عشق از نگاه من و تو تشکيل مي شود
گاهي تمام من به تو تبديل مي شود

وقتي به داستان نگاه تو مي رسم
يکباره شعر وارد تمثيل مي شود

اي عابر بزرگ که با گام هاي تو
از انتظار پنجره تجليل مي شود

تاکي سکوت و خلوت اين کوچه هاي سرد
بر چشم هاي پنجره تحميل مي شود

آيا دوباره مثل همان سالهاي پيش
امسال هم بدون تو تحويل مي شود ؟

بي شک شبي به پاس غزل هاي چشم تو
بازار وزن و قافيه تعطيل مي شود

آن روز هفت سين اهورايي بهار
موعود با سلام تو تکميل مي شود

3 thoughts on “نوروز

  1. پیشوازیه بهار ۹۲:

    دوباره فصل شکفتن دوباره عیدی نو
    ولی من عید ندارم دوباره دور از تو

    تمام هفته و عمرم دعا برای شماست
    کجایی ای گل طه جهان فدای شماست

    بساط شور و شعف را کنند آماده
    گمان کنم که سواری می آید از جاده

    لباسها همه نو شد بگو نشان از چیست
    یقین بدان که به جز جامه غلامی نیست

    پر از صفا شده صحرا و کوی این سامان
    بیا صفای حقیقی غم مرا بنشان

    نگار من تو کجایی چرا نمی آیی
    دلم قرار ندارد بدون تو جایی

    قرار این دل خسته فدای تو همه مان
    بیا بهار به شهرم و تا همیشه بمان
    **************************
    پیشوازیه بهار ۹۱:

    دلم گرفته از این روزهای تکراری
    ز رفت و آمد و تبریک های اجباری

    دوباره می رود این کهنه ها و نو آید
    دوباره لحظه تحویل می شود جاری

    دوباره شعر سرودن برای سالی نو
    دوباره سبزه و ماهی و سیب بازاری

    در این گذشتن ایام و نو شدن، آقا
    میان شادی و غم فرق نیست انگاری

    بهار ما که بدون شما ندارد گل
    لطافت گل شب بو یکیست با خاری

    عزیز مصر وجودم قسم به این دوران
    دگر بس است جدایی و ناله و زاری

    خدا کند که بیایی و پرده ی غیبت
    به امر ایزد یکتا ز چهره برداری

    چه گونه نو کنم ایام را بدون شما………؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

    اللهم عجل لولیک افرج
    التماس دعا
    یاعلی

  2. سلام استاد عزیز
    عرض تبریک فرا رسیدن عید باستانی نوروز خدمت حضرتعالی و خانواده محترم و بزرگوارتان
    شعری زیبا از استاد فریدون مشیری تقدیم به شما و کلیه دوستان:
    خوش به حال چشمه ها و دشت ها
    خوش به حال دانه ها و سبزه ها
    خوش به حال غنچه های نیمه باز
    خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
    خوش به حال جام لبریز از شراب
    خوش به حال آفتاب
    ای دل من گرچه در این روزگار
    جامه رنگین نمی پوشی به کام
    باده رنگین نمی نوشی ز جام
    نقل و سبزه در میان سفره نیست
    جامت از آن می که می باید تهی است
    ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
    ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
    ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
    گر نکویی شیشه غم را به سنگ
    هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
    با آرزوی بهترین ها
    دعایمان کنید

  3. سلام.سال نو بر دکتر و تمامی دوستان مبارک.
    انشاالله که سالی خوب و پرنشاطی را پشت سر گذاشته باشید و با همان طراوت و نشاط و با همان نگاه سال جدید را آغاز نمایید.
    بیایید با هم به روزی نو بیندیشیم.
    اللهم عجل لولیک الفرج
    یاعلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *