز صادق است. بيشتر دانشآموزان شگفتي و هيجان و منحصر به فرد بودن را در يادگيري دوست دارند، اما آنها همچنين در كلاسي كه حسي از نظم و قانون در آن وجود دارد و جايي كه ميدانند قوانيني كه امروز در كارشان استفاده ميكنند، با آنچه كه فردا به كار ميبرند يكسان است و جايي كه قوانين به طور ثابت و منصفانه دنبال ميشود، بهتر عمل ميكنند. نظم به برنامههاي روزمرهاي اشاره ميكند كه در كلاس استفاده ميشود تا اطمينان حاصل گردد كه شرايط منجر به حداكثر يادگيري ميگردد. هنگامي كه براي كلاستان برنامهريزي ميكنيد، در مورد اينكه چگونه موارد زير را انجام دهيد، فكر كنيد (اقتباس از مارزانو، 1992):
- شروع كلاس: چگونه توجه دانشآموزان را جلب خواهيد كرد، چه شيوههايي مناسب و بهجا هستند تا اطمينان يابيد كه دانشآموزان به موقع سر كلاس حاضر شده و كلاس را شروع ميكنند؟
- پايان كلاس: چگونه دانشآموزان ميفهمند كه مرخصند؟ آيا فعاليتهايي را درست تا پايان زمان كلاس تدارك ميبينيد؟
- وقفه: از دانشآموزانتان خواستهايد هنگامي كه شخصي از بيرون و يا با استفاده از بلندگو، در كار شما وقفهاي ايجاد ميكند، چه كار كنند؟ در مورد زمانيكه دانشآموزان سوالات و يا دغدغههايي دارند و شما در حال تدريس هستيد و يا دانشآموزان در حال كاركردن هستند چطور؟
- شيوههاي آموزشي: آيا شما شيوههاي مناسبي را داريد تا اطمينان پيدا كنيد از اينكه دانشآموزان هنگامي كه كار گروهي خود را شروع ميكنند به سرعت و با آرامش عمل ميكنند يا خير؟ آيا دانشآموزان زماني كه شما آنها را به فعاليتي وا ميداريد ميدانند چه كاري بايد انجام دهند؟ من چند برنامه كه در ابتداي هر نيمسال تحصيلي آنها را آغاز ميكنم دارم كه آنها را براي كارهاي گروهي كه براي انجام برخي فعاليتها مورد نياز هستند، بسيار سودمند يافتهام. اولين آنها قرار ملاقات ناميده ميشود. اين فعاليت براي آن روزهايي است كه نياز است دانشآموزان در گروههاي دونفره كار كنند. در ابتداي نيمسال تحصيلي من به آنها تصوير يك ساعت را ميدهم و از آنها ميخواهم كه بر روي ساعت، قرار ملاقاتهايي را با اشخاص متفاوت در هر يك از ساعتهاي آن تنظيم كنند. زمانيكه نياز دارم آنها به گروههاي دونفري تقسيم شوند، صرفاً ميگويم: «ساعتهايتان را بيرون آوريد و با كسي كه ساعت 6 با او قرار داريد، كار كنيد.» يكي از نكات خوب در مورد اين ابزار اين است كه اگر متوجه شوم كه گروههايي رفتار غيرمعمول از خود نشان ميدهند، ميتوانم اعضا گروه را تغيير دهم. به سادگي از آنها ميخواهم كه با فرد ديگري كار كنند. من همچنين گروههاي مطالعاتي سهنفره كه مسووليت كمك به يكديگر به منظور آماده شدن براي ارزشيابيها، بررسي اينكه همه تكاليف را ميفهمند و همچنين آماده شدن براي مباحثات را دارند، ايجاد ميكنم.
- شيوههاي نمره دادن كه ثابت و منصفانه است: از قبل به دانشآموزان بگوييد كه شما از آنها چه انتظاراتي داريد و به آنچه كه به آنها گفتهايد وفادار بمانيد. من هميشه بر اين باور بودهام كه دانشآموزان زمانيكه ميدانند منظور ما از كار كيفي و خوب چيست، آن كار را انجام خواهند داد. هنگام نمره دادن نبايد جاي هيچ شگفتي وجود داشته باشد.
- مديران كارآمد به دانشآموزان كمك ميكنند تا ارزش كار و تكليف را درك نمايند. اهميت ارزش كار و تكليف براي خود- سيستم مغز در فصل 3 مورد بحث و برسي قرار گرفت. ما به عنوان گونهاي از جانداران بقا يافتهايم، چون كه از اين توانايي تشخيص برخورداريم تا دريابيم چه چيزي اهميت دانستن دارد و چه چيزي نياز است بيرون ريخته شود. ارزش وظيفه در اهداف شخصي و نيازهاي دانشآموزان پوشيده شده است. مارزانو (1992) ميگويد: اين تحقيق قوياً دلالت بر اين امر دارد كه اگر مربيان از دانشآموزان انتظار تشويق و ترغيب شدن براي موفقيت در وظايف كلاسي را دارند، بايد تا حدي آن وظايف را با اهداف دانشآموز ارتباط دهند. برخي از راههاي خيلي موثر براي انجام اين كار شامل اين است كه به دانشآموزان اجازه دهيم وظايف را حول علايق خود ساختاربندي كرده، اجازه دهيم آنها جنبههاي خاص از وظايف را كنترل كنند و از كنجكاوي طبيعي دانشآموزان بهرهبرداري كنيم.
براي بهرهبرداري از كنجكاوي طبيعي دانشآموزان، پيش از يادگيري سوالهاي «چه ميشود اگر» را بپرسيد و يا راههايي ديگر را بيابيد كه كمك كند تا دانشآموزان با يادگيري مرتبط باشند. شما ممكن است در كلاس روخواني از دانشآموزان بپرسيد كه اگر به واسطهي برف شبانه قادر نباشيد مدرسه را ترك كنيد، چه خواهيد كرد؟ اين چيزي است كه در كتاب شگرف برف در مدرسهي دولتي پوكويد[4] نوشتهي جان بيانچي[5] اتفاق ميافتد.
- مديران كارآمد، به دانشآموزان كمك ميكنند تا براي يادگيري خود اهداف شخصي در نظر بگيرند. به منظور به انجام رساندن يادگيري و پيشگيري از تسليم شدن دانشآموزان زمانيكه در رابطه با يادگيري با مشكلي روبهرو ميشوند، شما بايد مستقيماً تعيين هدف را به آنها آموزش دهيد. دانشآموزان نياز است كه خود دريابند با يادگيري به كجا خواهند رسيد و به چه پيشرفتي نايل ميشوند. اين امر به واسطهي سيستم فراشناختي مغز كنترل ميشود. زمانيكه در حال آموزش و تدريس هستيد، به دانشآموزان اهداف يادگيري را خاطر نشان سازيد و آن اهداف را آگهي كنيد به گونهاي كه بتوانند آنها را ببينند. براي دانشآموزان كوچكتر كه قادر به خواندن نيستند، اين اهداف را براي والدينشان بفرستيد و از تصاوير نيز استفاده كنيد تا نشان دهيد آنها قرار است چه چيزي را به انجام برسانند.
از دانشآموزان بخواهيد براي يادگيري، اهداف شخصي تعيين كنند و بازخوردهاي خاص به آنها ارايه دهيد تا دريابند در رابطه با رسيدن به اهدافشان چگونه در حال عمل كردن هستند.
به طور مستقيم به دانشآموزان فنوني را براي بررسي و كنترل كار خود و براي ايجاد تغيير در طرح، در صورت نياز آموزش دهيد. اين كار دانشآموزان را از «عصبانيت» هنگامي كه نميتوانند كاري را به اتمام برسانند و از تسليم شدن، زمانيكه كار مشكل ميشود، باز ميدارد. اين كار بايد به طور مستقيم به دانشآموزان آموزش داده شود، زيرا بيشتر دانشآموزان از اين توانايي برخوردار نيستند. گفته شده است كه يكي از شيوههايي كه جامعه در مورد اين امر قضاوت ميكند كه آيا ما «زيرك» هستيم يا نه، در توانايي ما براي ايجاد تغيير در يك برنامهريزي، زمانيكه آن برنامه به خوبي پيش نميرود و در پشتكار داشتن ما قرار دارد. اين نكته را به دانشآموزانتان گوشزد كنيد.
- معلمان كارآمد با حصول اطمينان از اينكه دانشآموزان يادگيري و روال آن را درك ميكنند، پيش از آنكه آنها را در شرايط انجام تمرين مستقل قرار دهند، فشار و تنش را به حداقل ميرسانند. اورتسون و هريس[6](1991)، براي حصول اطمينان از اين كه دانشآمــــــــوزان ساختارهاي ارايه شده را درك مينمايند، مراحل زير را پيشنهاد ميدهند:
- با دادن تعريفي عيني از شيوهي كار، آنها را توضيح دهيد.
- دليل يا پايهاي منطقي براي شيوهي كار ارايه دهيد.
- شيوهي كار را نشان دهيد.
- كار و وظيفهي دانشآموز را به شكل گامبهگام ارايه دهيد.
- علامتها و اشارهها و اينكه چه كسي آنها را ارايه خواهد داد را توضيح و نشان دهيد.
برك (1992) كلاس درس خوب كنترل شده را اينگونه مشخص ميكند:
محققان در حوزهي مديريت كلاس درس، نكات زير را براي معلمان ارايه ميدهند:
- معلمان كنشگرا از بروز مشكلات انضباطي در كلاس جلوگيري ميكنند.
- دانشآموزاني كه به طور فعالانه در دروس شركت دارند، مشكلات رفتاري كمتري را موجب ميشوند.
- معلماني كه از زمان آموزش كلاس به نحوي موثر استفاده ميكنند، مشكلات مديريتي كمتري دارند.
سرانجام برك (1992) ميافزايد:
كليد شيوههاي موثر، پايداري و ثبات است. اگر شيوه و رويهاي جواب نميدهد، در مورد آن بحث كنيد و آن را تغيير دهيد. اما اگر شيوهاي ضروري بوده و در فهرست شما قرار دارد، آن را اعمال كنيد. شكست در مديريت كلاس درس معمولاً به يكباره رخ نميدهد، بلكه اين مساله به تدريج و به آرامي روي ميدهد.
تحقيقات نشان ميدهد كه زمان حياتي در پايهگذاري شيوهها و رويهها، در طول هفتههاي اول شروع مدرسه است. اين زمان بايد هنگامي باشد كه قوانين كلاس پايهگذاري ميشوند و نيز بايد زماني باشد كه حداقل در هفتهي اول مدرسه به دانشآموزان قوانين كلاس را يادآوري ميكنيم. همچنين بسيار مهم است كه در اين زمان معلم كلاس، در اجراي آن قوانين و رويهها ثابتقدم باشد، به گونهاي كه اين قوانين در اذهان دانشآموزان به عنوان مسايلي مهم و اساسي تقويت گردد. اولين هفتهي مدرسه چنين زمان پرجنبوجوشي است و بسيار آسان ميشود اجازه داد تا يك رفتار غيرمعمول فقط يكبار ظاهر گردد. مساله اين است كه اگر زماني رفتاري يا قانوني در كلاس ناديده گرفته شود، دانشآموزان تمايل دارند تا اينگونه برداشت كنند كه آن قانون براي معلم مهم نيست. مساله اساسي داشتن يك طرح واضح و مشخص براي معرفي رويههاي كلاسي و دنبال كردن آنها در هر زمان است.
[1]– Stephens
[2]– Lowe
[3]– “I’ve Had the Time of My Life”
[4]– Pokeweed
[5]– John Bianchi
[6]– Evertson & Harris
سلام آقای دکتر
مطالب بسیار کارآمدی بود… استفاده کردیم.
اتفاقا یکی از دغدغه های خودم وقتی دارم برای بچه ها تدریس می کنم همینه که چطور میتونم توجه اونها رو به مسئله مورد بحث جلب کنم…
سلام
موفق و موید باشید
سلام خدمت استاد گرامي
ما كه از مطالب لذت ميبريم (انشااله دليل ادامه تنوع مطالب از نظر شما مثبت باشه چون اين طوري لذت مطلب بهتر به دل ما مي چسبه !!)
بازم ممنون
سلام بر شما
امیدوارم که موفق و موید باشید
چه فرقی می کنه مثبت یا منفی بودن دلیل تنوع؟
من در خصوص ثبات عاطفی خودم حرف زدم
تنوع خوبه حتی اگر دلیلش منفی باشه.
در مجموع ادم اگر بیکار و سر خودت معطل نباشه وبسایت را نمیندازه
سلام و عصر سرد زمستاني شما به گرمي
استاد ببخشيد اگه حرفي زده شد در ان قصد ناراحت كردن شما نبود ( علت خاصي هم نداشت مگر علل روانشناختي ! )
واما در مورد وبسايتتون شكست نفسي نفرماييد چون به نوعي وجه تمايز پويابودن شما و دوجانبه بودن ارتباط شما با مخاطبان و علاقمندان به ديدگاههاي شما همين كاناله
خيلي جالبه ديشب مطالب را مرور كردم و به طور اتفاقي بخشي از اون درست مرتبط با ازمون پاياني امروز ما بود خيلي خوب بود
به هر حال اين وبسايت هم زحمت شماست وهم لطف شما به مخاطبانتان
پاينده باشيد
سلام بر همون معلم !!!!!!
فعلا که از زمستان و سرماش خبری نیست و به نظرم هوا بهاری است.
شما لطف دارید انشا الله که در پناه حق موفق باشید.
البته دلیل تولد سایت به دوران فعالیت های سیاسی یه ادم فرهنگی بر میگرده که بعد از خروج از سیاست این سایت هم به فعالیت خود متناسب با حال و هوای مدیرش (همون عدم ثبات عاطفی) به زندگی (یا به زبان فلسفی شما حیات) خود ادامه میده.
سلام و شب زمستاني شما به گرمي!!!!!!!!!!
استاد ما يه چي ميگيم بلكه زمستون بهش بر بخوره شما به رو نيارين !!!
از نظر ما كه مطالب وب سايت شما در هر قالب و فضايي كه باشه چه سياسي چه فلسفي چه تربيتي چه شعر چه درد دل و…………همگي مخاطب خاص خودش را داره وهركس با توجه به سليقش بهره خودش را ميبره
خداوند به شما قوت ووسعت دهد
سلام
از لطف شما ممنونم