” خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم.” شهید چمران
خدایا! من بی تو هیچم، هیچ و تنها یار و یاور من در تمام روزهایی که بودم تو بودی فقط تو! خدایا این بارهم به سوی تو امدم، مرا آن ده که آن به. خدایا! راضی نشو که من جایی باشم که حضورم رضایت ترا به دنبال ندارد.
آمین یا رب العالمین
بسم رب العشق، رب العالمین
عشق مولایم امیرالمؤمنین
عشق مولا بضعه طهاستی
حضرت صدیقه کبراستی
فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین(برترین) تفسیر از ام الکتاب
مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم، روح قسم
جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک
دست تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین
حجت کبری ست بر کل حجج
بادعایش می رسد یوم الفرج
جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است
آنکه حق جنت به او تقدیم کرد،
نار را جنت به ابراهیم کرد
انبیا درّند و دریا فاطمه
«لَم یَکُن» ایجاد «لَو لا فاطِمِه»
ارث مادر بر تمام اولیا
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا
در امامت گر علی تکثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد
تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست
حق چودر محشر هویدا می شود
مؤمن از مجرم مجزا می شود
روح در عشاق او چون می دمند
صور «أینَ الفاطِمیّون» می دمند
خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز می دارد : «کنار!
کور باد و دور باد هرکس که هست
هان که اجلال نزول فاطمه است»
«آمده عرش خدارا قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه»
گفت احمد مرتضی جان من است
حافظ زهرا و قرآن من است
ناجی کل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما
حال اگر باب مسلمانان علی است
مادر خود خوب فهمیدیم کیست
روز وصل دوست داران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد پشت خاکریز جبهه ها
یاد یاران عزیز جبهه ها
یاد مجنون و شلمچه یاد هور
یاد کارون و فرات و کرخه نور
نام سرداران برادر بود و بس
فاطمه در جبهه مادر بود و بس
مادریّش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها برادر داشتیم
داغ مادر جان مارا شمع کرد
گرد فرزند رشیدش جمع کرد
ای برادر حال مادر خوب نیست
پای بستر حال حیدر خوب نیست
فاطمه در غشوه های احتضار
مرتضی در رعشه های اضطرار
گوش دل های همه در پشت در
بر وصیت های مادر با پدر
فاطمه آواز دارد زیر لب:
فاطمه یک نغمه دارد زیر لب
صحبت از کفن است و دفن نیمه شب
صحبت از بی یار و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیر(و)هن
صحبت سجاده و چادر نماز
نیمه شب زینب و راز و نیاز
ای که غم ها را عسل کردی علی
پس چرا زانو بغل کردی علی
ای به جنت هم نشین فاطمه
ای امیرالمؤمنین فاطمه
ای که بر ارض و سماء هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
آنکه باید اینچنین باشد منم
شرمگین و دل غمین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دست هایت وانشد
مرگ چون آید برآید کام من
گریه کن بر من و بر ایتام من
شد صدای فاطمه آرام تر
ای برادر ها همه آرام تر
ناله ی جانسوز می آید به گوش
صحبت از یک روز می آید به گوش
صحبت از یک روز گرم و آتشین
داستان یک بدن روی زمین
داستان خیمه ی افروخته
دختران و گیسو(و)ان سوخته
ماجرای مادر بی طفل چیست؟
ساقی تشنه کنار آب کیست؟
قصه ی سرباز در گهواره چیست؟
داستان گوش های پاره چیست؟
آه … داستان سربریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمه ها
بارش باران سنگ از روی بام
صحبت از بازار شوم شهر شام
زینب و بند اسارت … وای وای
اهل بیت و این جسارت .. وای وای
بارون يعني نقطه چين تا خدا
هر موقع بارون ميباره ياد شما برام تداعي ميشه درست مثه الان كه صداي زيباي بارون در سكوت نيمه شب بس شنيدني شده
بارش باران و تداعي خاصش مرا به اينجا كشاند و مثل هميشه نوشته هاي شما عين بارون نقطه چيني شدند برايم تا خدا
چون عين بارون زلاليد و شفاف
حس جان! چقدر احساساتی و رمانتیک!!!!!! اااااااااااااااوه، اوووووووووه، اوه ه ه ه ه(اخریشو قطره ای اومدم که حس بارانی عالی متعالی باشد)
سلام بر يه بنده خدايي !
خب من مدلم اينجوريه شما چرا حساس شديد!!!!!!!!
صد البته شما چه قطره اي بياين چه شرشر حس باراني بنده متعالي بوده و هست و خواهد بود……… به حسم باور دارم و مي بالم چون به دكتر باور دارم
آخ قربون آسمون مهربون كه در متعالي ماندن اين حس قشنگ ما را شرمنده خودش كرده …….دمش گرم……… از ديشب ساعت يازده تا الان بدون وقفه بارون مياد از شر شر هم گذشته ……….واي كه متعالي ترين حس را الان دارم
چه وب قشنگیم دارید خدا قبول کنه!
مام حرف خاصی نزدیم. فردا ولی آفتابیه.
اینجا پاچه خواری امتیاز…داره اونم زیاد