چند روز پیش با خانم زدیم بیرون نمیدونم چرا حسا اینا داشتم که باید سر به سره همه بذارم لذا (بی تربیتی نباشه و بدآموزی هم نداشته باشه) تدبیر عملی مان بر لایی کشیدن و جولان دادن بین ماشین ها گذشت اعتراض خانم به یه طرف، احساسات برانگیخته پر از خشم ( بخوانید خشم نه خشم اژدها با لحن فیروز سریال دودکش) من از طرف دیگر کار خودشا کرد تا یه وقتی متوجه شدیم یکی هی چراغ میزنه ما هم گفتیم خوب بیا برو دیگه رفت و پیچید جلویمان دیدیم ای دل غافل پلیس محترم کنترل نا محسوس است ( البته فکر می کنم تصورشان این بود که یه جوان احتمالا عقل از سر پریده یه چیز بی تربیتی مصرف کرده) راننده است ما و صورت پر از مو که سر احساسات بر انگیخته بهشان نرسیده بودیم برق از چشمشان پراند و گفتند اخه شما با این شکل و شمایل باید از این کارا بکنی بعد که اعتماد به نفس به سقف حضرتمان را مشاهده کردند گفتند نه شما می توانید ماشین را کنترل کنید ولی بقیه چه؟ در هر صورت از موضوع خواباندن ماشین و بردنش به پارکینگ کوتاه امده و از موضع جریمه ان چنانی هم کوتاه امدند البته جریمه ناقابلی کردند تازه لطفشان شامل حال ما شد بندی را نوشتند که نمره منفی هم به پرونده نه چندان پاک و بی الایش ما تعلق نگیرد و خداحافظی و البته توصیه به رعایت قانون. ما که حساب جریمه را به حساب گوسفندانمان گذاشتیم بیشتر هم می شد فرقی نمی کرد از حساب مشترکی که قرار است تسویه کنیم این را هم کم می کنیم بیشتر هم جریمه می کردند غمی نبود و بی خیال بودیم اما گفتیم خاطرات گردش در شهر اصفهان را بنویسیم بلکه پندی باشد برای آنان که پند می گیرند و اینگونه بود که من راننده نشدم که نشدم که این هم تقصیر همان شاخ های اضافی گوسفندان است که به دست و پای ادم گیر می کنه و ادم عصبی میشه حالا اگه ما باعث می شدیم تصادف بشه ( خدا رحم کرد که نشد) کی باید جواب پس میداد؟ این واقعا درسته نه جدی میگم این واقعا درسته؟؟؟
آخه نا برابری تا کجا؟؟؟ من شکایت دارم!!!
ما با فامیل میزنیم بیرون بابا و داداشم نهایت ۷۰، ۸۰تا برن این برا جاده شونه تو شهر که آخی ۵۰ تا بالا تر نمیرن همیشه هم آخر میرسیم بسکه مثبت و حرص درآرن باز صد رحمت به بابام که ممکنه گاهی بیرون شهر بره رو ۹۰ تا. خلاصه که میرسه به تلفن کشی بقیه که پس شما کجایید؟ مام چی بگیم از خجالت؟؟ میگیم آقایون قانون مدار دارن آروم میان. بعد جالب ترش اینه که ما همیشه جریمه میشم نه بقیه که ۱۳۰ و ۱۴۰ پایین تر نمیان!!! همه مدارک هست سرنشینای جلو کمربند بستن… جریمه برا یکی از سرنشینای عقبه که کمربند نبسته… اونوقت این عادلانه است که شما ماشینتون نره پارکینگ فامیلای ما رو دوربین و پلیس محسوس و نامحسوس کاری نداشته باشه بعد گیر بدن به مثبت ترین ماشینی که رد میشه!!!
البته رانندگی داداش بنده جای تعجب نداره الان جوون ترا آروم میرن اصولاً
از نوشته شما نتیجه میگیریم که: ما نتیجه میگیریم که تمام احساساتمونو تو رانندگی نشون بدیم نه تو شعر اینطوری هیجانشم بیشتره
((ببخشید اولی مشکل داشت رفع نقص شد))
اولا ايشالا خوش گذشته باشه
دوما درست نيست كه نيست
سوما تورا خدا مواظب باشين بعد از اون همه حرف خوبي و قشنگ حرف تصادف نميچسبه از قشنگي هاي سفر بگين بهتره
اااااااااااا
باشه اولا به ما هم گیر دادن پس الکی شایعه درست نکنید
ثانیا خوب نداده باشن پلیس باید جواب بده نه من
این اتفاق کاری به سفر نداشت همین جا داخل شهر اصفهان اتفاق افتاد سفر هم خوب بود هر سفری یه تجربه است. الان حسش نیست شاید یه وقتی از سفرها و اتفاقاتش نوشتم.
آموختنی های این مطلب:
1: احساساتمان را در رانندگی نشان دهیم
2: برای این که خشم خود را فرو نشانیم لایی بکشیم و بعد بذاریم تقصیر گوسفندان.
3: پس از خلق چنین حماسه ای، آن را با آب و تاب تعریف کنیم که انگیزه برای رقم خوردن حماسه های مشابه داده باشیم.
4: به اعتراض همراهان توجه نکنیم.
5: بوسیله اعتماد به نفس بالا پلیس را هم سر کار بگذاریم.
6: بر خلافهایمان نام تدبیر بگذاریم!!!
و اما آموزنده های پلیس:
7: امید را در دل ملت با تسامحمان زنده نگه داریم.
8: از روی ظاهر نسبت به افراد قضاوت کنیم(حالا این یه مورد قضاوت مشکل نداشته بقیه چی؟).
9: تحت تأثیر اعتماد به نفس زیاد ملت قرار گرفته گواهی نامه را توقیف نکرده، ماشین را به پارکینگ نبرده و تازه جریمه را هم کم کنیم.
10: این دیگه پیام نیست فقط یاد یه برنامه ای افتادم که میگفت:…. .
جمع بندی:
نتیجه میگیریم در آینده اعتماد به نفس بالا داشته باشیم تا باهاش مخ همه رو بپیچونیم و….
سلام بر همیار پلیس از بازدیدتان سپاسگزارم
شما اگه کمی مثبت بیندیشی مشکلات جامعه حل میشه
خدا ستار العیوب خوب پلیسم عیبا ما را ندیده (فکر کن پلیس مظهر اسما الهی)
خوبه یا بازم بگم تو حوزه تربیت که وارد بشی همه مسایل را میشه حل کرد نگران نباش
البته در مورد گوسفندا باهاتون موافق نیستم
ویژگی بارز گوسفند اینه که دنبال یکی را میفته خوب من که تو نوشته های قبلیم نوشتم تقصیر خودمون بود تو مسیرشون قرار گرفتیم اونا بی گناهن من گنه کارم تازه نیمه شبم که اشک و اه نوشتم خوب دیگه چکار کنم
البته یه تفسیر دیگه هم میشه کرد شما مثبت نگاه کنی اونم اینه که خوب چرا جایی برای تخلیه خشم و هیجانات ادما تعریف نشده حالا یا گاوا باعث باشن یا خرا یا گوسفندا اصلا تو فکر خود ادم ادمیه که الکی برانگیخته میشه؟؟؟؟ هان یکی به سئوال من جواب بده
تا حالا فکر میکردم شما مظهر اسما الهی هستید: قادر، عالم، حکیم و…
دانشگاه! خب تو دانشگاه میشه خشم رو تخلیه کرد سر کلاس با یه نطق آتشین علیه هر کی که دلتون میخواد یا تو یه سخنرانی.
تو دوران کارشناسی تو سخنرانی خیلیا قاطی بر هم زنندگان نظم بودم اما بعد پلیس نامحسوس تو خونه آمارمو میداد گرچه همونجا هم الطافشون به صورت پیامک شامل حالمان میشد…اصلاً این همه جمعیت من موندم چطور منو پیدا میکرد تازه عجیب تر اینکه بعداً میفهمیدم تو جلسه نبوده فقط حدس زده کنترل نامحسوسشو به کار انداخته اینم بروز خشم و هیجان نافرجام ما.(چقدر من دیشب تا حالا غیبتشو کردما رو حساب ستار العیوبی خدا)
نمیدونم چرا تو ارشد دیگه اون مدلی نمیشه کاری کرد از طرفیم اون پلیس نامحسوس نیست که آمارمو خونه ببره انگیزه بروز هیجان ندارم بعدم یه بار ما خشم خودمونو سر برنامه کلاسی چندتا استادا نشون دادیم برا یه استادا با آب و تاب تعریف کردیم همه لذت از اون کارو خراب کردن که اینا کارا بچه هاست.نتیجتاً تو خونه که نمیشه تو شهر که پلیس داره دانشگاهم که کنترل نامحسوس داره کوهی بیابونی چاهی جایی شاید بد نباشه اما اینام در دست رس نیست پس تقریباً میشه گفت جایی برای بروز خشم و هیجان نیست که نیست
سلام چرا به ذهن خلاق خودم نرسید چرا نطق اتشین تو دانشگاه از همین هفته تو سخنرانیای تو شهر درستش می کنم اصلا حواسم نبودا خوب شد گفتید فقط شرعا اشکالی نداره غیبت کنم؟؟؟؟
خب اینا ظرافتاییه که به ذهن آدمای مثبت نمیرسه برا هر کار متفاوت و ساختارشکنانه ای کمک خواستید ذهناً و قدماً هستیم.
نه چه مشکلی از نظر حضرتمان و توی رساله ما الیوم بای نحو الکان الغیبت الپشت الرأس الگوسفندان کالحکم جهاد فی سبیل ا… هر وقتم که از این سخنرانیا داشتید بگید ما بیایم بالاخره شما تو تماشاچیاتون لیدر میخواید دیگه!!!
خوب من ادمی نیستم کوتا بیام اگه رفتم حرفایی زدم حیثیت یه عده ادم بردم مسئولیت شرعیش با شماست هر چند کسی که فسقش اشکاره غیبتش جایزه
سلام
وقتي مثلا در جاده يه حادثه اي اتفاق افتاده پليس و هميارش و اون و اين وخلاصه همه بايد دست به دست هم بدن دنبال چاره جويي باشن و دنبال كمتر شدن آسيب ها هر كسي در اين بين بايد به مسوليت و وظايف خودش آگاه باشه تا بتونه خدمات واقعي در راستاي كاهش آسيب ارائه بده
من گمان نميكنم توصيه هميار پليس شماره يك در اين شرايط توصيه به جايي باشه
آدم وقتي خيلي ناراحته يا وقتي خيلي خوشحاله بهتره كه تصميم نگيره (حديث داريم)
استاد شما كوتاه بيا نيستيد درست اما آخه پيشنهاد سخنراني هم پيشنهاد به جايي نيست ميشه با روشي به از اين روشها كه معلومم نيست آخر و عاقبت داشته باشه يا نه كارها را روي روال بهتري به نتيجه رساند وگرنه راههاي ميان بر و خيلي نزديك هميشه آدم را وسوسه ميكنن و چه بسا همون راه ميانبر آسيبها و تبعاتش بيشتر باشه
حداقل خواهشمنديم تا سه چهار روز ديگه سخنراني نفرماييد بعدش هر جور دوست داريد كوتاه نياييد
مويد باشيد
سلام از دست شماها
همیار پلیس بی شماره با همیار پلیس شماره دو حرفتونا یکی کنید بلاخره من باید چکار کنم تکلیف ما را روشن کنید تازشم چه همیار پلیس هستید که نظراتون این همه دور از هم هستش
البته شاید برگرده به ماهیت رشته ها( اره اینجوری خیلی خوبه بعضیا قانون مدار بعضیا هرج و مرج طلب؛ اینجوری حس انتقام جویی منم داره فروکش می کنه) بلاخره تا این حسه هست بگید من چکار کنم
اِاِاِ اسم خودمه یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟ خوبه اسممو بذارم همراه؟؟ نه خوبه؟؟؟ اِاِاِ خب من دلیلم برا این اسم نصیحت بازی نبود صرفاً جنبه شوخی در نظرم بود چیکار به پلیسا دارم؟؟؟ بعدم همیاران پلیس بچه اند شوما که بچه نیستید اختیار دارید با این همه کمالات شوما با اسمی سردار بنویسین خدا و بنده شا بیشتر خوش میاد!
بعدم اصاً کامنتا جدی نبود که تازه حالا جای جای این سایت پر است از افشاگری مستقیم و غیر مستقیم تو بیشترش اثری از عصبانیت بد نیست تازه همیشه دکتر هستند که توصیه به صبر میکننا خودشون که نمیان رو هوا کاری بکنن(قابل توجه آقای دکتر: من تعریف میکنم ازتون به آینده علمی خودم امیدوارتر میشم!!!) یعدم اونا که توصیه به راه دیربازده میفرمایند میشن قاطی ملاحظه کارا و مسامحه کارا و محافظه کاراوا امتیاز منفی داره!!! کدوم یک از معصومین ما ظلم رو دیدند و تو سخنانشون مقابلش سکوت کردن و افشاگری نفرمودند؟؟؟ خیلیا اومدند با شیوه شما کار کنن هیچ کار که انجام نشد هیچ تازه انسان نماها پرروتر شدند عیب آشگار رو باید داد زد همه بدونن چی بوده و کی کرده بعدم که ملت روشن شدند دنبال چاره بود
بگید خب!!!
سلام
همش برنميگرده به ماهيت رشته ها چه بسا تو رشته خود ما الهي ماشاالله آدم هرج و مرج طلب هست البته من خيلي هم ادعاي قانون مداري ندارم اما از هر چي هرچي و هر كي هر كي كاري هم خوشم نمياد به قولي حرف نزده را هميشه ميشه زد اون قدر وقت واسه اين جور سخنرانيها هست اما اگه وقت سخنراني الان نباشه و بشه ديگه كاريش نميشه كرد بعدش هم از كجا ميشه مطمئن بود با سخنراني مشكل حل ميشه؟ اول بايد دو دو تا چارتا كرد بعد اقدام كرد به نظر من الان براي تصميمات آتشين اقدام كردن يه كم زمان مناسبي نيست
آدميزاد غم داره درد داره يه وقتايي داره منفجر ميشه اما بازم با يه استكان آب خنك خوردن و يه كم از ماجراها فاصله گرفتن و فكر كردن بهتر ادم را سبك ميكنه تا اقدامات تخليه اي آنچناني…….
نقل قضيه پاتيل ذوب آهن ميشه خداي نكردن
يك كلام ختم كلام خواهش ميكنم استاد با تسلط بيشتري و آرامش بيشتر تصميم بگيريد و اقدام كنيد من خودم را كوچك تر از اون ميبينم كه به بزرگواري مثل شما بگم بكن يا نكن اينها جسارت ناجوريه اما بهم اجازه بديد برا اولين بار يه جسارت ناجور داشته باشم و بگم فرصت انتقام جويي هميشه هست حق شما هم هست اما در اين شرايط و با اين روش خير خير خير (به خاطر همه اونايي كه دوستتون دارن خير )
شما راحت باشید حس انتقام جوییتونو چرا به رشته من نشون میدید؟؟؟ آیا مظلوم کشی کار خوبی ست؟؟؟ حالا علوم تربیتیا و مشاوره ها قانون مدار و منظمند ما هرج و مرج طلب؟؟؟!!! میشه بفرمایید رشتتون چیه و چرا میگن هر جا مسئول بودید دنبال ساختار شکنی تو جاهایی که روالش بر خوب انجام نگرفتن کارا بوده بودید؟؟ چرا نظم رو به هم زدید؟؟؟ آیا هم رشته ای مایید؟؟؟
خوبه هر جام هر خبریه این هم رشته ای های منن که آروم ساکت و مظلوم و منظم یه گوشه میشیننا پایداری سبک نو میکنن
خب من به جای ایشون گفتم حالا نرید بنده خدا را بگیرید بزنیدا
تازشم من پرسیدم تقصیر منه چرا داد و بیداد را انداختی حساب اونا را میرسم اساسی حالا یا با سخنرانی یا بی سخنرانی
تا الانم مطمئن نیستم نابودشون نکرده باشم بلاخره دیگه ما اینم اما نبرد در راندهای بعدی جذابتر میشه چه جوریم طوری زیر دو خم بگیرم که در تاریخ چند تا مورخ درست ثبتش کنن اگه مثل ادم راستش میگفتن کاریشون نداشتم اما من از دو دوزی بازی پدرسوخته بازی خوشم نیومد که نیومد (برای همین هیچ وقت تو سیاست ادم موفقی نبودم که نبودم دارم اعتراف میکنما می تونید بعدا بر علیه من استفاده کنید)
سلام یعنی می فرمایید من ذوب اهنم الان جوش اوردم
حتما شما هم قاشق چای خوری باشه یه جایی حساب همتونا برسم اصلا تقصیر منه همه دست به یکی کردن منا اذیت کنن نه این انصافه دانشجو استادا نصیحت کنه هیچ اشکالی نداره منم بلدم ( با لحن نصرت در سریال دودکش) چکارتون کنم تو کارای علمی قالتون میذارم
این حس انتقام اینجا دیگه خاموش شدنی نیست که نیست اومده که بیاد بیچاره اون کسی که ترکشاش بهش بخوره تکلیف بعضیا که روشنه
به خاطر همه اونایی که دوستم دارن دارم ان کارا را می کنم چرا شما بر عکس شنا می کنید
من از اون قضیه و نتیجه اش گذشتم خیلی زودتر از اینا دختر بزرگ خونه ما هم گذشته دیگه موند ادب و تربیت کردن بعضیا که اتفاقا جز تخصصی اصلی خودمه تا روز قیامت با سر و سینه ای ستبر در پیشگاه قادر مطلق حاضر شوم و بگویم وظیفه خودما را به درستی انجام دادم
اگه انتقام نگرفتم منتظرم شواهدم کامل بشه من ظلم نکنم خیالت راحت دو تا شاهد دیگه برسه دو سه نفر درست و حسابی ادب می کنم
اره خیلی هم رشته ای شما اروم هستن یه کاری نکن افشاگری کنم بد جور حس انتقام جوییم اماده فورانه و هر کسی ممکنه گیر بندازه
در مورد من که اتفاقن تو قضیه گوسفندایی که اومدن تو خوابم اعتراف کردم من قصابم
دیگه چکار کنم
تازه من هیچ وقت نتونستم کاری بکنم فقط ادعا کردم
اونایی که گل افتابگردونن همیشه هستن خوبن اشکال نداره منم سر پایان نامه تلافیشا سرت در میارم و ساختار شکنی نشونت میدم که یادت بمونه خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟ نه خوبه اصلا شما مگه درس و مشق نداری که همش تو نت می چرخی؟؟؟؟؟؟ به کی بگم به خونه آمارتا بده هان همون یارو خوبه؟؟؟؟
سلام
چيزي كه آدم را در احقاق حق خيلي خوب كمك ميكنه استفاده از عقل و تدبيره
نه من و نه شما و نه آقاي دكتر هيچكداممان اين را نميگيم و نميخوايم كه حقي ضايع بشه من كي گفتم سكوت ؟؟؟؟؟ من كي گفتم سكوت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اتفاقا يه مسلمون واقعي در برابر ظلم هرگز نبايد سكوت كنه و اتفاقا داغ ترين گوشه جهنم جاي اوناييه كه بي خيالن و اهل سكوت
چرا ما اينقدر زود جبهه گيري ميكنيم چرا اين قدر زود برمي آشوبيم توي جبهه و جنگ هم با اون شرايط خاص اگه رزمنده ها هول هولكي و بدون تدبير عمليات ميكردن كه اين افتخارات به دست نميومد مگه قرار نبود از دشمن انتقام جويي بشه مگه در يك عمليات مهم هدف انهدام دشمن نبود چرا به والله همين هدف بود اما شايد برا همين عمليات سه ما چهارماه حتي يك سال چاره انديشي ميشد تا به نتيجه برسه با آتش هوا كردن و توپ و تير در كردن بي هدف كه كار بدترم ميشد و تازه ذخاير و مهماتم تموم ميشد يه عالمه آدم مظلوم و بي كناهم كشته ميشدن زخمي ميشدن آيا اين عاقلانه بود؟؟؟؟
استاد من سر حرفم هستم شما حقتونه انتقام بگيرين اما من ميگم يه جوري باشه كه ذخاير و مهماتتون آسيبي نبينه تا حدودي خلقياتتون را ميدونم كه چنين توصيه اي داشتم
در جواب به هميار پليس :
من عاشق بخششم از خست هم خوشم نمياد توي گنده تر از ايناش زورم نمياره ببخشم چه برسه يه اسم مجازي مثل همه اسمايي كه اينجاست بنابراين حس و فكر شما را به منظور كش رفتن يه اسم ساده اصلا ندارم
در ثاني همه آدما شخصيتشون سه بخش عمده داره كه تا پايان باهاشونه يه بخشيش كودكيه منم در اين كامنت ها از بخش كودكي ام استفاده كردم مجوزم دارم هيچ مشكلي هم نيست
سوما خواهشا نيازي به قطار كردن تمامي حدسيات و فذضيات نيست يه اشاره مختصر ما را تا آخر كافي است خيلي هاش هم مصلحت نيست
در پايان دكتر من هرگز از خودم چيزي غالب نكردم هر چه گفتم تجربه بود و تجربه اگر جسارتي جاييش بود پوزش ميخوام
تاكيد من چيزي غير از اون قضاوتهاي هميار پليس بود به شدت آزرده خاطر شدم چرا ما اينجوري با قضايا برخورد ميكنيم؟؟ من با توجه به شرايط روحي خودم كه بيش از حد به هم ريخته اس( يه بخشي از دليلشم شما حتما ميدونيد ) امروز اومدم و همراهي كردم
انشاله بهترين شرايط پيش روتون باشه چه با نظرات ما چه بدون نظرات ما……هر چند همين آرزو را با بغض و به سنگيني گفتم به همون دلايلي كه به خاطرش اوضاع روحي خوبي ندارم
سلام
دكتر اين كه بهتره ظرفيت ادم پاتيلي باشه نه قاشق چايخوري !!!!
در مورد خودم اصلا قاشق چي نيستم مطمئنم اما پاتيلم نيستم چون اونقدر بزرگ نيستم
اگر من مثال پاتيل زدم شما به منظور خوبش نگاه كنيد منظورم واضحه
بعد هم خواهشا توي قضيه علمي تلافي نكنيد كه در جا سكته را زدم همه انگزه هام كور ميشه استاد
آدم خودش كشته بشه اما انگيزه هاش نه!!!
قصد نصيحت نبود بر ما ببخشيد هر كدومش منطقي نبود به حساب به هم ريختگي امروزم بذاريد
يه كلاس مهم را امروز از دست دادم ديگه حسابش را بفرماييد چقدر در هم برهمم
سلام اخی الهی
خدا بگم این شوهرا را چکار کنه که خانوما را چقده اذیت میکنن
بیچاره ها باید همش زور بگن
چرا بغض انتقام
اگه کسی نیست ادبش کنی من چند تا سوژه دارم اتفاقا یکیشون جون میده که توسط شما زجر کش بشه (اینجاش ربطی به من نداره اصلا بعضی استحقاقشون یه چیزایی هست بنده بی تقصیرما) در هر صورت اعلام امادگی می کنم برای اینکه بتونم کمک کنم بغضتون زودتر خالی بشه من اصلا نمیدونم چرا موقع نماز مغرب به جای دعا و عبادت نوشتین پای نت و نظر دادن هستین
من از نظرات شما ناراحت نشدم شوخی کردم
چقدرم خانما دل نازکن
من اون پاتیل ذوب اهن پذیرفتم ولی سر نرفته هنوزم می جوشه شما مواظب باش موقع سر رفتن اون دور و برا نباشی
یادش به خیر سال ها پیش رفتیم یه جایی سخنرانی. (10 سال پیش حدودا) ما را هی اذیت کردن گفتن برو بالا تو سالن بعدش یکی اومد گفت نه برو پایین تو سالن. یه بنده خدایی قصد کمک و دلجویی از ما را داشت اومد بگی دکتر نمی خواد به اینا گوش بدی ولشون کن اخه جالب نیست این رفتارا اما حرف زدن (گفتن کلمه دکتر بخونید دکتر اماده انفجار) همانا و بر آشفتن ما و پرخاش کردن همانا همون جا تو جمع کلی معلم زد زیر گریه بنده خدا. خدا ما را ببخشه به اون بنده خدا هم توفیق و سلامتی بده
نه نمیدونم میترسم آمار همرشته ایامو بدونم خب خوبم دارن دیگه مثل همه جا که همه جور داره. من که کاریشون ندارم حساب بدای رشته ما رم برسید خودم از بعضی حرفا شاکی هستم سر پایاننامه هم از اول کار دارم ساختارشکنانه رفتار میکنم من از الان دارم خواب جلسه دفاع و زبان سرخ خودم که سر سبزما بر باد خواهد داد میبینم از خودم کنایه ای حرف زدنم واقعا میترسم یه کاری کنید من ساکت و آروم دفاع کنم این نطقای کوبنده هم که آماده میکنم نگم.
اصلا من یه هفتس وبما به روز نکردم ببخشید ببخشید خیلی آمار ندید لطفا الان میرم سر درسم ببخشید باشه؟
ااز همیار2 هم بخاطر لحن تندم معذرت میخوام ببخشید
سلام
شوهرا؟؟؟ نه بابا كدوم اذيت الهي بميرم هر چه ما اذيت كنيم به خدا كاري ندارن جدي ميگم تازه باامشب و فردا و تا پس فردا چهار روز ميشه نديدمش هر موقع خيلي به هر ميريزيم با هم خيلي درد دل ميكنيم سبك ميشم برعكس اين روزا از اين نعمت هم محرومم خيلي چيزا يهو پيش اومده
ممنون حتما روي كمكتون حساب ميكنم شما لطف داريد
حالا كه همه چي گفتيم اين را بگم يه بار ديگه توي همين فضا در مورد نظرخواهي كه از خودتون گذاشته بوديد برا اولين بار گفتم كه مهمترين چيزي كه براي اولين بار باعث شد جذبتون بشم اهميتي بود كه توي اون فضاي فراموش نشدني آموزشي به نماز اول وقت ميداديد جوري تربيت شدم كه بس مقيد باشم اما بعضي الگوهاي خاص ادم را خالصانه مقيد ميكنن از اين نظر مطمئن باشيد هرگز از نمازم برا نت نميگذرم اگر اينگونه كنم غزل خداحافظي را با خيلي از چيزا خواهم خواند بالاخره آدما با خودشون و نفسشون يه قول و قرارهايي ميذارن بايد سرش بمونه بنابراين قصه اين موقع نت بودن چيز ديگه ايه نماز سر جاي خودش اول وقت همراه با دعاي خير برا خوباني چون شما كه همين ويژگي هاي اخلاقي تون نميذاره آدم رهاتون كنه و اينقدر مزاحمتون نشه
…………
دكتر من به ريخت و قيافه ام ميخوره كسي را زجر بدم من خودم خيلي مودب نيستم كه بخوام كسي را ادب كنم اما از كمك به ديگران خوشم مياد از اينكه ديگرانم كمكم كنن افتخار ميكنم حالا اگه تكليف تكليف شماس كه روي جفت چشمام
سلام
خدا قبول کنه مگه من نمازم میخونم؟ اونم اول وقت نگید ترا خدا حتما کلاسم تعطیل کردم این همه ریا با هم یادم نمیاد کلی نفسمون خوشحال شد.
خوب پس به هم ریختنتون هم دلیلش رو اومد ربطی به عروسی و کلاس و اینا نداشت درد فراقه
اشکال نداره اصلش اینه که رئیس دانشگاه تعریفا را می شنوه و حظ می کنه (خبراشا کلاغ ملاغا زده بودن من هیچ ارتباطی با هیچ کسیم ندارم) حاج اقای شما هم بدوه دنبال کار خدا قبول کنه
تازه می خوایم بیام زیر پرچمش و رانت خواری کنیم
تازه می فهم چه حظی می کنه ادم اگه ویژه خوار و رانت خوار بشه خدا قبول کنه
در مورد ریخت و قیافه شما بی خبرم اما اونی که انتخاب کردم زجرش بدید فقط از شما بر میاد چون منم برا خودم اصول اخلاقی دارم که زیر پا نمیذارم حالا شاید گزینه های جانشین پیدا کردم
سلام
هم نمازتون را ميخونديد هم از كلاس نميزديد ريا هم نبود دقيقا بين كلاس هاي صبح و بعداظهر يك ساعت وقت داشتيم توي اين يكساعت ديگه هر كي به هر چي براش مهم بود اهميت ميداد من معمولا روي علاقمندي آدما حساسم يه جورايي يكي از ملاكهام برا رفتن يا نرفتن دنبال كسي يا انتخاب كسي نوع علاقمندياشه اگر زمينه هاي علاقمندي كسي به من نزديك بود متوجه ميشم وادي ارزشي تقريبا يكساني داريم به همون راحتي كه با كسي اخت نميشم اگر كسي از نظر ارزشي به دلم چسبيد به راحتي رهاش نميكنم (مگر اينكه خودش را از دست من گم كنه !!) بنابراين در ملاكهام در موردتون به خصوص اهميت نماز شكي ندارم
در مورد به هم ريختگي هم اصلش مربوط به ديروز حدود ساعت هشت عصره !! (بحث را عوض نكنيد استاد ) البته قبلشم قضايايي بوده كه بي تاثير نيست ادما از عروسي خوشحال ميشن ما نگاه به عروسمون ميكنيم بغض ميكنيم داره ميره همه چي عوضي شده والا
فراق هم كه عادت داريم پانزده ساله عادت كرديم ديگه ميسوزيم و ميسازيم قطعا ايشون اين روزا بود تاثير داشت اما خب به قول شما خدا قبول كنه خدمت زير پرچم!
چند روز پيش كه حرف ميزديم اشاره اي به شما و حرفاي اون روزتون شد حالا اگه بدونيم دارين تشريف ميارين زير پرچمش كه يه كارايي بكنيم!! باورم نميشه دكتر مگر اينكه مربوط به همون پاتيل در حال جوشيدن باشه !! ولي زير اين پرچم هم به اون بديا نيست يه زماني يادمه كارمون شده بود اشك و آه …. غم و ناراحتي يه طرف زخم روده و معده از حرص و جوشها طرف ديگه اما خوبيش به اينه كه همش ميگذره . همون آدم بدا يه زماني عوض ميشن رفتارها و برخوردهاي الان و عزت و احترامهاي الان كجا و اون رفتارا كجا شكر خدا خيلي شرايط خوب شده شما هم اميدوار باشيد من مطمئنم اينجوري كه نميمونه هيچ تازه روزگار خوبي در انتظارتونه
يه سوء تفاهم !!
اين تكليف زجر دادن برا اينه كه يعني من پا روي اصول اخلاقي ميذارم ؟؟ آخه اين جوري ميشه برداشت كرد!!
حالا كه كنجكاوم كرديد خواهشا به گزينه جانشين فكر نكنيد
سلام
خوب حالا معلوم شد قیافه تون به ادم زجر دادن می خوره یا نه پس ادب کردن بعضیا را باید واگذار کنم به شما. این علاقه مندی نشون میده پتانسیل خوبی برای انتقام گیری دارید. من اگه رئیس دانشگاه اصفهان مرد نبودا تحویل شوما میدادم قبلا یه بار می خواست منا بده دکتر هرسیج قائم مقام اون موقعش بخوره اما مجبورم یه ادم همجنس خودتون بسپارم به شما. حیف گفتید الان عجله نکنید و ما را وارد این چیزا نکنید
در مورد خدمت زیر پرچم با توجه به شرایطی که هست عمرا اونجاها افتابی بشم چون هنوز به پروژه های خودم امیدوارم می خواستم بشه نیمه وقتی جور بدون اینکه بدونن فامیل منه بانو را دستش اونجا بنده کنم بلکه از بهتر از این فضا خارج شه مثلا دو روز بیاد اونجا پاره وقت
شما لطف داريد !!
كاري ، زجري ، چيزي ازمون بربياد دريغ نميكنيم ولي اينجوري كه وصف ميكنيد آدم ميترسه !
********
يه بار بحثاي قاطي پاتي ميكرديم رسيديم به اينكه دانشگاه اينجا از نظر درجه علمي خيلي حرفا برا گفتن داره خدا ميدونه نه برا تبليغ و اينكه خوديا اونجان نه اصلا اينا نيست همكاراي نزديك شما اكثرا اينجا مشغولن فضاي نسبتا خوبيه از خيلي نظرا كه با دليل ميگم مناسبه فكر خوبيه روي اين گزينه به طور جدي فكر كنيد كاري هم از ما برمياد در خدمتيم انشااله خوباش قسمتشون بشه