این روزها حس نوشتن نیست، اما نمی توانم برای این روزهایت ننویسم. دوست دارم بنویسم اکنون که جسم و روحت، همراه با باورهای قشنگت همچون درختی سر برکشیدهاند، برایت مینویسم. مینویسم تا باورهایت زنده بماند و رنگ زیبایی حقیقی به خود بگیرد. این شعر را برای اینکه همیشه به انسان و انسانیت در گذر زمان فکر کنی برایت می نویسم و آرزویم اینکه این باور هیچ گاه به بی رنگی تبدیل نشود و همیشه و همه جا رنگت انسانی باشد و دیگر هیچ!!!
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!!!!
در نبرد زندگی
انسان باش و سرشار از احساس