امروز اولین روز ماه ضیافت الهی سال جاری بود. البته برای من این سئوال مطرحه این ادمایی که دم از اخلاق میزنن و ادعاهایی دارن فقط برای منافع خودشونا اینکارا می کنن یا نه برای همه خدا را قبول دارن و در تمام کارا خدا معیارشونه نه منافع و خودخواهی های خودشون. جالبه تا شما با ادما همراه نشید نمی تونید اونا را بشناسید اما همراهی هاست که چهره منافق گونه یا صادق هر کسی را اشکار می کنه . چیزی که مشخصه این که بعضی چون عرضه هیچ کاری ندارن فقط و فقط بودنش به نبودن هیچ کس هست نه چیز دیگر. چون اگه یکی باشه اونا دیگه نیستن.

6 thoughts on “ماه خدا

  1. ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما/بر بند سر سفره بگشای ره بالا

    ای یاوه هر جایی، وقتست که باز آیی/بنگر سوی حلوایی تا کی طلبی حلوا

    بر یاد لب دلبر خشک است لب مهتر/خوش با شکم خالی می‏نالد چون سرنا

    خالی شو و خالی به، لب بر لب نایی نه/چون نی زدمش پر شو و آنگاه شکر می‏خا

    گر تو به زیان کردی آخر چه زیان کردی/کو سفره نان افزا کو دلبر جان افزا

    از درد به صاف آییم وزصاف به قاف آییم/کز قاف صیام ای جان،عصفور شود عنقا

    صفرای صیام ار چه، سودا سفر افزاید/لیکن ز چنین سودا یابند ید بیضا

    هر سال نه جوها را می‏پاک کند از گل/تا آب روان گردد تا کشت‏ شود خضرا

    بر جوی کنان تو هم، ایثار کن این نان را/تا آب حیات آید تا زنده شود اجزا…

    بستیم در دوزخ یعنی طمع خوردن/بگشای در جنت ‏یعنی که دل روشن

    بس خدمت ‏خرکردی بس کاه وجوش بردی/درخدمت عیسی هم باید مددی کردن

    تا سفره و نان بینی کی جان و جهان بینی/رو جان و جهان را جو، ای جان و جهان من

    اینها همه رفت ای جان بنگر سوی محتاجان/بی برگ شدیم آخر چون گل ز دی و بهمن

    سیریم ازین خرمن، زین گندم و زین ارزن/بی سنبله و میزان، ای ماه تو کن خرمن
    دیوان غزلیات شمس

  2. سلام وقتی اینطوری مینویسید آدم یاد اتفاقات و مصادیق حرفاتون برا خودش میفته حس میکنه باید بره سراغ اون موارد و یکی یکی تو گوش همشون بزنه همه اونایی که چشم دیدن موفقیتامونو ندارن همه اونایی که جایگاه دارن اما حقشون نیس همه اونایی که سعی میکنن برای موندن خودشون بقیه رو به هر شکلی از سر راه بردارن…
    خودتون گفتید “بیخیال… ” خودتون از صبر گفتید حالا چرا چندوقته… ؟مگه صبر درس بزرگ ماه خدا نیست؟ البته میدونم هر صبری هم خوب نیست. ما هم از ظلمایی که به خودمو جامعه شد تو وبلاگامون نوشتیم اما وقتی مخالفانمون میخوندند بلاهایی سرمون اومد که… این موقع ها که آدم اینطوری خشمشو از بی عدالتیا مینویسه بدخواهان بیشتر کاراشو رصد میکنن و فکر من اینه “ما که عددی نبودیم کاری کردن که خونه نشین بشیم تو بعضی مسائل و انگیزه درس و کار علمی رو هم چندی ست ازمون گرفتند و بی حوصله ایم حیفه با شما اینطوری رفتار بشه چون شما از ما مفیدتر هستید و تأثیر مثبتتون تون برای جامعه بیشتره.
    گرچه صادقانه نمیدونم چرا با اینکه از این حرفا میزنم اما از حرفای انقلابی جدیدتون خیلی خوشم میاد.
    موفق باشید

  3. بر هر نفست اشاره دارد رمضان
    بر عشق و عطش نظاره دارد رمضان
    در ظلمت بی کرانه ی شبها مان
    دریا دریا ستاره دارد رمضان

    همدیگر رو دعا کنیم.
    خدایا
    اولین دعای این روزای من اینه:
    اللهم عجل لولیک الفرج
    و دومین دعام :
    سلامتی و طول عمر پر از خیر و برکت برای آقای دکتر نوروزی وخانواده ی محترمشون
    و دعای بعدی:
    الهی هم لحظه لحظه ی زندگی ما رو هم عاقبت ما رو ختم به خیر کن.
    و دعای….
    آمین یا رب العالمین.

  4. ماه مبارک آمد ای دوستان بشارت
    کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
    آمد نوید رحمت ای دل زخواب برخیز
    باشد که باقی عمر جبران شود خسارت

  5. آمده شهر صیام سنجق سلطان رسید/دست بدار از طعام مائده جان رسید

    جان زقطیعت برست،دست طبیعت ببست/قلب ضلالت شکست،لشکر ایمان رسید

    لشکر و العادیات دست به یغما نهاد/ز آتش و الموریات، نفس به افغان رسید

    روزه چو قربان ماست،زندگی جان ماست/تن همه قربان کنیم،جان چوبه مهمان رسید

    صبر چو ابریست خوش،حکمت بارد از او/زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید

    نفس چو محتاج شد، روح به معراج شد/چون در زندان شکست، جان بر جانان رسید

    پرده ظلمت درید، دل به فلک برپرید/چون ز ملک بود دل، باز بدیشان رسید

    زود از این چاه تن، دست بزن در رسن/بر سر چاه آب گو: یوسف کنعان رسید

    عیسی چو از خر برست،گشت دعایش قبول/دست بشو کز فلک،مائده وخوان رسید

    دست و دهان را بشو،نی بخور و نی بگو/آن سخن و لقمه جو،کان به خموشان رسید

    دیوان غزلیات شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *