این روزا خودم مسئولیت میدانی یه پروژه را برعهده گرفتم. وقتی خودم میدون میام لازم نیست کاری بکنم، اما انرژی و ظرفیت نیروهام توان میگیره و چند ده یا شایدم چند صد برابر میشه! وقتی خودم میدون میام یعنی هنوزم ادم سالای قبلم ده سال یا شایدم بیست سال جوانتر از امروز. نمیدونم چه سریه […]
بی باکی!
بی باکیم برگشته سر جای خودش. اینکه این بی باکی کی و کجا نمود بیرونی پیدا کنه نمیدونم اما نشانه هایی هست برای اینکه معلوم بشه عین قبلم پر از بی پروایی و بی باکی. دومینو اول ده درصدش جلو نرفته اما بی اراده ما دومینو دوم و سوم هم فعال شده. نمیدونم چه سریه […]
پیام!
یه دوست که واقعا دوسش دارم پیام تهدیدامیز کسیا فرستاده بود. به نظرم به من ربطی نداشت نه پیام نه تهدید نه اصل ماجرا، اما برا کسی که مربوط بود فرستادم. به نظرمیرسه همه در سکوت بی صدا کار میکنن. حیفم اومد بگذرم جوابش دادم این یعنی اوج خلاقیت! یه دوستم تلاش می کنه من […]
سکوت!
وقتی آرزوی آدم این باشه فاصله بشه دو سال و ظرف کمتر از بیست روز فاصله ات بشه دو سال و خیلی بیشتر؛ یعنی خدا خیلی دوستت داره! قرارمون این بود من فکر نکنم و سکوت کنم اما نمیشه فکر نکرد و نمیشه حرف نزد این نه تقصیر منه و نه تقصیر تو! یه اتفاقات […]
بودن!
امروز یه دوست زنگ زد جایی باشیم دو سال صبوری برای فتح یه جایی ارزششا داشت بریم اما پیچوندم احتمالا دوستان دلخور شدند اما من به دوسال دیگه می اندیشم دو سال پیش از اون نقطه ضربه خوردیم و حالا اونجا با تلاشهای همه جانبه از دستشون خارج شده اونجا نرفتم تا دو سال دیگه […]