«وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَىٰ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا»
براي تويي كه با تو معنا يافتم
بارها با خود انديشيدهام اینجاکه ایستاده ام تقدیر من است یاتقصیر من واقعا نميدانم،اما وقتی یافته هایم رابا باخته هایم مقایسه میکنم میبینم چون خدارایافتم،هر چه باختم مهم نیست،آموختم که در تمام ماجراهای زندگی عشق بازی خدا با ما مهم است. دعا كنيد كه از اين آزمون نيز موفق بيرون آيم.
ما!!!!
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است انگار که دیدیم […]
سحر
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
من تو یا من من
لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکرش را می کنی من همانیام که حتی فکرش را هم نمیتوانی بکنی