یه پلاک که بیرون زده از دل خاک
روی اون اسمی از یه جوون
یه پلاک از دل خاک
یه پوتین فقط مونده از یه جوون که خوابید روی مین
استخون یه کلاه با یه عکس وصیت نامه غرق خون
یه جوون که پدر شد و پر زد و دخترکش رو ندید
دختری که پدر رو ندید و آغوش پدر نچشید
یه پدر بیست و چند ساله و چند ماهه چشماشو دوخته به در
مادری منتظر واسه دیدن قامت و روی پسر
یه پلاک از دل خاک
عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون از دل خاک
عشق یعنی یه شهید با لبه ی تشنه سینه چاک
عشق یعنی یه جوون یه جوون بی نام و نشون
عشق یعنی یه نماز با وضو گرفتن توی خون
عشق یعنی انتظار تو دل یه مادر بی قرار
چشم تر مونده به راه واسه یه نشونه یه مزار
عشق یعنی یه پدر که شبا بیداره تا سحر
عشق یعنی یه خبر ، خبره یه مفقودالاثر
یه پلاک که بیرون زده از دل خاک روی اون اسمیه از یه جوون
یه پلاک از دل خاک
یه پلاک
پ ن:
– امروز عصر یه جلسه داشتم با یه دوست، تو تمام کارای این ایام حمایتش دلگرمم می کرد حالا دیگه تقریبا میشه مطمئن بود که تو یه جایی قافیه را باختم خوشحالم تمام تلاشما کردم هر چند شکست تلخه، اما نبرد ادامه داره البته حالت نامتقارن به خودش گرفته. اعتماد دوستام منا شرمنده میکنه فکر میکنم لیاقت این همه اعتمادا ندارم، حس میکنم توانم در حدی نیست که فکر میکنند. با این همه وقتی اعتماد به این محکمی وجود داره چیزی جز نبرد و جهاد باقی نمیمونه حتی اگه نتیجه تلخ بشه!
– امروز اما اتفاقات خوب هم کم نبود بلاخره پروژه بعدی باسرعت بیشتری به نتیجه مطلوب نزدیک میشه! انتظارم برای لایه اول و دوم آخر مهر بود و نتیجه نهایی تا اخر اذر یا حتی دی! به نظر میرسه هم این کار و هم کار بعدی خیلی زودتر از انتظار من به نتیجه نهایی برسه شاید ثمر دادن این دو کار بار مسئولیتما کم تر کنه و بهتر بتونم رو کارایی که امروز ازم خواسته شد متمرکز بشم
– این ایام شاید تو دانشگاه کم دانشجوهام گذاشتم شرمندشونم
– و خانوادم مثل همیشه صبور، باگذشت و آرام! در تمام بودنایی که نبودنه و در تمام نبودنا نگاهشون و حمایتشون به من انگیزه حرکت میده!
– امیدوارم کارای انجام شده ایام گذشته و کارای پیش رو توشه ای بشه برای فردا!
– با تمام اتفاقات عجیب این ایام هیچ تغییری در خلق و خوی من صورت نگرفته! خودمم فکر نمیکردم چنین موجودی باشم!!!
salam az sher ghashangi ke gozashtid roye sayteton mamnonam
سلام
البته در مورد تغییرات، بذارید بقیه راجع بهش نظر بدند!!!!
عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون از دل خاک ……
این روزها عشق دوباره خودنمایی میکند به زیباترین شکل ممکن !
پلاک شهدا بر شاخه های سبزدرختان شهرمان یاداور غرور و اقتداری وصف ناشدنیست!
یاد شهدا بوی شهدا و عشق شهدا فضای شهرمان را بیشتر از هر زمانی عاشقانه کرده
بی اندازه دلنشین
*****************
کنگره ملی سرداران و 2500 شهید شهرستان نجف آباد با حضور بزرگان لشکری و کشوری
حال و هوای اینجا این روزها حال و هوایی بسیار دیدنیست ….همگی دعوتید
افتتاحیه با برنامه زیبای نورافشانی و برنامه های ویژه دیگر دوشنبه ساعت 19 پارک کوهستان نجف اباد
اختتامیه پنج شنبه