ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟ !! ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﭼﯿﺰﯼ
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﺍﻣﺎ ﭘﺸﻢ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭼﯿﺪﻡ، ﺩﯾﺪﻡ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﮒ ﺍﻧﺪ

13 thoughts on “روزگار!!

  1. سلام
    بالاخره مهربون باشيم يا نه ؟؟
    اگه مهربون باشيم كه گرگا ميخورنمون
    مشكل اينجاست كه هر كاري ميكنيم يه كم ياد بگيريم گرگ باشيم نميشه
    يه سوال
    به نظر شما ايراد از چوپونه بوده يا گرگا؟؟؟؟!!!

  2. گفت دانایى که گرگى خیره سر
    هست پنهان در نهاد هر بشر

    لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
    روز و شب مابین این انسان و گرگ

    زور بازو چاره این گرگ نیست
    صاحب اندیشه داند چاره چیست

    اى بسا انسان رنجور و پریش
    سخت پیچیده گلوى گرگ خویش

    اى بسا زور آفرین مردِ دلیر
    مانده در چنگال گرگ خود اسیر

    هرکه گرگش را دراندازد به خاک
    رفته رفته مى‌شود انسان پاک

    هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
    خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند

    هرکه از گرگش خورد دائم شکست
    گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست

    در جوانى جان گرگت را بگیر
    واى اگر این گرگ گردد با تو پیر

    روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
    ناتوانى در مصاف گرگ پیر

    اینکه مردم یکدگر را مى‌درند
    گرگهاشان رهنما و رهبرند

    اینکه انسان هست این سان دردمند
    گرگها فرمان روایى مى‌کنند

    این ستمکاران که با هم همرهند
    گرگهاشان آشنایان همند

    گرگها همراه و انسانها غریب
    با که باید گفت این حال عجیب

  3. سلام
    اين كه سخت تر شد !!!
    ربط چوپون و گرگ و دانشگاه ؟؟؟؟؟
    قبلا به ربط گاو و گوسفند و دانشگاه اشاراتي كرده بوديد اما الان خطرناك تر شد !
    **********
    از توصيه شما ممنون
    ما آدما هم نياز داريم مهرباني كنيم هم باهامون مهرباني كنند اگر اين نياز به شكل خوبي ارضا بشه آدم از تعادل روحي رواني و حتي جسمي مناسبي برخوردار خواهد بود
    نميدونيم تقصير چه كسي و كجاست اما شرايطي شده گاهي مثل اونايي كه از تشنگي دارن هلاك ميشن دنبال كسي مي گرديم تا اون تعادل روحي و رواني برقرار بشه و نيازه مرتفع بشه ولي متاسفانه چنين موجودي را گير نمياري !
    نمود اين قضيه در سطح وسيعش روابط آدما را با همديگه بسيار مصنوعي و ساختگي كرده به طوريكه آدما ازبودن كنار يكديگر اون لذتي كه بايد ببرن را نميبرند
    از ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست !!!!!!!!!

  4. یکرنگ که باشی زود چشمشان را میزنی!!!!!!!!!!!!
    خسته میشوند از رنگ تکراریت!!
    متاسفانه این روزها…
    دوره ی …
    رنگین کمانهاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    وغافل از اینکه ما اومدیم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم…..

  5. بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم ما بهم بد کردیم ما به هم بد گفتیم ما حقیقتها را زیر پا له کردیم وچقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم از شما میپرسم ما که را گول زدیم؟ ( دکتر شریعتی)

  6. به نظرم چوپانه با قضیه خیلی راحت کنار اومده…
    شاید به خاطر اینه که فعلا گرگ بیشتر از گوسفند به دردش میخوره…
    حتما پشما را قبل اینکه کسی بفهمه میچسبونه و از گرگهای گوسفند نماش خیلی جاها استفاده میکنه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *