دقیق موقع نماز مغرب اونم از نوع سروقتش ( خدا قبول کنه ریا نشه، چه خوش موقع!!) یه روزنامه نگاری یا شایدم مدعی روزنامه نگاری چند بار زنگ زد !!
منم تو حس ( این معنویت بعضیا وقتا ادما بگیره چی میشه) جوابشا ندادم پیامک دادم شما؟؟؟ با کلی ذوق نوشت روزنامه نگارم
انگار من خیلی عاشق رسانه و رسانه چی ها هستم
وقتی زنگ زد بازم جوابی نشنید پیامک زد علمتون تو قفسه کتابخونه ها بمونه خاک بخوره بهتره!!!
منم نیست عاشق رسانه ها از همه نوعش هستم براش نوشتم خوب رسانه جای عالما نیست که من بیام
کم نیورد جواب داد: جای عالم دور از مردم هم نیست (منظورش رسانه بود از هر نوعیش احتمالا) همان بهتر علما به کسب شان بپردازند شب به خیر!!
تازه منم تخصص تربیتیم گل کرد براش نوشتم:
شما خودت به تنهایی مردمی؟
جواب نیومد فهمیدم این تربیت چه ها که نمی کنه
فقط کاشکی من زودتر فهمیدم که تو این جامعه فقط تربیت جواب میده و لاغیر!!!
نتیجه اخلاقی: 1-این جامعه چقدر منطق داره؟؟؟؟؟؟؟
2- هر کس هر چی خواست باید انجام بدی و گرنه بدهکاری!!!!!!!!!
3- کسی حدود خودشا نمیشناسه و حقوق ترا رعایت نمیکنه مگر اینکه بزنی تو صورتش!!!!!!!
4- ظاهرا بعضیا امر برشون مشتبه شده که جدی جدی ما بدهکاریم نه بابا اون مال قدیما بود حالا اگه طلبکار نباشیم که داریم حسابرسی می کنیم بدهکارا مطمئنیم نیستیم
“…پیامک دادم شما؟؟؟ با کلی ذوق نوشت روزنامه نگارم…”
ذوق خبرنگار در حین نوشتن پیام را چطور فهمیدین؟
چون به جای معرفی خودش مثل ادم نوشته بود خبرنگارم فکر کرده بود خیلی خبرنگار چیز بسیار مهمیه
البته من خبرنگار نیستم
رشته فلسفه تعلیم و تربیت خیلی خوب رشته ای…همه حالات و صفات آدما را زود میتونه حدس بزنه. ذوق هنگام نوشتن، عجب هنگام پیامک زدن…البته این مربوط به علم حضوریه مخصوصا بعد نماز اول وقت شب جمعه اونم دهه اول ذی الحجه …
التماس دعا
سلام
چند تا کارخانه شکر میان کلامتان.
برای این که گاهی اوقات حالات نویسنده پیام ” حدس “بزنیم نیازی به داشتن رشته خاصی یا… نیست.اگه در جواب سوال دکتر( شما ؟ ) به جای معرفی کامل خودتون مختصر نوشته باشید ” خبرنگارم ” این نشان از عجله شما یا به تعبیری ذوق شما برای پاسخگویی هست.
جالب این جاست اگه خبر نگار نیستید با چه نیتی نوشتید خبرنگارید؟
حرفاتون بوی دوستی نمیده . میده؟
سلام معلوم نیست شماره 921 همون خبرنگاره باشه احتمال قریب به یقین نیست. همین جوری نظر دادن
اینکه ایشون ذوق زذه شدن برا من روشنه
اینکه برخی از دوستانی که میان اینجا از برخی نوشته های من یا حتی نظرات دیگرانم خوششون نیاد هم طبیعیه
اینکه بعضی از ما هم خوششون نیاد یه چیز طبیعی هستش کما اینکه منم از خیلی خوشم نمیاد (مثل یه احمقی که نظرشا تو همین پست تایید نکردم از ادم ترسو به تمام معنی بدبخت اصلا خوشم نمیاد اونا باید برن بمیرن حتی جرائت ابراز وجود تو تاریکیم ندارن)
البته با یه تفاوت من از کسی خوشم نیاد به سایت که چه عرض کنم درست نگاشم نمی کنم
فکر می کنم هدف نوشته تو قیل و قال و احتمالا ناراحتی بعضیا گم شد من هدفم این بود که
1- کسی باید بدونه هر وقت و ساعتی مزاحم مردم نشه
2- اونی که کار داشته اون بوده نه من پس این حق منه تصمیم بگیرم همکاری کنم یا نه طلبکاریش چی بوده خوب نخواستم جواب بدم مگه قراره هر کسی از ما درخواستی داشت پاسخ گو باشیم
3- مودبانه که با مردم صحبت کنی پررو طلبکار میشن مثل خودشون باشی خودشونم جمع می کنن و لا غیر
حوبه که همه چیز رو تحلیل میکنید و ساده ازش نمیگذرید.
تو کامنت بالایی و تو متنتون خیلی حرفا هست که ممکنه بخاطر ادب و بزرگی تون هیچوقت نگید اما اینجاها میشه پیداشون کرد
جالب بود.
من واقعا خبرنگار نیستم…هرچند فکر میکنم خبرنگاری شعل خوب و مهمیه…
گفتم متخصصین تعلیم و تربیت خیلی خوب حدس میزنن مخصوصا از نوع شما…
خب استاد جوابش را ميداديد لابد بنده خدا واقعا كاري داشته بعد كه ديده تحويلش نگرفتيد اون رفتارا را انجام داده وگرنه نميشه مطمئن شد از اول قصد اذيت يا توقع زيادي داشته……..
شايدم نه!!!!
شايدم بله!!!!!
ميگم دكتر من چند بار از روي اين شرح ما وقع خوندم اما متوجه نميشم مشكل كجاست؟؟؟ بيچاره لابد كاري داشته واقعا فقط حواسش نبوده كه بد موقع اس
گناه داشته طفلي جدي ميگم…….