چون در موضوع قبلی دوستان لطف کردن و راجع به اساتید اظهار فضل نمودند البته فکر کنم یه کمشم تقصیر من بود لذا لطف فرموده نظر خودتونا راجع به اینجانب بنویسید البته چون محاسنم زیاده و از دستگاه اعداد و توان شما بیرون است لطف نموده همون منفیا را بنویسید قول میدم کسیا اعدام نکنم. خوبه
راستی حکمت تمثیل میخ چه بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
با سلام
درد ما تنهایی نیست، بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خدا می دانند.(شهیر بزرگ، گاندی)
در این که شما تأثیر گذارید که شکی نیست و در این هم که به دنبال حقیقت هستید و متر خودتون رو هم دارید بازم هیچ شکی نیست ولی من هم با این حرفتون که بعضی ها واقعا تیکه انداختن بهشون حقشونه کاملا موافقم الا أی و حال باید بگم با این قسمت از حرفتون که گفتید برام مهم نیست که کجاست و کیه و چی میگه کاملا مخالفم مسلما اگه این رو مطلق گفته باشید که………..ولی فکر میکنم منظورتون نسبیه و مربوط به همون آدمایی میشه که گفتید حقشونه ،درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه این طور باشه که هیچی ولی در غیر این صورت به من بگید پس نقش کرامت انسانی این وسط چی میشه؟؟؟در مورد نفاق و منافق هم باید بگم توی این اوضاع بی در و پیکر دانشگاه بیشتر آدمهایی که خودشون رو موجه نشون میدن از هر منافقی منافق ترند و به نظر من هرچی هم که بهشون تیکه انداخته بشه بازم کمه. مخلص کلام اینکه من زیاد به اینترنت دسترسی ندارم اگر جواب کامنت هاتون رو دیر به دیر میدم و خواهم داد عذر خواهی می کنم .در مورد حکمت تمثیل میخ باید بگم داستان مفصلی داره که انشاالله در فرصتی مناسب حتما به این موضوع خواهم پرداخت
سربلند و پایدار باشید مثل ایران عزیز
سلام
حرف من با شما یکی است منم گفتم اگه مصداقی بحث بشه بهتره یعنی معلوم بشه کجا تیکه انداختم بهتر میشه نظر داد
با این همه نظرم همون بود که گفتم من تصریح کردم که به همه تیکه نداختم کامنت قبلی دوباره بخونید
با سلام
بعضی آدم ها مختصر گویان بزرگی هستند که من به چنین آدم هایی لقب “انسان های یک دقیقه ای” رو می دم. هیچ کس از آن میزان عقل و خرد بهره مند نیست که بتونه “تمامی حقیقت” را دریابه. زین رو به نظر بنده اگر سخنان کنایه آمیزی یا بهتر است بگوییم سخنان نغز و کنایه وار یا همون تیکه ی خودمون در خطاب به بعضی آدم ها به کار برده نشه ، آن وقت زمانی میرسه که باید سرمون رو مثل نامرد ها بالا بگیریم و با سرشکستگی مستتر بگیم : «ما وظیفه خودمون رو انجام دادیم و برای رضای خدا کاری را که باید انجام می دادیم،دادیم» . اما دروغ می گیم ،برای خدا کار کردن با کاری را برای خدا انجام دادن تفاوت دارد و شاید به نظرتان فرقی نداشته باشد !!! اما دقت کنید تفاوتش همین قدره که ممکنه امام حسین (ع) در کربلا باشه و ما در حال کسب علم و فقط”کسب علم ” برای رضای خدا!!!
بله کامنت رو یه بار دیگه مطالعه کردم و کاملا متوجه عرائضتون شدم.
با آرزوی پیشرفت در عرصه فعالیت علمی و……………………………………………..
جناب میخ سلام
من اون نقطه هایی که گذاشتین را نفهمیدم
پیشرفت در عرصه علمی و ……………………………….
خوب اونم می گفتین یا حقیقت بود یا تیکه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!11
خوب اگر حقیقت بود که خوب بود
اگر هم تیکه بود بازم خوب بود
این که گفتم دوباره بخونید منظورم این نبود که وقت ندارم بنویسم
منظورم این بود که سوال شما در خصوص مطلق تیکه انداختن یا نسبی را در کامنت قبل دادم
این که شما وضع فعلی ما را با وضع امام حسین مقایسه کردید مورد پسند من نیست
هر چند وضع فعلی از نظر منم مطلوب نیست.
اینم که ما کار برای رضای خدا بکنیم یا نکنیم این یه امری که هر کسی باید خودش بدونه کجاست و وضیفش چیه
برای من یه سوال مطرحه و اون اینکه از یه طرف منا نقد می کنید که چرا به قول شما تیکه میندازم و از طرف دیگه مدعی هستید که ما باید کارهای بهتر و بیشتری برای اصلاح امور انجام دهیم که شاید هم حق باشما باشه اما این یه تضاد نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با سلام
خداوند دوست دارد که وقتی یکی از شما کاری انجام می دهد،در آن محکم کاری کند(پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله)
من اصولا اهل تیکه انداختن نیستم بالاخره شجاعتی می خاد که من هنوز ندارم البته اگه حقی ناحق بشه ساکت نمیشینم . در مورد اون نقطه ها هم باید بگم تیکه نبود بالاخره همه ما به عرصه های فعالیت های کشور کم و بیش واقفیم به خاطر همین موضوع، بنده …………گذاشتم چون فکر می کردم متوجه می شوید . بنده همون طور که عرض کردم اصلا قصد تیکه انداختن نداشتم اگر این طور برداشت کردید که ………ها تیکه است من عذر خواهی می کنم .
در ضمن من وضع فعلی رو با وضع امام حسین مقایسه نکردم بله من هم از وضع نامطلوب این روزها راضی نیستم اما امام و هدفشون نماد و شاه راه و نقشه راه و…. هستند برای اینکه امثال ما اون رو قطب نمای حرکتمون در زندگی قرار بدیم و متناسب با همین قطب نمای حرکت(بصیرت) هستش که می تونیم بفهمیم آیا رضای خدا در کارهامون هست یا نه؟
در مورد سوالتون هم باید بگم انتقاد من از شما بسیار شفاف و روشنه من گفتم همه جا و به همه کس تیکه انداختن خوب نیست که با کامنت هایی که دریافت کردم متوجه شدم این شیوه برخورد شما خاص یه عده ای هست که واقعا حقشونه یه چیزهایی رو بهشون گوشزد کرد و این شیوه برخوردتون هم عین اصلاح امور هستش من تضادی در این بین نمی بینم ؟
راستي آقاي دكتر جسارتا شرمنده ببخشيد عذر مي خوام شطرنجي ام؛
غلط املايي بگيريم ازتون؟
وظيفه رو با ظ مي نويسن نه با ض.
اين هم يك انتقاد ديگه كه نيازي هم به مصداق و سند نداره…
البته ميدونيد كه وقتي آدم كم مياره شروع مي كنه به سوراخ ديوارم گير بده(البته منظورم فقط در زمينه انتقاده.خوب يه كم منفي شيد آدم ازتون يتونه انتقاد كنه دييييييييييييگه)
جناب میخ
با سلام
اگه اینجوری که میگید باهاتون موافقم
با سلام مجدد
من خیلی وقت ها غلط ها را می بینم و می تونم ویرایش کنم. اما خوب حسش نیست در عین حالی که خوب شما مورد پیدا می کنید نقد کنید،
اما دلیل غلط نوشتن ندونستن نکته ای که شما شاره کردین نیست خستگی ذهنی و تند تند نوشتنه
سلام
خداوند همه ذهن هاي خسته را آرامشي عطا فرمايد تا حتي از غلط هاي ويرايشي هم در امان مانند.چون با شخصيتي كه از شما شناخته ايم خستگي برايتان تقريبا مفهومي نداره .