عید قربان عید بندگی بر همه بندگان و دلدادگان حضرت دوست مبارک
پ ن:
عید قربان در آیات قرآن کریم:
ماده «قرب» که واژه قربان ریشه در آن دارد، بسیار در قرآن آمده است،[۱] اما کلمه «قربان» در قرآن، دو بار آمده است.[۲] واژه «عید» در قرآن تنها یک بار به کار رفته است: عیسى بن مریم (علیهما السّلام) به خداوند سبحان عرض کرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهاى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عیدى باشد، و نشانهاى از تو، و به ما روزى ده که تو بهترین روزى دهندگانى».[۳]
گفتنی است که برخی از کلمات در قرآن آمده که ماده «قرب» در آن نیست، اما در روایات و به دنبال آن در تفاسیر، از آن به روز عید قربان، قربانی و … تعبیر و تفسیر شده است:
الف. مفسران در تفسیر «شاهد» و «مشهود»، سخنان بسیار دارند که بعضى، آنها را تا سى وجه شمردهاند؛ از جمله آن که گفتهاند: شاهد، روز عید قربان و مشهود، روز عرفه است.[۴]
ب. در آیه: «و الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ»،[۵] از جابر از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل شده: منظور از «الشّفع»، روز عید قربان است و منظور از «الوتر»، روز عرفه، است.[۶]
ج. بعضى درباره آیه «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»،[۷] گفتهاند: معنایش این است که نماز عید قربان بخوان، و شتر هم قربانی کن.[۸]
اکثر مفسران گفته اند که مراد از صلاه در آیه شریفه « فَصَلِّ لِرَبِّکَ»، نماز عید قربان است و مراد از نحر در «وَ انْحَرْ»، کشتن حیوانى است که از واجبات حج است یا منظور قربانى کردن است که سنت است (و بعضى) گفتهاند که مراد از صلاه، نماز بامداد روز عید قربان است و از نحر، قربانى کردن؛ زیرا که پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) در روز عید قربان، اول قربانى میکرد و بعد از آن نماز بامداد میگذارد، پس در این آیه خداى تعالى به آن حضرت امر کرد که اول، نماز مذکور را به جاى آور، بعد از آن قربانى کن.[۹]
د. «وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ؛[۱۰] و سوگند به شب، هنگامى که (به سوى روشنایى روز) حرکت میکند».
در این آیه شریفه، اگر الف و لام «اللّیل»؛ به معناى عموم باشد، تمام شبها را شامل میشود که خود آیتى است از آیات خدا، و پدیده اى است از پدیدههاى مهم آفرینش، و اگر الف و لام آن، «عهد» باشد، اشاره به شب معینى است، و به تناسب سوگندهاى گذشته، منظور شب عید قربان است که حاجیان از عرفات به «مزدلفه» (مشعر الحرام) رفته و بعد از گذراندن شب در آن وادى مقدس به هنگام طلوع آفتاب به سوى سرزمین «منى» روان میشوند- این تفسیر در روایاتى که از معصومان (علیهم السّلام) نقل شده نیز آمده است.[۱۱]
[۱]. مائده، ۲۷ و ۱۰۶؛ توبه، ۹۹ و ۱۱۳؛ احقاف، ۲۸؛ مریم، ۵۲؛ انعام، ۱۵۲؛ فاطر، ۱۸٫
[۲]. مائده، ۲۷، وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما؛ احقاف، ۲۸، فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَهً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُ.
[۳]. مائده، ۱۱۴، «قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَهً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقین».
.[۴] طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج۲۰، ص ۲۵۰٫
[۵]. فجر، ۳٫
.[۶] ر.ک: المیزان فى تفسیر القرآن، ج۲۰، ص ۲۸۶٫
[۷]. کوثر، ۲٫
[۸] سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۴۰۳، «و اخرج ابن جریر عن قتاده فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ قال صلاه الأضحى و النحر نحر البدن».
[۹]. حسینى جرجانى، سید امیر ابوالفتوح، آیات الأحکام، تحقیق: اشراقى سرابى، میرزا ولى الله، ج ۱، ص ۱۸۸٫
[۱۰]. فجر، ۴٫
[۱۱]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۴۴۶ و ۴۴۷٫.