اخر ترما معمولا از دانشجوها نظرخواهی میکردم اما این ترم نکردم شاید اصلا مهم نیست برام. شایدم کاملا تغییر کردم.

چون متقاضی هم داشت گفتیم بازم مثل قدیمیا اینجا بنویسیم، بلکه بعضیا بیان نظر بدن دلشون خنک شه!!

توصیه 1  بعد از تایید نظر درخواست حذف ندید لطفا !!!! قابل توجه افراد متقاضی

توصیه 2 نقد باید رو به استاد باشه نه دانشگاه و مباحث مربوطه!!! بعضی چیزا ربطی به ما نداره

توصیه 3 نقد شامل حال همه میشه!!!! خط کشی رشته ای نداریم هرچند قدیما هم نداشتیم منتهی بعضیا به خودشون گرفتن

توصیه 4 مطلبی بنویسید که گره ای حل کنه صرف نوشتن نظر مادامی که مساله ای نباشه یا این مساله درست تبیین نشه اب در هاوان کوبیدنه

توصیه 5 ما از نظرات دیگران ناراحت نمیشیم

 

 

36 thoughts on “نقد من!

  1. آخ چه آرامشی میده نقدیدن!!! مگه من حرف نگفته گذاشتم؟؟؟ اصا بقیه: مگه خود استاد تو پست قبل خطکشی رشته ای نکردن؟؟؟ میگن هیچوقت نبوده عجب!!!
    اجازه من فکر میکنم بعد میام که هم جدید باشه هم سازنده هم دل خنک کننده.
    تقاضا: دوستان بیایید فضا ایجاد شد اینجاد اختناق معنی نداره تازه خط کشیم نداره من میتونم هر طور میخوام برم لایی بکشم سبقت بگیرم چقدر آزادی لذت بخشه
    از همینجا تقاضا میکنم اگه میشه بقیه استادا هم یاد بگیرن فضا بدن آخ که چقدر دلم میخواد…. البته برا من که خط قرمز معنی نداره یهو در میزنم میرم تو میگم اومدم انتقاد کنم اما خب
    فعلا…

  2. شما با یه رویکرد عالی یه حرفا میزنید عجیب مثلاً دانشگاه اصفهان که گاو داریه منم که لابد گاوی گوسفندی چیزی علوفه هم که میارید گروه علوم تربیتی هم که قراره گاو پرورش بده ای من اون دانشجوی دام پزشکی که دست شما سوژه داد با یه ایمیل بی ربط ببینم!!!
    خب وقتی همه رو مسخره میکنید وقتی که افراد رو به دو دسته دانشجو و گوسفند تقسیم میکنید بعدم خیلیا رو تو دسته دانشجوها نمیارید…. بقیه میگن دانشجو و علاف. من به جهنم بقیه هم همینطور؟؟ یکیه اخلاقی عالیه فقط درسی نه خب اونم گوسفنده؟؟؟ استاد میدونم همینید که هستید شک ندارم آرماناتون هموناس که بوده اما راهبرد گاوداری سودی نداره

  3. میدونید که من انقدر براتون احترام قائلم که حد و حصری نداره اما جدیداً بداخلاق شدید آدم میترسه حرف بزنه دعواش کنید یعنی چی؟؟ اینطوری نبودید که!!! یکی از بداخلاق شدناتونم اینه که بخشش و گذشتی که داشتید کم شده توقعتون رفته بالا البته میدونم این به خاطر اینه که سرتون شلوغه حتی به قول خودتون وقت ندارید به کوچکترین مسائل زندگانیتون برسید!!!

  4. سلام یه نقدی که بهتون وارده اینه که 70 الی 80 % کلاستون میره سمت حاشیه انقد عیبای جامعه رو میگید من دو جلسه آخر کلاستونو هیچ وقت فراموش نمیکنم خیلی وحشتناک بود خودم ذهنم درگیر یه حرفایی بود که شما بهش میگید حاشیه، شما میگفتید و نقد میکردید منم اشکام میومد مثل یه منبری که داره از مصائب جامعه میگه منم پا منبری و پایه گریه(کارا هیچ وقت نکرده) همینطور گریه… حالا به نظرتون منفی کردن دید دانشجوها نسبت به جامعه و مشکلات رو گفتن به خودی خود تأثیر سازنده هم داره؟؟؟ فکر میکنید بگید چیزی حل میشه؟؟؟ نه فقط دارید برا عده ای میگید که دستشون هیچ جا بند نیست که کاری بکنن چاره ای ندارن جز هم ناله شدن اونوقت آخر ترم بی چاره دانشجوها باید برن دوتا کتاب بخونن بیان امتحان بدن بدون اینکه استاد باعث رشد علمیشون شده باشه(چه بی ادبما!!)
    مختارید میتونید تأیید کنید یا نکنید منم دیگه؛ حرفمو میزنم اونم به استادایی که قبولشون دارم کسی اگه براش کسی مهم نباشه اصلاً وقتشو صرفش نمیکنه

  5. شما خیلی خوبید خیلی مهربونید اصلاً عین شما وجود نداره… اینا رو برا تأثیرش گفتم روی پایاننامه و جلسه دفاعم.
    دکتر بعضی وقتا دانشجوها میگردند دنبال یه استاد منطقی و خوب و مهربون که یه حرفایی رو براش بزنن حرفاییکه رو به دانشگاهه اگه شما همراهی نکنید سرخوردگی باعث میشه به ارزشها هم بدبین بشن خصوصاً وقتاییکه یک دنیا دلشون از دست اونایی پره که برچسب ارزشی دارن فقط میخوان بشنویدشون و درکشون کنید اما شما یه دفه میگید: منو قاطی حرفای خودتون نکنید به من ربطی نداره یا که میگید: چیزای عجیب زندگیتون خیلی زیاده ما دیگه زیادشون نکنیم… (نقل قولایی که از شما کردم رو نقطه چین کنید دوس ندارم بقیه ببینن)
    گاهی این همراهیه باعث میشه که تو مسیر درست جاده علم بمونیم گاهی بهمون جرأت حرکت میده گاهی قدرت فراموش کردن خیلی از مشکلات رو میده اما با دیدن یه واکنش اینطوری کلاً دریا دریا گریه هم آدم رو آروم نمیکنه. آرامشه رو حفظ میکنی میای فقط برا اینکه یه وقت از پا درنیایی برا استاد خوبی مثل شما میگی اونوقت … یعنی من توقعم زیاده دست خودم نیست ببخشید چون شما خوبید دیگه زیادی توقع دارم که تحملتونم خیلی باشه اما فقط یه سری ناراحتیه که قصد گفتنشه و لا غیر

  6. ف: در مورد خط کشی رشته ای ظاهرا دوست داری هر برداشتی را از هر نوشته ای دارید اثبات کنید من حرف شما را قبول ندارم
    دکتر مچکریم 1: در مورد عبارات نوشته های من صرف نظر برداشت ناصواب شما!!! من همچین عبارتی که شما نوشتید وجود نداره؟!؟ و در ضمن به شما چه؟ چرا شما به خودتون گرفتید؟ من نظرم نوشتم تغییر هم ندادم
    دکتر مچکریم 2: هر کس مسایل و مشکلات خودشا داره شما هم به عنوان دانشجو بهتره وظیفه و کار خودتونا انجام بدید من توصیه ای نداره منم تکالیف و وظایفم بلدم قرارم نیست من مورد انتظار یا پسند دیگران عمل کنم
    ناشناس: باهاتون موافق نیستم اولا من به ندرت مساله ای را شروع می کنم مگه اینکه یکی یه سئوالی مطرح کنه خوب منم جواب میدم فکر نمی کنم نظر دوستان این باشه که شما نوشتید بلاخره هر کلاسی حاشیه داره اونم ده الی بیست درصد نه هشتاد درصد دوم اینکه قضاوت شما غیر منصفانه است سوم اینکه واقعیت همونی که گفته شده مساله مطرح شده جواب داده شده شما دل نازک بار اومدید ربطی به ما نداره. در مورد امتحانم همینه که هست
    دکتر مچکریم 3: این چیزایی که نوشتید امتیاز نداره. مگه من مسئول دانشگاهم یا مدیر امور همراهی و همدردی با دانشجویان (از هر جنس و تفکری که باشن) چیزی که به من ربطی نداره خوب نداره شما خوشتون بیاید بدتون بیاد همینه دانشگاه مسئول … داره مدیر …. داره همشونم خدا را شکر حقوق میگیرن همشونم مدعین خوب مسایلتونا با اونا در میان بذارید حتما پاسخ میدن
    اینکه من خوب باشم یا بد مهم نیست در ضمن خدا اینجوری که دیگران فکر کردن قضاوت نمی کنه پنهان و اشکار همه ادما را می بینه و از همه مقاصد با خبره.ادما اینجا می تونن سر مردم کلاه بزارن اما جای دیگه نه اونجا معلوم میشه کی با چه قصدی چکار کرده از ما هم مشخصه. طبیعتا منم ادمم مکنه تغییر کرده باشم این تو متن نوشته هم اومده. من از تغییراتی که در منش خودم ایجاد کردم و احتمالا باز هم ایجاد خواهد شد ناراضی نیستم اگه قرار باشه جواب بدم یکی هست و غیر از او کسی دیگه نیست. خوبیش اینه همه چیزا میبینه و می شنوه

  7. من نظرمو گفتم شما “نقد من” گذاشتید تازه خودمم نقد پذیرم اما شما نیستید مگه قراره کسی به غیر این معتقد باشه که قراره در پیشگاه یه نفر فقط جواب بده که درس اخلاق میذارید؟؟؟ من جا یه اخلاق دوتا اخلاق پاس کردم تو هر دوتا رشته هفته ای یه بارم پای درس امثال این علما که شما باهاشون میگردید رفتم چهار سال برا اخلاقا(رفتم که رفتم خب که چی؟؟). دوست ندارم برم با اونا حرف بزنم یعنی میگید یغه رامشت رو بگیرم بگم این چه وضعشه؟؟؟ این حرفا رو نزنید من یهو اینکارو میکنم تو کارشناسی سراغ اونام رفتم فایده نداشت انتظاری ازشون نیست اتفاقاً اینا که وظیفه دارن برا یه کاری کمترم وظیفه شونو انجام میدن مثلاً من دانشجو هستم یه کلمه درس نخوندم تو این ترم به امید شب امتحان که اونم مگه چه قدرشوونو میشه خوند؟؟؟ یه مقاله ندارم(ای خدای من) پایاننامه ام هم مونده برا ترم آخر به جای اون رفتم یه کار بی خودی انجام دادم هیچی به هیچ جا. خب ببخشید که اومدیم چیزی برا شما گفتیم بدون اینم که انتظار خاصی داشته باشیم(خواستید استاد نشید اونم دکتر نوروزی!!). بله از یه جواب دادن میرید رو به حاشیه. حاشیه هاتون برا هر کی هم جذاب نبوده باشه برا من جذابه من اشتباه کردم مثلاً از نگاه بقیه گفتم بعدم اونا که حرف نمیزنن…. هیچی اصاً

  8. سلام استاد.
    نقد: بیان نکات مثبت و منفی هر دو
    به رسم ادب اول نکات مثبت:
    – برقراری رابطه صادقانه و دوستانه با دانشجو و اعتماد به اونها از روی صداقت
    – بیان تجارب کاری در زمینه رشتمون برای آگاهی دانشجو (البته این قسمت اگه یک مقدار زیاد بشه جزو نقاط منفی میشه.)
    – فراهم شدن فضای نقد و گفتگوی راحت در کلاس به طوری که من خودم خیلی حرفها که به شما میزنم یا در سایتتون مینویسم را هنوز نمیتونم با بقیه اساتید در میون بذارم.
    – مدیریت خوب کلاس از این جهت که کسی خوابش نبره…
    و …
    نکات کمتر مثبت:
    استاد اگه نقدی به فضای کلی دانشگاه میشه، به نظر من حتما یک قسمتی از اون به استاد هم وارده، چون دانشگاه که فی نفسه هویت و واقعیتی نداره.دانشجو و استاد و مدیریت و دروس و … با هم دانشگاه را میسازه و حتی اگه واقعا نقد به استاد هم وارد نباشه از اون جهت که استاد رکن مهم دانشگاهه باید حتما اون نقد براش مهم باشه. نه اینکه توصیه بشه فقط نقدهایی که صرفا متوجه شما هست مطرح بشه.از این جهت امیدوارم بقیه اساتید هم بیان و بخونن.

    نقد مهم از نظر من اینه که فضای گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان رشته فلسفه از نگاه من دانشجو فضای رشد دهنده و لذت بخش فلسفی نیست. شاید انتظار من زیاده ولی من در چهار سال لیسانسم رشد خوبی از همه جهات کردم چون فضای کلی دانشگاه و مجموعه هایی که در اون فعالیت میکردم واقعا رشد دهنده بود. یعنی همه دغدغه رشد دانشجو را داشتند.اگه دغدغه باشه نحوه مدیریت کلاس، محتوای مطالب تدریس و … هم عوض میشه نه صرف رفع تکلیف.بعضی وقتها اونقدر سر اساتید شلوغ میشه که تدریس در اولویتهای دوم و سوم و.. قرار میگیره.

    درسهایی که گفته میشه برای دانشجوی صفر کیلومتر مفیده،به نظر من دانشجوی ارشد اگر هم که در زمینه فلسفه صفر باشه دید کلی را نسبت به دروس داره لذا لزومی نداره در کلاسها ارائه مطالب در حد بیان کلیات باشه .استاد باید اونقدر در جزییات مسلط باشه که مدام دربین تدریسش آدرس مطالب را هم به دانشجو بده و منابع دست اول فلسفی و …را هم معرفی کنه. در این صورت فضای دقیق علمی بر کلاس حاکم میشه و دانشجو خودش را میکشونه بالا.

    نقدهای قبلی دوستان را هم تقریبا قبول داشتم.چند نکته دیگه هم هست دوباره میام مینویسم حجم مطالب زیادشد.
    ممنون استاد.

  9. سلام
    تغيير خوبه اما تا تعريف از تغيير چي باشه البته من در فضايي كه شما نقدتون را در اون قرار داديد نيستم لذا شايد اصل حرفم متوجه فضاي تعريف شده شما نباشه اما آنچه كه خيلي صميمانه خود من دنبالش بودم تا مطرح كنم دلچسب نبودن تغييرات شماست ( البته ميشه دقيقا جواب شما را پيش بيني كرد و اون اينكه مهم نيست دلچسب شما باشه يا نه مهم ……..) شما ميفرماييد نقد كنيد بعد كه بندگان خدا زحمت ميكشن نظر ميدن بد جوري جبهه گيرانه و با حالت دعوا جوابشون را ميديد اين مدل برخوردها را خيلي از دوستان نمي پسندند
    من پوزش ميخوام اما استاد من فكر ميكنم خدا نكنه شما با كسي سر لج بيفتيد هيچ جوري كوتاه بيا نيستيد و اين جالب نيست
    طرف بنده خدا مايه گذاشته صحبتي كرده از روي غرض و مرض كه نبوده دانشجوتونه( مستقيم يا غير مستقيم ميخواد هم رشته اي باشه ميخواد نباشه) آدم از نوع بازخورد شما حس ميكنه طرف دشمن شماس در صورتي كه اصلا اينطور نيست اين بندگان خدا فرق دارند با اونايي كه شايد شما ازشون كينه داريد پس دلشون ميشكنه اينطوري جوابشون را ميديد ببخشيد كه رك ميگم اما شما اين اواخر يه قدري خودخواه شديد و اين چيزيه كه دستان شما ازش زجر ميكشن
    به هيچ عنوان مشغله زياد و گرفتاري و موارد مشابه توجيه قانع كننده اي براي اين رفتارها نميتونه باشه
    هر موقع اينجا كسي از شما انتقاد كرد كه بحث هاي حاشيه اي ميكنيد ناراحت ميشيد در صورتي كه كاملا درسته وقتي وارد حاشيه هاتون ميشيد طرف كلا كت بسته محكوم ميشه فقط صحبت هاي شما را گوش كنه گاهي اين حواشي جالبند اما گاهي هم اصلا
    انتقاد بازم هست اما شما كه هر كي نقد شما را بگه يه چي محكمتر و كوبنده تر تحويل ميديد كه طرف پشيمون ميشه و از اونجايي كه من هرگز دوست ندارم اين حس در قبال شما بهم دست بده بقيه اش را نميگم
    يه اصل انساني ميگه به احساسات طرف مقابل به اندازه خودش بها بديد نه بيشتر نه كمتر …….اما ؟؟؟؟؟؟

  10. سلام
    جالبه؟!؟!؟
    من جواب بدم محکومم!!
    سکوت کنم محکومم!!
    نقد بذارم محکومم!!
    نقد نذارم محکومم!!
    هر کاری کنم محکومم!!
    مگه قراره من مثل شما فکر یا عمل کنم
    یا برعکس شما مثل من فکر یا عمل کنید
    برخی تصویرهایی که شما میسازید غیر منصفانه است منطقی فکر کنید حق با منه
    شما دنبال حفظ تصاویر ذهنی خودتون هستید نه درک قضیه
    اینجا هم مرکز مشاوره نیست سایت شخصی دکتر نوروزی
    کسی که اشتباه میگه را باید جوابش داد من نمیدونم چرا این جواب دادن من به مزاج شما نمی سازه؟؟؟؟

  11. كي گفته شما محكوميد محكوم ماهاييم استاد نه شما
    هر موقع كسي حرفي ميزنه هر چند برحق شما نسبت هاي غير منصفانه بهش ميديد كي گفته ما قراره مثه شما فكر كنيم و كي گفته شما مثه ما فكر يا عمل كنيد اينايي كه ميان اينجا ميفهمند و تحصيل كرده اند آدمايي كه ميان اينجا نظر ميدن دوستان شماهستند و صاحب عقل و فكر نه يه مشت آدم بي سواد و آويزون كه نتونن مستقل فكر كنن به نظر مياد اين يه توهين باشه تصوير ذهني هر كسي براش محترمه هم شما هم مخاطبان شما
    اتفاقا چون اينجا مركز مشاوره نيست و سايت شماست و اتفاقا چون منطقي و منصفانه فكر كرديم نقدتون كرديم
    آدم اگه يه كم كوتا بياد كه فاتحه اعتماد به نفسش خونده اس استاد
    استاد خدا ميدونه از شدت ارادت ميگم نه از سر بغض و مرض :
    شما گاهي با اين نحوه برخورد و جوابگويي تون آنچنان فشاري برطرف وارد ميكنيد كه استخوانهاي احساس و عاطفه و عقل و منطق و خلاصه همه چيش خرد و خمير ميشه
    قصد منم مشاور بازي نبود قصدم خير بود اما شما چه جور كنايه زديد اشكال نداره استاد ما عادت داريم ناراحتم بشيم اصلا مهم نيست…..
    در ضمن مساله مزاجي نيست مساله حقيقته كه بايد همه ما بپذيريم

  12. خیلی جالبه چند نفر اومدن نقد گذاشتن من جواب دادم
    از نظر شما چه ایرادی داره مگه هر کی نظرشا گفتم من باید بپذیرم
    مگه من جواب هر کیا دادم دشمنشم
    سکوت کنم دوستشم
    جالب اینکه خود شما بارها ایراد گرفتید چرا جواب نمیدم
    خوب بلاخره چکار کنم شما نمی خواید حرف بشنوید
    شما اونجوری باهاتون حرف زده بشه که دوست دارید
    اتفاقا من این دفعه شروط ضمن عقدم مشخص کردم یعنی نقدی که مساله ای را حل کنه یا به من کمک کنه
    جالبه مثلا وقتی یه دانشجو میگه بد اخلاق شدید چکار کردم طبق میل اون رفتار نکردم مگه ایشونا زدم؟
    یا وقتی شما می نویسید خود خواه شدید یعنی طبق میل شما عمل نکردم یا انتظارات شما تو یه قضیه ای براورده نشده جالبه اینکه شما نوشتید من از عده ای کینه به دل دارم من چنین چیزی در وجود خودم حس نکردم شاید از بعضی اتفاقات ناراحت باشم اما اینکه کینه دارم و اون کینه را به دوستان اطرافیان و دانشجویان تسری میدم یه تهمته
    منتهی شما خودتون هر چی بگید و بنویسید اشکال نداره یکی یه حرف حق جواب بده محکم جواب داده
    خود شما نوشتید من در حوزه نقد شما نیستم بعد هر چی خواستید نوشتید
    بعد منا متهم می کنید خوب اینگه قضاوت بر اساس تصاویر ذهنی نیست
    چی هست قضاوت عادلانه منصفانه
    من کجا گفتم شما دشمنید من کجا همچین حرفی زدم
    مثال میزنم ذهن شما روشن بشه اگه من طبق قانون عمل کنم و ده تا دانشجو بیفتن من مقصرم؟؟؟
    اگه من بر مواضع علمی خودم اصرار کنم دانشجو متضرر بشه من مقصرم؟؟؟
    شما بخش عمده ای از حقیقت را زیر پا میذارید تا به هدف خودتون برسید
    انچه که من میدونم اینه من دشمنی یا کینه توزی با کسی ندارم
    چنانچه داشته باشم ربطی به دانشجو نداره اما اینکه دانشجو انتظار داشته باشه من واقعیت را بیان نکنم؟ یا برای دل خوشی او انگونه که او می پندارد درست است برخورد کنم از من ساخته نیست
    نتیجه گیری:
    انچه که شما باید درکش کنید این واقعیت است که انچه که رخ میدهد محصول رفتار دو طرفه است چنانچه من پاسخی میدهم که خوشتان نمیاید حتما نظر شما منطقی نیست ( البته این حرف به ان معنا نیست که هر جا سکوت کردم جوابی ندارم یا تمام حرف را پذیرفتم) اینکه شما فقط جواب مرا میبینید برایم جالب است
    اون تصویر ذهنی که شما همیشه محکومید همین است که شما دوست دارید قضایا انگونه باشد که شما می خواهید یا انتظار دارید
    خوب بعضی وقتها نیست من نمی توانم خط کشم را بر اساس پیش فرضهای شما تنظیم کنم من نظر خودما دارم حتی در مورد اینکه کی جواب بدهم که سکوت کنم چگونه جواب بدهم مثلا من در پاسخ های خود غیر از یک دو مورد استثنایی به کسی حمله نکردم حتی همین بالا هم نظرات من خیلی منطقی بوده است
    وقتی دانشجویی نظر می نویسد شما دانشگاه اصفهان را گاو داری می دانید در حالی که چنین چیزی نه بیان شده نه نوشته شده از یک جمله کنایه ای ما در جایی برداشت غلط کرده ان هم تفسیر شخصی با استحاله صد درصدی اصل قضیه، من نباید تذکر بدهم ایا جمله ما این بوده؟؟؟ اتفاقا بر خلاف تصور شما من فکر نمی کنم ادم تحصیل کرده جملات را به نفع خود مصادره و تفسیر کند به خصوص در مقام ناقد باید دقت کند همان چیزی که حرف یا رفتار بوده نقد کند نه برداشت شخصی خود را مورد نقد قرار دهد

  13. ای بر اونی که پیشنهاد داد نقد بذارید درود و دو صد بدرود!!!
    خب برید بخوابید درس دارم اِ
    راستی این مقاله تو نه چکیده داره نه مقدمه صرفاً نتیجه و متن دارهکجا میخواید چاپش کنید؟؟؟

  14. اتفاقا مساله از اونجایی ایجاد شده دوستان نه به مورد شماره 4 و نه به مورد شماره 5 توجه نکردن لذا پاسخ گویی مرا حمل بر ناراحتی یا به قول شما تعارض نموده‌اند
    اتفاقا اگه هر کسی می خواست نظر بده به همون شماره 4 توجه میکرد نظری نمیداد که پاسخ داشته باشه منتهی چون به همین یه اصل توجه نکرده نظری داده که پاسخ داشته
    جالب تر این که شما از این بند بر علیه من استفاده میکنید منظور این بند این که به مواردی بپردازید که یه مساله را حل میکنه حالا شما به این نظرات نگاه کنید ببینید کدومشون منطقی مساله ای را مطرح کرده؟
    از نظر من تعارضی وجود نداره من مواضع خودما دارم به زعم شما لجبازانه و به نظر خودم خیلی منطقی
    شما هم ظاهرا نظر خودتون دارید برای ما هم نظر شما محترم هستش اما ما را نمی انگیزاند

  15. استاد به همان نسبت كه شما فكر ميكنيد ما درگير تصورات ذهني خودمون هستيم تصور ما هم ميتونه همين جور باشه
    شما خيلي راحت حكم قطي ميديد و اين آدم را آزار ميده
    من هيچ انتظاري از شما نداشته ام كه برآورده نشده باشه من قضيه اي نداشتم كه انتظاري به همراه داشته باشه من نه دانشجوي شمام نه پيش شمام نه كارم گيره و نه هيچ مورد ديگه من نميدونم كدوم انتظارم برآورده نشده كه بايد الان تلافي كنم؟؟؟؟؟؟؟!! اين منصفانه نيست آدم ناراحت ميشه
    پس شما هم تصورات ذهني خودتون را داريد قبول كنيد
    من امشب شنگول و منگول بعد از يك روز عالي اومدم تجديد قوايي كنم و سري سايت شما بزنم كاري كه هميشه ميكنم و از اومدن اينجا لذت ميبرم و چيزي ياد ميگيرم اما وقتي با اون نقد و نظرات مواجه شدم تجديد قوا كه نشد حس بسيار بدي بهم دست داد و يه لحظه رفتم تو فاز نقد و اين اتفاقات افتاد با اين توصيف من يهو چه انتظاري از شما داشتم كه برآورده نشده؟؟ خواهش ميكم خصوصي هم شده بهم بگيد چون گيج شدم
    ما نگفتيم جواب بديد دشمنيد جواب نديد دوست آخه اگه ناقص العقل باشم چنين حرفي ميزنم من گفتم نحوه بيان و نوع كلمات و قضاوت شما اينجور وانمود ميكنه وگرنه مردم نقد ميكنن شما بايد جواب بديد پس چون جواب داديد دشمنيد آخه اين منطقيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    استاد با تماموجود از اين جمله شما گله مندم و آنرا قضاوت غير منصفانه ميدانم

    “اون تصویر ذهنی که شما همیشه محکومید همین است که شما دوست دارید قضایا انگونه باشد که شما می خواهید یا انتظار دارید ”

    تمنا ميكنم در اين تصور ذهني تون تجديد نظر كنيد استاد اين تصور شما ما را زجر ميده
    من فكر ميكنم اكثر وقتها صداقت و نياز ما به يك تعامل سازنده متهم به اين قضاوت شما شده .اين واقعا حيفه ………نميدونستيم تصور شما در مورد مدعيان صادقتون تا اين حد دور از واقعيته!!!!!!!!!

  16. اين كه چيزي كسي را نمي انگيزاند علل متعدد دارد
    اينكه نظرات ما شما را نمي انگيزاند مربوط است به عقده هاي سركوب شده دروني نظرات ما !!!!!
    يادم نمياد نظري داده باشم و شما را برانگيزاند به راستي هميشه اشكال از نظرات من است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا جاي تامل دارد
    اتفاقا استاد به نظر مياد توصيه چهار به زيباترين شكل ممكن داره محقق ميشه

  17. من باهاتون موافق نیستم
    نمی تونم تصورات شما را تغییر بدم
    انتظارم نداشته باشید شما بتونید مرا تغییر بدید من صادقانه گفتم نقد بشم اما شروط نقدم گذاشتم
    اینکه شما از خواندن نقدها خوشحال شدید و از دیدن پاسخ های من ناراحت متاسفم اما واقعیت همینه که هست کاریش نمی کرد هنوزم بر سر حرف هستم شما بهتر بگم با عینکی نگاه میکنید که من نگاه نمی کنم من در پی دیدن جهان از زاویه شما نبودم در پی کشف حقیقت هستی بودم البته در مورد خودم پس این اجازه را بدید با برخی مخالفت کنم
    باهاتون در مورد شماره 4 موافق نیستم
    شاید انتظار من زیادیه نمیدونم

  18. سلام
    قرار نيست كسي تصورات كسي را تغيير بده ما اگر همديگه را نقد ميكنيم هدفمون تغيير تصورات نيست بلكه هدف تعديل و يا اصلاحه
    قطعا هر كسي با تصورات خودش زندگي ميكنه و براي اين كار دلايلي داره كه اين دلايل حداقل برا خودش قابل احترامند بنابراين از جانب خودم با اطمينان ميگم نه چنين جسارتي دارم نه نيازي ميبينم و نه شدنيه كه من بخوام تصورات شما را تغيير بدم به نظر من وقت گذاشتن روي اين قضيه به نوعي همون آب در هاون كوبيدن باشه پس چون اهل آب در هاون كوبيدن نيستم قصد تغيير تصورات شما را هم ندارم تصورات شما كاملا قابل احترامه همون طوري كه تصورات من قابل احترامه هر جايي كه متوجه شده باشم توصيه هاي شما اصلاح كننده تصوراتمه با كمال ميل هم مي پذيرم و هم به رو ميارم اما خب ما كه يه ماه و دو ماه نيست اينجا نظر ميذاريم چند ساله ميايم و ميريم و فضا اومده دستمون اين كه ميگم با تجربه اين چند سال ميگم ما هر موقع نقدي كرديم و يا ديگران نقدي كردند همين گرد و خاك ها به پا شده و ياد ندارم ذره اي از نظر ديگران مورد تاييد شما بوده باشه و يا اگرم بوده و يا تاثير مثبت داشته اصلا به زبان نياورديد شايدم واقعا همه اشتباه ميگن همه اشتباه ميكنن و خودشون خبر ندارن و غافل از اين قصه با شما بحث و جدل بي سرانجام ميكنن و ميكنيم !!
    من نميدونم شما چه اصراري داريد كه ثابت كنيد ما اصرار داريم شما مثه ما فكر كنيد و يا عمل كنيد و يا فكر ميكنيد ما مصريم شما با عينك ما به جهان نگاه كنيد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باور كنيد اين نبوده و نيست اگر ما گاهي پا فراتر از جسارت و فضاي دوستانه ميگذاريم و جدي حرفي ميزنيم به قصد همون توصيه چهار شماست و به قصد برانگيزانندگي است اينكه چرا به ظاهر اين اتفاق نيفتاده نميشه گفت عاملش تمام و كمال مخاطبان شما هستند
    استاد من از خوندن نقدها خوشحال نشدم كه از خوندن جوابشون ناراحت بشم ديگران اومدن در فضاي شخصي شما نظر دادن( دستشونم درد نكنه لطف كردند ميتونستند نيان ) شما هم جوابشون داديد تا اينجاش مشكلي نداره روال عاديه و بايد اينطوري باشه اما بحث من و علت ناراحتي من از مدل برخورد شما با كساني است كه اومدن نظر دادن البته شايد شما با توجه به شناختي كه از طرفتون داشتيد صلاح ديده باشيد باهاش تند برخورد كنيد اونش ديگه مربوط به من نيست اون ديگه مربوط به عينك شما و نوع نگاه شماست كه قابل احترامه اما اگر من از نوع جواب شما ناراحت شدم به اين دليل بود كه با خودم گفتم يه وقته يكي خودش مياد و از روي غرضي حرفي به آدم ميزنه خب نوع برخورد من يه جوره اما يه وقته من خودم از ديگران خواستم بيان و در موردي كه من ميخوام نظر بدن اينجا ديگه فرق داره يه ذره بايد آرومتر و بالانس تر با نظرات ديگران برخورد كنيم
    شما ميفرماييد در پي كشف حقيقت هستي بوديد حقيقت هستي نه سخته نه دور از تصور و خيال !!
    شايد اينكه شما حقيقت هستي را در چي ميبينيد و اينكه ما حقيقت هستي را در چي ميبينيم با هم فرق داره برا همينم زبون همديگه را نميفهميم !!
    گوشه اي از حقيقت هستي در نگاه زيبا و كلام زيبا و اعمال زيباي پيامبر نو و رحمته كه اين روزها دلها غمگين از دست دادن اين رحمت بزرگ الهي ست پيامبر ما عين حقيقته الگوي به تمام معناي گفتاري و رفتاري ….اگر من حرفي زدم نوع نگاهم به سمت گفتار محبت آميز و با الگو گيري از اون بزرگوار بود هيچ قصد توهين و يا تغيير تصوري از شما مد نظرم نبوده و نيست دنبال كار پر بازده ام و از اتلاف وقت فراري اگر اومديم و نظري گذاشتيم به نيت خير و حل مسااله اي بوده و با اعتقاد به اينكه عمده ترين مسائل امروز ما با تعامل نيك و سازنده و با الگوگيري از منش پيامبر اعظم قابل حل اند و اين تعامل سازنده با ديگران محورش همين بحثايي كه دوستان كردند و ما كرديم به نيت دوستي و ارادت بود نه بغض و حسادت

  19. من ضمن تمامي بحث و جدلهاي ديشب تا الان اعلام ميكنم همه آنچه مطرح كردم در هاله اي از احترام و ارادت بوده و بر كسي اين فرض پيش نياد كه ما قصد تخريب داشتيم
    يكي از همون حقايق كه شما مطرحش كرديد همينه كه ما در قبال دوستانمون مثه آينه عمل كنيم و قطعا اگر شما را دوستي دوست داشتني تصور نميكرديم اينجوري هم نظر نميداديم………در مجموع با تمام احترامي كه براي شما قائلم اميدورام حداقل در مورد خودم و تعاملم و نظراتم و… با شما اين دو جمله را تعديل شده تر از شما بشنوم :
    1- ” من بي تقصيرم ”
    2- ” باهاتون موافق نيستم “

  20. سلام اصلاً این نقد که میگید چیه؟؟؟ تعریفتون از نقد صحیح چیه؟؟
    یعنی فکر میکردم که اینبار درست نقد کردم دفه های قبل هم که تو وبتون میذاشتید نقد چه رو به تعریف و نکات مثبت مینوشتم چه رو به نکات منفی شما شیوه نقدمو قبول نداشتید دوست دارم شیوه نقدم رو تصحیح کنم.
    موفق باشیم.

  21. سلام
    ناگفته نماند که: شما با آدمای دیگه که تو موقعیت و زمان فعلی تون هستند فرق دارید از خیلی چیزا میگذرید اما جواب میدید پایه برطرف کردن ابهامات و تعارضات هستید هم میترسم ازتون هم مهربونید هم بداخلاقید در کل عجیبید این مسأله تقریباً ثابت شده که انسان باید تو این زمانه خودخواه باشه تا پیشرفت کنه اما ششما خودخواه نیستید باز جواب میدید خب میتونید خودخواه باشید؟!! شما راحت میگید نقد کنن شما رو در حالی که میدونید یکی مثل من میاد هر چی میرسه میگه ترسا و ملاحظاتی که همه دارند رو ندارید.
    یه چیزی که خیلی مهمه اینه که با این که وظیفه ای در قبال فلان دانشجو و مقاله ای که داره با یه استاد دیگه مینویسه ندارید اما کمکش میکنید اصلاً دنبال منافع شخصیتون نیستید. البته با اینکه یه دفه میگید فلان مسئله بهتون ربطی نداره و مگر من مدیر امور همراهی و همدردی با دانشجویانم و سرد برخورد میکنید اما با این وجود میشنوید یا راهنمایی میکنید و یا میکید که این مسائل بی ربطه و… .
    یه چیز قشنگ دیگه اینکه من دانشجوی کارشناسی ارشد که هیچ حا هیچ شغل و سمتی ندارم وقتی کار دارم زنگ میزنم جواب میدید و راهنماییم میکنید اما انقدر آزادگی دارید که فلان مسؤول که ممکنه کلی در رشد موقعیتتون نقش داشته باشه اگه قبولش نداشته باشید یا هر چی به هر شکل بیاد سراغتون خیلی راحت جوابشو نمیدید. ضمناً پای حرفا و شعارایی که میدید و میگید در عمل هم هستید. خوب باید خوب و بد رو با هم گفت.
    اینا کلی آموزندگی داره برا بقیه.
    من به شخصیت شما 19/50 میدم‎

  22. سلام
    با این چیزایی که نوشتی باید برم پیش روانپزشک احتمالا اختلال شخصیت (دو شخصیتی) دارم هم مهربونم هم بد اخلاق هم خود خواهم هم نیستم
    اینا را نوشتی ثابت کنی من خوبم یا بدم؟
    یا ثابت کنی خودت خوبی یا بد؟
    در ضمن من اگه جواب ندادم و اعلام اتش بس کردم به این معنی نبود که نخوام شما نقد کنید
    شما هر چه بنویسید من ناراحت نمیشم کما اینکه از این نوشته های این تیپی هم خوشحال نشدم
    واقعا دنبال یه سری مشکلات بودم و شماها هم استاد به انحراف بردن بحثها
    یه جاهایی مواردی مطرح شد که هیچ کمکی به بحث نمی کرد متاسفانه با تذکرات ما نه تنها سازنده برخورد نشد بلکه بعضیا حالت تهاجمی به خودشون گرفتن!!
    خدا همه را به راه راست هدایت کنه

  23. من بی تقصیرم! اگه جاییا پیدا کردید و خوب بود بگید منم برم آخه هر کی بشناسه و بدونه کدوم حرفا از منه میگه: این معلوم نیست با خودش چند چنده!!! فکر کنم قضیه قرصاست که 88 میگفتن به بعضیا میدن بعد میگن بیان مصاحبه!
    من که خوبم شکی توش نیست همه میدونن مگه نه؟
    بحث سر شماست. خوب آدما مجموعه ای از صفات مثب و منفی اند شمام همینطور. ضمناً من گفتم خودخواهید؟؟؟(ظاهراً حافظه کوتاه مدتم مشکل داره اگه گفتمم الان پیداش نمیکنم)
    مهربونی و بداخلاقی دوتاش باشه بده؟؟ یعنی آدمی که مهربونه یا کسی که واقعاً براش سرنوشت آدمای دیگه مهمه مگه باید فقط مهربونی خودشو تو خوشرویی و لطیفانه برخورد کردن نشون بده؟؟؟ شاید گاهی بداخلاقی جزء مهربونی باشه.
    ————————————
    ضمناً اومدم بگم بخاطر این که برای رفتارتون اصولی تعریف کردید و بر مبنای اونا رفتار میکنید و به هیچ وجه اونا رو برا منافعتون زیر پا نمیذارید، اگه بعضیا هم با شعارای ارزشی و… اشتباه کنن آدم به پای ارزشا نمیذاره یه جورایی تو بعضی مواقع با ویژگیهایی که داشتید باعث شدید گناه عده ای که شعار الکی میدن و بعد حق آدم رو ضایع میکنن پای ارزشا نوشته نشه و اونا خراب نشه.

  24. نصفه دوم جوابتونو الان دیدم خب شما تو تعلیم تربیت استادید من تو به انحراف بردن بحثا مگه چیه؟؟؟ خواستید یادتون میدما. گذشته از شوخی جات، خب حق با شماست همش شاید برا اینه که من تعریف درست نقد رو نمیدونم و این چیزیه که ببخشید همش تقصیر شماست یادتونه قرار بود این مسأله نقد رو برام جا بندازید؟؟
    البته دوستان هم قصدشون فقط خیر بود یعنی تا جایی که خبر دارم انقدر نسبت به شما ارادت دارن که به قصد خیر وارد میدان نقد شما شدند

  25. شما میگید یه جاهایی از بحث مواردی اومد که کمکی نمیکرد من هم که کاملاً قصدم آموختنه گرچه همیشه تا بحث به یاد گرفتن شیوه صحیح نقد میرسه میذارید منو سر کار! حالا میشه بگید که کجاهای بحثامون خوب بود؟ من واقعاً قصدم انحراف در بحث نبود اشکال کجاست؟؟ میشه راهنمایی کنید حل بشه؟؟؟
    ببینید چند بار خواهش کردم؟؟!!! ممنونم ازتون پیشاپیش میدونم خیلی مشغله داریدا ببخشید

  26. تا اونجا که من سواد دارم ما سه نو نقد داریم
    نقد دگماتیستی
    نقد استعلایی
    و نقد ساختارزدایانه
    طبیعتا شما باید بدونید تو کدوم عرصه از نقدید و اصول همون نقد رعایت کنید مثلا شما نقد ساختارزدایانه نمی تونید اصول را حفظ کنید اون به سمت و سوی دو نقد قبلی و به طور ویژه نقد دگماتیستی حرکت میکنه چیزی که من تو متن گفتم این بود که نقد رو به من باشه ولی شما با مطرح کردن مباحث طنز کلا بحث به حاشیه بردید در عین حال که پرداختن به موارد حاشیه یا کرانه ای خیلی به رشد قضایا کمک نمی کنه
    موارد استثنایی ارزش مند هستند و باید به اونا هم پرداخت منتهی نه اینکه یه رفتار حاشیه ای تبدیل بشه به اصل و محور

  27. سلام
    استاد احوال شما؟ با نقد هاي غير منصفانه ما چه ميكنيد؟!!
    در مورد نظرات فوق بيشترين نظر مربوط به منه البته بقيه هم نظر دادن اما اون بحث تهاجمي برخورد كردن بعضيا را قطعا منظورتون منم !!!!!!! به خدا قصد تهاجمي برخورد كردن نبود آخه شما كه بد نيستيد ما بخوايم تهاجمي انجام بديم اگر در نظراتم حالت تهاجم و يا چيزي مشابه اين بوده پوزش ميخوام راستش استاد اين بيشتر يه گله دوستانه بود چون موارد متعدد اتفاق افتاده بود( البته قبلاها ) من بارها تصميم داشتم اين گله را داشته باشم فكر ميكنم شايد بهتر ميبود به ايملتون ميفرستادم و جاش اينجا نبود به هر حال منم با جناب ” ف” موافقم همينكه بدون سانسور و بدون كم و كاست آنچه درباره تون مطرح ميشه را نشون ميديد و جواب ميديد برا ما ارزشمنده و اين ويژگي متفاوت شخصيت شماست
    استاد همه ممكنه از هم دلخور بيشن و رنجيده اما هرگز رنجش هاي جزيي نمتونه قضاوت اصلي ما را در مورد كل شخصيت شما تغيير بده ما سالهاست كه شما را ميشناسيم هم باتون كلاس داشتيم هم كار علمي انجام داديم خدا ميدونه بزرگواري و افتادگي و خير خواهي كه در كار علمي از شما ديدم نه هيچ استادي نديدم با گشاده رويي دانشجو را ميپذيريد و با سعه صدر جوابش را ميديد اينها برا ما خيلي ارزشمنده
    اينها فقط گوشه اي از ويژگي هاي مثبت شخصيت شما بود مني كه ميفرماييد در نظراتم تهاجمي برخورد كردم ( كه صد البته چنين قصدي نبود ) اگر بخوام از آنچه از شما ياد گرفتم و تاثيرات علمي و اخلاقي و معنوي بيشماري كه از شما گرفته ام را بشمارم بايد ساعت ها بنويسم پس بنابراين استاد درسته كه من از يك رفتار شما گله كردم اما آنچه كه واقعيت هست و نقد منصفانه اينه :
    ………. من مثل شما نديدم ………….
    اميدورام گله مندي من باعث رنجش شما نشده باشه اگه بخوام بگم با بخشي از حرفهاي “ف ” موافقم شايد به من هم بگيد ميخواي ثابت كني خوبي يا بدي !!!!
    دنبال اثبات بدي كه قطعا نيستم اگرم قرار باشه ثابت كنيم كسي خوبه دنبال اثبات خوبي هاي شما خواهيم بود چون اونقدر مديونتون هستيم كه اين كمترين كاريه كه ميتونيم در قبال دينمون به شما انجام بديم

  28. سلام
    یادم باشه دفعه دیگه که قرار شد نقد بذارم به شرطام اضافه کنم بعضیا!!! حق نظر دادن ندارن!!!
    فکر کنم اینجوری هم میدون برا نظر دادن بقیه هم باز میشه هم دعوا را نمیفته
    مگه ما گفتیم نقد بنویسید یعنی منظورمون ذکر محاسن بود
    ما تو برخی موارد اختلاف نظر جدی داریم لذا اگر قرار باشه استاد درست نقد بشه باید این نکته مشخص بشه چرا با تمام این حرفایی که شما می نویسید که ما تاثیرگذاریم؛ این اتفاق یه جاهایی اصلا صورت نگرفته و شماها کار خودتونا درست و دقیق به شیوه خودتون انجام میدید
    من تو متنم نوشتم از نظران ناراحت نمیشم نمیدونم چرا در شماها نگرانی ایجاد شده؛ اگه میخواستم نظراتا سانسور میکردم
    دارم فکر میکنم من حکم لولو را دارم که شما از من می ترسید؟؟؟؟

  29. سلام
    بعضيا!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
    چه كرديم كه چنين شرطي به ذهنتون متبادر شده !!!!!!!!

    ميدونم استاد منظور از نقد ذكر محاسن نيست اما چون يه مسير انحرافي رفتيم برا جبران بايد اين واقعيات مثبت را ميگفتم البته اينها فقط يه بخش كوچكش بود لزومي نميبينم همش را بگم كما اينكه به كرات بصورت شخصي به خودتون گفتم ميدونيد كه چقدر ارادت دارم خدمتتون و از صميم قلبم در بهترين شرايط معنوي دعاگويتان بوده و هستم
    در مورد “لولو” دور از جون لولو كدومه اتفاقا ما اگه از شما ميترسيديم اين قدر جسورانه حاشيه نميرفتيم پس با شما خيلي راحتيم چون شما با ما يكرنگ و صميمي بوديد
    ضمنا نگران سانسور شدن نظرات نيستم بيشتر نگران رنجاندن يا جسارت به شما هستم
    از اين جزييات كه بگذرم اصل مطلب اين نكته مهم شماس كه من واقعا دوست دارم بهش بپردازم شما ميفرماييد :
    ” چرا با تمام این حرفایی که شما می نویسید که ما تاثیرگذاریم؛ این اتفاق یه جاهایی اصلا صورت نگرفته و شماها کار خودتونا درست و دقیق به شیوه خودتون انجام میدید ……..”

    نكات :
    1- قيد “اصلا “كه تكان دهنده است يعني من اونقدر در رفتارم ناجور عمل كردم كه اين تاثير گذاري اصلا به چشم نمياد ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! اگر اينطوره كه همه حرفام مبني بر تاثير گذاري و اينها شعاره
    2- يه مقداري بايد شيوه اي كه ما به روش خودمون استفاده ميكنيم دقيق تر تجزيه و تحليل بشه
    3- عمده ترين نكته اي كه من ميخوام اشاره كنم و شايد يه بخش از جواب شما هم باشه اينه كه ما به عنوان مخاطبان دائمي شما نياز داريم نقد بشيم من خودم بارها و بارها از شما چنين خواهشي كردم كه منو نقدم كنيد و غير از اينكه “حساسم ” و…..نقدهاي جدي و واضح از شما خواستم اما به هر دليلي شما هميشه سكوت كرديد و هرگز جواب نداديد قطعا شما هم دلايل خودتون را داشتيد اما به نظر من اگر شما ميفرماييد من و شما در يه جاهايي اختلاف نظر جدي داريم چرا هرگز اين اختلاف نظر كمرنگ نشده و حتي يه جاهايي سر باز ميكنه مطمئنا من از اين فرايند حس خوبي ندارم و از اين جمله هم ناراحت ميشم چون دلم ميخواد هرگز قضاوت شما اينجوري نباشه چون نهايت تلاشم در سمتي بوده كه تاثير گذاري شما را به اثبات برسونم لذا اگر جاهايي نقد اساسي از ما داريد با كمال ميل ميپذيرم و ممنونتونم ميشيم
    چقدر حرف براتون دارم اما …..

  30. سلام مجدد استاد این سه تا نقد رو بلدم اما کاربردی نمیتونم گیج میشم.
    راجع به طنز حرف زیاده ایده و فکر زیاد دارم اما با این مورد که من با آوردن طنز مسائل رو به حاشیه کشونده باشم موافق نیستم ممکنه از طنز درست استفاده نکرده باشم ولی من شدیداً طنز رو مؤثر و سازنده میدونم اگه طنز ساحتش با هزالی و الکی بافی جدا بشه که سعیم این بوده که این اتفاق بیفته و اگه غیر جدی حرفی میشزنم توش پیام سازنده ای باشه. البته تو ارشد با توجه به شخصیت و رفتار خودم اولش تصمیمایی داشتم راجع به طنز وقتی با مسؤولین مطرح کردم فرمودند نه و کلاً از بحثش متأسفانه اومدم بیرون و این تأسف بزرگ منه. البته یه چیزی که هست گاهی زیاده روی میکنم شوخی و جدیم مخلوط میشه و مخاطب ممکنه وقتی من کاملاً جدیم همه رو شوخی برداره یا برعکس. الان معضل بزرگم اینه که مطمئنم جلسه دفاعم رو خودم به حاشیه و طنز میکشونم و دست خودمم نیست حالا قراره سعیمو بکنم تا نهایت بتونم با روزی یه دقیقه جدی بودن شروع کنم برسونم به روز یک ساعت که اونروز جدی باشم.
    طوری نیست بعضیا منم دیگه؟؟؟؟ خب یه جایی یه سری درس تو فضای دینی میخوندم بعضی استاداش منو ممنوع الکلام کرده بودن تو کلاسشون!!! خوشبختانه تو کلاسا دانشگاه پیش نیومده تا حالا

  31. بی ربط نوشت: نه والا لولو چیه؟؟ من بچه بودم میگفتن “بگیر بخواب لولو میادا” میرفتم درو باز میکردم میگفتم میخوام ببینم چه شکلیه؟؟؟ بعدم ول کن نبودم لولو پس کی میاد؟؟؟
    ترس که گفتم برا اینه که… باشه تا تو توضیحاتم راجع به سؤالتون بگم:
    “چرا با تمام این حرفایی که شما می نویسید که ما تاثیرگذاریم؛ این اتفاق یه جاهایی اصلا صورت نگرفته و شماها کار خودتونا درست و دقیق به شیوه خودتون انجام میدید”:
    متأسفم واقع بینانه چیزی راجع به خودم هست اینه که رفتارم اشتباهه و اشتباهی متوجه شما نیست. من تو روش و منش سیاسی-اجتماعی و گاهی مذهبی تأثیرپذیری زیادی از شما دارم حتی تو بعضی اخلاقای شخصی اما تو رفتار علمی، خودم تعلل کردم و وارد حواشی شدم. من تأثیر پذیری زیای داشتم تو مسائل غیر درسی و حتی در عمل هم بوده ولی تو درس با اینکه از نظر تئوریک و در مبانی رویکرد و رفتار علمیتونو خیلی قبول دارم اما… کلاً اون تشنگی رو به بعضی مسائل علمی که الان باهاش مواجهم ندارم یعنی همون برخورد عاطفی و سلیقه ای کردن با مسائل علمی که میدونم اشتباهه. اینکه تو درس متمرکز نمیشم واقعاً بده اینا ربطی به اشتباه شما نداره حرفای شما بیدار کننده هستند اما شاید همرشته نبودن هم باعث شده باشه تأثیرپذیری علمی من در رفتار از شما کم باشه که اینم در حد توجیهه چون شما و استاد راهنمام و استاد دیگری خیلی تلاش داشته و دارید که من به درس و کار علمیم متمرکز بشم کلاً این مسأله همون مسأله تغییر دادنیه که شما همیشه انتظار دارید و من تعلل میکنم و اینکه نمیدونم تا کی فکر میکنم میتونم به یک ماه قبل از کنکور و حرکتای یه دفه ای و موج آفرینی و انقلابیم متکی باشم و برم بالا؟؟؟ من خودم برا رشد خودم کم گذاشتم بقیه همش توجیهه گرچه ناهمواریای راهم کم نبوده اما منم با اینکه انرژی زیاد دارم اما بیشتر تو مسائل جنبی هدر میدم.
    نتیجه: این اشکال از منه و حق نداشتم بدون در نظر گرفتن اینا و با وجود اینکه میدونم تو مسائل علمی خودم کم گذاشتم یا گاهی کاری کردم که بیهوده بوده و در حاشیه کار اصلیم، بیام و شما رو صرفاً تو چیزای غیر مهم و گاهاً بی ربط نقد کنم. این نهایت حرفایی بود که با مرور انواع نقد و جهت دهی صحیح میتونم بگم. لذا ترسم از برخورد شما در مواقعیه که رفتارم اشتباهه و این ترس وقتی بیشتر میشه که میترسم استادهام هم از من ناامید بشم و میدونم هرچی تعللم استمرار پیدا کنه بیشتر در این مسیر پیش میرم ببینید ترسم از بازخورد رفتار خودمه یعنی در حقیقت از خودمه. ترسم از بعضی رفتارامه که ناگزیر بازخورد تلخی رو از شمای استاد داره.
    قدردانی و معذرتخواهی: استاد منو ببخشید اومدم الکی جوسازی کردم شما وبتون هم مثل کلاس درسیه که توش سعی دارید به شیوه فعال ذهن رو درگیر کنید و هدایت کنید به مسیر درست. از لطفتون ممنونم

  32. سلام خدا قوت

    دكتر دانشگاه بايد به داشتن شما افتخار كنه هميشه فعال و سرشار از انرژي هستين منم يه روزي ميخواستم عين شما بشم اما روزگار نامرد مسيرما عوض كرد.هميشه پيروز باشيد

  33. سلام
    قبل ازاینکه نظرم رو بنویسم دوست دارم نکته جالبی که توجه منو جلب کرده رو بگم و اون اینکه اکثر افرادی که تو سایت نظراتشونو می نویسن اسمشونو پنهان میکنن!!! چرا اینقدر حرف زدن به جای خودمون سخته؟ این حالت و این فضای حاکم بر کل جامعه برای من قابل درک نیست… و منو به شدت آزار میده.
    هر کسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
    از رونوشته حرف نزن رها شو از حیله ی خواب
    نقش یک دریچه رو رو میله ی قفس بکش
    برای یکبار که شده جای خودت نفس بکش
    مدتیه تصمیم گرفتم نقابهامو پاره کنم و خودم باشم.. هرچند خیلی سخته اما تا حدی تونستم اینکارو انجام بدم…
    دلم نمی خواست دیگه به عنوان فردی ناشناس با اسم مستعار نظرمو بنویسم
    چون دیگه نمی خوام تاییدطلب باشم.
    مسلما صراحت، شهامت، دلسوزی، هوش و پر انرژی بودن شما زبانزد همه است. حمایت شما از دانشجوهایی که تشخیص می دید با دیگران متفاوت و به دنبال آگاهی بیشتر هستن و پتانسیل بالایی برای پیشرفت دارن قابل تحسینه….من هم که از سال 84 دانشجوی شما بودم و حق زیادی به گردن من دارید. درباره این 8 سال هیچ چیز نمی تونم بگم… یعنی ترجیح میدم با کلمات و جملات خرابش نکنم. چون زحمات شما به هیچ وجه توصیف بردار نیست و صحبت کردن در این زمینه نمی تونه حقیقت رو اونطوری که شایسته است بیان کنه. اما تو سال های اخیر گاهی در ذهن خودم شما رو نقد میکردم… شایددرست شاید غلط…. گاهی با خودم میگفتم قدرت همدلیتون با افراد کمه… گاهی فکر میکردم انتظارتون از افراد بیشتر از حد توانشونه… شایدم چون خودتون خستگی ناپذیرین همین انتظارو از سایرین دارید… به نظر من قبل از قضاوت درباره کار کسی باید کاملا در شرایط و موقعیتی که اون شخص به سر می بره قرار گرفت…عذر می خوام از اینکه صراحتا صحبت میکنم اما علاوه بر این دکتر نوروزی که سال 84 در کلاس ما روش تدریس و مسائل آموزش و پرورش تدریس میکرد و الگویی عالی و تقریبا کامل برای دانشجویانی مثل من بود آروم آروم به طور باور نکردنی تغییر کرد… و اطمینان دارم که این تغییرات برای شما کاملا واضح و آشکاره… چون آگاهی هیچکس ازاین موضوع به اندازه خود شما نیست.
    صراحت کلام منو ببخشید استاد… چون نوشته بودین ناراحت نمیشین.. چون می دونم هر روز به دنبال پیشرفت بیشتر هستید این متن رو نوشتم…. به هرحال هم من هم شما و هم سایرین می دونن که بدون شک در این دانشگاه تاثیرگذارترین استاد حداقل برای من و دوستانم بودید. دعای خیر افراد زیادی پشت سرتونه و این یعنی خوشبختی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *