خسته شدم،
بریده ام آقا!
شتاب کن.
——————-
ما
بی تو
اینجا
تنها
میان این همه غوغا
پ ن 1: خوشحالم قرار شد طراحی پروژه بعدیم من کار کنم! از اعتماد دوستان سپاسگزارم (صادقانه دوست داشتم این کار به یکی دیگه واگذار بشه اما از صبح پنج شنبه ارزو میکردم کارا بدن به خودم! واقعا خوشحالم که یا زهرا (س) بعدیم با ما شد)
پ ن 2: اثرات طرح قبلی حالا حالا خواهد بود دیشب فهمیدم لایه ای که با تلفن یه دوست از سر اجبار به طرح اولیه اضافه شد چرا اثراتی را به دنبال داشته و چه اتفاقاتی را رقم خواهد زد.
پ ن 3: شب چهارشنبه و پنج شنبه را کنار ادمای پاک به تمام معنی تقریبا کامل بیدار موندم براشون بهترینها را ارزو میکنم. فضای معنوی موجود، شور و عشق حاکم بر فضا، در زندگیم به اتفاقات اون لحظات حسودیم میشه. اتفاقات اون لحظاتم با تمام مسایلشون تو خاطرم خواهد ماند. الان تمام بدنم درد میکنه!
پ ن 4: الان که به گذشته نگاه میکنم و قضایا را دقیق تر تحلیل میکنم تیم طراحی قوی تر از تیم اجرایی عمل کرد و تیم اجرا ضعیف تر بود.
پ ن 5: هدیه به صاحب اصلی عصر که به شوق آمدنش لحظه شماری میکنم.
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آنکه کار ما بالا بگیرد
آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
من گریه میریزم به پای جاده ات تا
آیینه کاری کرده باشم مقدمت را
اول ضمیر غائب مفرد کجایی؟
ای پاسخ آدینه های پر معما
حتمی بی چون و چرا برگرد شاید
راحت شویم از دست اما و اگرها
آقا نماز جمعه این هفته با تو
پای برهنه آمدن تا کوفه با ما
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
پایان شبهای بلند انتظاری
آیا برای آمدن میلی نداری ؟
من نذر کردم خاک پایت را ببوسم
آیا سر این بنده منت میگذاری؟
من دل ندادم تا که روزی پس بگیرم
میخواستم پیشت بماند یادگاری
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد